پنجشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۲

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۴۲۰
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۹
  • IR ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    باسلام این مجالس در محظر بزرگان و کسانی که برموضوع مسلط هستند باید یرگزار گردد .تا جواب مسئله به طور قطع اشکار گردد .الان در این مناظره جوابی دریافت نگردید.
    • بهزاد IR ۰۵:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      دکتر رفیعی در سخنرانی ها هم تمام سخنانشون چه در مورد تاریخ یا نقل حدیث یا طرح موضوعات قرانی از منابع موثق و با ذکر منبع سخن میگن حالا سطح بالای علمی دانشگاهی و حوزوی به کنار ولی متاسفانه اقای اقامیری فقط با نظرات شخصی و شبهاتی که در فضای مجازی طرح میکنن قران و حدیث و فقه و احادیث و هر انچه در این سالیان دراز توسط علمای طراز اول تشیع با زحمات و مطالعات فراوان گرداوری و ثبت شده به چالش میکشن ایشون تا بلکه به جای اینکه جوانان دور از دین رو با دین اشنا کنند میان احکام دین رو باب طبع جوانان جلوه میدن
    • سروش IR ۰۵:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      اقای رفیعی جزو علما و کارشناسان طراز اول در مسائل دین و تاریخ اسلام هستند و همین که با این سطح سواد و دانش امدند و با اقای اقامیری وارد مناظره شدند نشان از بزرگی این شخص هست منتها با وجود مغالطه گریها و فرا فکنیهای اقامیری قطعا به پاسخ روشنی نخواهیم رسید ، البته پاسخ مسائل در قران و احادیث ائمه روشن هست و دکتر رفیعی هم همیشه به انها استناد میکنند
    • حمید IR ۱۳:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      محظر؟
    • مهدی IR ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      یک مسئله ای رو آقای آقا میری مطرح کردند که مطالب ایشون کامل شنیده نشده و باید به سایت ایشون مراجعه بشه ، حالا سوال اینه که آیا برداشت از نظرات و فرمایشات علما بدون بررسی تمام بیانات این بزرگان کار صحیحی هست ؟؟ پس چرا میگن علما میگن مردمو میبرن توی بهشت رنده میکنن مگر کسی همچین حرفی زده آیا این کار یک برداشت با تلقین منفی از فرمایشات علما به حساب نمیاد ؟
    • مرتضی IR ۱۶:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      احسنت به این سه بزرگوار که با این کاره پر فایده و پرجاذبه حرفهای کلیدی و اساسی را فرمودند که خیلی از شبهات در خصوص رحمت و غضب خداوند فرمودند و احسنت فراوان به آقا سید که خود را فدای یک حماسه خیلی بزرگ کرد و این مناظره با حضور این سه بزرگوار تو دهانی سنگینی شد برای دشمنان ابله دین خدا، همیشه ضربه ای که اسلام و تشیع خورده است از حضور افراد بی سواد، سلیقه اندیش و... که از نسل خوارج لعنت اله علیه بودند خورده است.
    • عاطفه IR ۱۶:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      همین ادب و تواضع آقای رفیعی نشان بر حق بودن ایشان است
    • سجاد قرنی IR ۱۷:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      انگار از صحبت آقامیری..... خوشت اومده ها دکتر رفیعی عالی جواب داد حواست باشه گول دشمن رو نخوری که هم خودت رو بدبخت میکنی و هم اطرافیانتو
    • محمدرضا جعفرزاده IR ۱۸:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      سلام.من نظرم اینه که آقای رفیعی درست بحث میکنه.واز هردوطرف متشکرم....
    • علی IR ۲۲:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      با سلام بنده نیز موافقم بحمد الله حوزه علمیه بسیار غنی و پربار است مثلاً حضرت آیت الله سبحانی که از مراجع عظام تقلید هستند در زمینه تاریخ اسلام و مباحث اعتقادی و علم کلام تبحر والایی دارند میتوان لا اقل از شاگردان مبرز ایشان کمک گرفت.موفق باشید.
    • ن.خ IR ۰۱:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      خدمت دوستانی که آقای رفیعی رو بر حق میدونن و متواضع باید عرض کنم که ایشون جلوی دوربین اینطوریه
    • IR ۱۰:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      در این که رفیعی حکومتی است در این که آقا میری مغضوب حکومت شده ،قابل تردید نیست.
    • زینب IR ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      آقای رفیعی پاسخ های خوبی دادن; اما من موندم چرا میگن اختلاف نظر, آقو من که فقط ۱۸ سالمه هم می دونم حرفایی که آقامیری می زنه بدعت در دینه نه اختلاف نظر فقهی. جالبه مجریه میگه جلد اول قرآن→_→ دین جدید آوردن برای خودشون!
    • شهاب IR ۱۷:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      اتفاقا پاسخ کاملا واضح و آشکار بود جناب آقا میری افکار التقاطی عمیق دارند و اتفاقا اصلا بحث اعتقادات بحث اختلافی ای نیست و فرمایشات ایشان در خصوص خلود در جهنم کاملا اشتباه و باطل است.
    • علی IR ۲۰:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      با سلام آری مثل فقیه، فیلسوف، مفسر چیره دست و حکیم متأله، علامه جوادی آملی که در تطبیق برهان و عرفان بر قرآن بسیار متبحر می باشند و چارچوب و اسلوب برداشت از ظاهر و باطن قرآن را می دانند که با مراجعه به اثر گرانسنگ ایشان؛ تفسیر تسنیم که تاکنون 52 جلد از آن منتشر شده است، معلوم میگردد. حالا اگر خود ایشان به هر دلیل حضور نمی یابند از شاگردان متبحر و چیره دست ایشان در فن مناظره دعوت به عمل آید. موفق باشید.
    • علی IR ۲۲:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      با سلام پیشنهاد می شود در مناظره های بعدی محور و موضوع اختلافی به شکل جزئی و نه کلی مشخص گردد و طرفین از قبل استدلالات خود را آماده و چکش کاری کنند بلکه هر کدام یک تیم علمی داشته باشند که آنان را در قبل از مناظره طی جلساتی ساپورت علمی و معاضده کنند و حتی نظر طرف مقابل را نیز از همه جوانب بررسی کنند بعد برای مناظره حاضر شوند نه این که ابتدا به ساکن و یا چیزی شبیه به آن وارد بحث شوند و ازسوی دیگر مجری نیز باید فعال باشد و نگذارد طرفین از محور بحث بیرون روند و یا با شاخه به شاخه شدن از پاسخ طفره روند مناظره نیاز به مجری فعال و کار آزموده دارد و او می تواند شخصی غیر از صاحبخانه و واسطه و بنیانگزار مناظره باشد.موفق باشید
    • امیر IR ۱۸:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
      جواب روشنه آقای آقامیری دنیا را با آخرت اشتباه گرفته آیه ای که میگه عذاب میکنیم شاید برگردند برای بلاهای دنیایی است نه آخرت آقای آقا میری خلاف قران وروایات سخن میگه هرچند که به دل بعضی ها خوش بیاد میگه اگر مشرک از شرک برگردد ...اینها اگری نیست باید حقیقت وواقعیت را دید وان همان بیان قران وروایات است که برگشتی نیست وقران می فرماد اگر اینها برگردند با همان کار خودشون را میکنند .
    • سید سعید AE ۱۷:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۶
      باسلام و ارادت اولا که بنده هر کاری کردم نتونستم این صحبت را بشکل صوتی و تصویری ببینم و فقط صدای آقایان را شنیدم ! دوم ؛ به نظرم تنها استفاده ای که ازین گفتگو بردم این بود که بابی باز شد تا این مسائل بیشتر و بهتر موشکافی شود (انشاالله در اینده) سوم ؛ جناب رفیعی همچنان مثل سخنرانیهیش روی یک سری موارد تکراری و طوطی وار مواردی را که بهش اعتقاد دارد مطرح نمود و آقا سید هم با سعه صدر همان مسائل و اعتقادات خودش را با ادله و استفاده از تفکر و نوآوری همیشگی اش دنبال کرد و ..‌.. ماحصل این گفتگو موضوع تازه ای را برایم باز نکرد و هر دو عزیز بر طبل خود میکوفتند البته آقا سید حسن مثل همیشه عالمانه و با تسلط افکار خود را شرح داد و تا حدودی ازین مظلومیت دور افتادن ظاهری از رسانه های داخلی بیرون آمد باشد که صدا و سیما از او بیشتر و بهتر استفاده نماید. والسلام علیکم. یا حق
    • علی IR ۱۳:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
      با سلام یک نکته از امام راحل عظیم الشأن در باره جهنمی ها از صحیفه نور مطالعه کنید تا ببینید مشرکان حاضرند برای همیشه در جهنم بمانند ولی بهشتی که پیامبر و معصومان هستند نروند و اما متن سخنان حضرت امام خمینی:**** می گویند که یک دسته ای از اهل جهنم که‏‎ ‎‏در عذاب بودند یک وقت دیدند آرام شد ـ در روایت است ظاهراً ـ گفتند چه شد؟ گفتند‏‎ ‎‏«پیغمبر عبور می کند» گفتند «درها را ببندید نبینیم». آن کسی که جهنمی هست این طوری‏‎ ‎‏است، «درها را ببندید» با اینکه آرام شده است، با اینکه عذاب را برداشتند. عذاب باشد،‏‎ ‎‏لکن پیغمبر نباشد! **** صحیفه امام خمینی، جلد 19، صفحه 256 آری امکان ورود نیست. بهشت درهایش را به سوی کسی نبسته نه در دنیا و نه در آخرت مشکل این است که برخی چنان حسادت و عناد و کینه دارند که حاضرند همیشه در جهنم بمانند ولی حقیقت را نپذیرند. موفق باشید
    • فانوس نقره ای IR ۲۰:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۸
      در جواب آقا بهزاد: هیچ چالشی از عیار هیچ عقیده ی برحقی کم نمی کنه بلکه ام اونو درخشان تر و گیرا تر و کابردی تر میکنه... من نمی فهمم مشکل چیه مگه شما از درستی عقیده ات مطمئن نیستی ؟ پس این نگرانی بابت چالشی که ایشون ایجاد کنه چه معنی میده که بسیار موثر و موجب رشد عقاید میتونه باشه حالا به هر طریق و بیانی؟ میگین باب طبع جوانان جلوه دادن... مگه غیره این دین باید به ما کمک زندگیه سالم تر و مومنانه تری داشته باشیم؟ هدفه دین همینه مشکل اینجاست که شما انتظار دارین همه به زبونه شما و به سبک شما انجام وظیفه و روشنگری کنن... برای رسیدن به یه تصویر درست کامل باید با همه دیدگاها و زوایای دید بهش نگاه کرد اگه دنبال حقیقت باشی نه شخص و اشخاص طرایق...
  • مصطفی IR ۱۹:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    چقدر گفتگو زیبا و پرباری بود... واقعا چقدر در کلام و رفتار و منش آقای رفیعی، خدا و تهزیب نفس و مراقبه موج میزد. چه زیبا راهنمایی و امر به معرف و نهی از منکر می نمودند... واقعا چه اختلافی بین امثال من و آقای رفیعی وجود دارد... انشاالله عاقبت همه محبین حضرت علی علیه السلام بخیر...
    • محمود IR ۰۱:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      این بزرگواران که صبحانه شان را میل کرده بودند و بعد فرمودند ناهار هم می‌دهید یا نه. کسی که شکمش سیر است چطور درس معرفت خداشناسی و امر به معروف می‌دهند در جائیکه خیلی از مردم شهرشان گرسنه و یا محتاج کمک هستند، چرا از این وضعیت به وجود آمده گلگی و یا اعتراض و یا فتوایی نمی‌دهند و خود را با مردم ضعیف هم درد نمی‌کنند.
    • حسین IR ۱۰:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      محمود جان خودت چه خدمتی به مردم نیازمند کردی؟
  • f IR ۱۹:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    احسنت به حاج آقا رفیعی
    • IR ۲۳:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۹
      چه ربطی داره بعدش کسی که میتونه باید کمک کنه یعنی پول داره
  • بهنام SE ۱۹:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    تشکر از هر دو بزرگوار انشاالله اینگونه بحث های دینی بیشتر باشد بین اساتید و صاحب نظران دینی . بنده خیلی استفاده کردم و خودم هم سعی میکنم از این به بعد بیشتر در دین خودم مطالعه داشته باشم.درود بر هر دو بزرگوار
  • بهنام SE ۲۰:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    در این مباحثه نسل قدیم و نسل جدبد از نظر بنده هر دو پیروز شدند.روسیاهی برای منافقین دین اسلام ماند که 1400 سال است که سعی و تلاش کردند و میکنند از بین بردارند و انسان ها را به بیراهه بکشند غافل از اینکه ما صاحب الزمان داریم.مرگ بر اختلاف انداز
  • علی IR ۲۰:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    جالب بود ممنون از شما حالا ای کاش بقول استاد رفیعی صدا و سیما پیشقدم اینکارها بشه که خیلی جاش خالیه
  • IR ۲۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    ممنونم از گفتگوی خوب شما انشاءالله این گفتگوهها بدون ترس ونگرانی در رسانه ملی ادامه داشته باشه.
    • علی IR ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
      با سلام اینکه بخواهد در رسانه ملی چنین مناظراتی پخش شود خوب است ولی باید چنین برنامه هایی را جای مناسبی قرار داد مثل رادیو معارف یا شبکه قرآن و امثالهم ولی اگر مثلا به جای برنامه به سمت خدا قرار گیرد نامناسب است؛ چرا که عده کثیری از مردم مذهبی با این شبهات درگیر نیستند لذا اگر این برنامه ها را گوش دهند بویژه وقتی طرفین مناظره روحانی باشند نسبت به همان معتقدات قبلی خود هم دچار تردید می شوند مخصوصا که در مناظره مثل همین مناظره نتیجه گیری مشکل باشد جز این که طرفداران هر یک از متناظرین به همان افکار خود معتقدتر شوند و بقیه که خالی الذهن هستند دچار تردید گردند لذا برنامه هایی که مثل به سمت خدا هست باید به قوت خود باقی باشد تا خیلی ها را شارژ معنوی کند. بنابراین باید این مساله آسیب شناسی شود و سنجیده کاری گردد و با آزمون و خطا پیش نرود.موفق باشید.
  • محمد IR ۲۰:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    با عرض سلام و ادب. اینکه باب گفتگو باز شود و افراد با افکار متفاوت با آزادی بیان حرف بزنند و جواب بشنوند خیلی عالیه و آقای دکتر رفیعی که پیش قدم بود دمش گرم و خدا خیرش بده. آقامیری و امثالهم باید بدانند که اگر شبهه ای میندازن کسانی هم هستند جوابشون رو بدهند و نمی توانند بی در و پیکر حرف بزنند. آقای رفیعی همش با آیه و روایت استدلال میکرد آقامیری نظر شخصی میگفت. این گفتگو ها باید بیشتر باشه و حتی در صدا و سیما باشد خیلی عالی تر است.
    • IR ۲۳:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
      رفیعی فقط میتونست در قبال جناب آقای آقامیری و حرف های با منبعشون از قران بگه من تسلیمم
    • وحید IR ۰۵:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      سلام اصلا اینگونه نبود هر دو عالی بودند هر دو از قرآن صحبت کردند و استدلال آوردند هر دو یه چیز می گفتند اما با قرآئت های مختلف
  • ایران IR ۲۲:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    آقای رفیعی با مدرک روایی وقرآنی وعقلی جواب داد ولی آقای آقامیری نظر خودشو بیان می کرد نه از متن صریح قرآن.هر روایتی مخالف متن صریح قرآن باشد باید کنار گذاشته شود
    • IR ۰۰:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      کاملا موافقم
    • وحید IR ۰۶:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      اسن قدر صفر و یک نباش خیلی مسائل دلریم که منبعش قرآن نیست باید اونها رو کنار گذاشت؟
    • مجید IR ۰۲:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      سلام دوست عزیز،شما که میگی ایشون نظر شخصیشو بیان کرد آیا در مورد تحقیقات ایشون هم اطلاع داری؟ بنظر من وقتی توی یک کتاب چیزی نوشته بشه اگر قراره راه زندگی رو نشون بده بهتره که نویسندش هم شناخته بشه، کتاب الهی بدون شناخت اله ممکن نیست، نظر بنده ی حقیر اینه که قرآن شناسی بعد از خدا شناسی هست.
    • علی IR ۰۱:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
      با سلام البته در برخی موارد اصل روایت، صحیح است و مشکلی ندارد اما شخص با سلیقه خودش آن را معنا می کند تا دلیلی بر مدعای خود بیاورد مثلا در مناظره آقای آقا میری ایشان چنین فرمودند***بعضی آقایان معتقدند از طریق خوف بهتر می‌شود، مردم را به سوی خدا آورد. من می‌گویم امیرالمؤمنین (ع) در مناجات شعبانیه می‌فرمایند: «الهِی لَمْ یکنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیتِک إِلّا فِی وَقْتٍ أَیقَظْتَنِی لَِمحَبَّتِک». می‌فرمایند من فقط یک وقت آنی می‌شوم که تو می‌خواهی و آن وقتی است که می‌فهمم تو مرا دوست داری. پیامبر (ص) آدم‌شناس است. .*** در وهله نخست انسان فکر می کند در برداشت از مناجات خدشه ای وارد نیست همانگونه که آقای دکتر رفیعی هم متاسفانه متوجه نشدند ولی با دقت به اشکال مهمی برمی خوریم و آن این است که در این قطعه از مناجات میفرماید بیدارسازی بنده توسط خداوند به منظور توجه دادن او به میزان لطف و محبت به آن بنده است اما در صدد این نیست که بفرماید خداوند با چه وسیله ای بندگان را بیدار می کند. ببینید انسان بیدار و هشیار و آگاه را که کسی بیدار نمی کند پس لابد باید خواب و غافل باشد. چگونه میشود که خواب و غافل می شویم به جهت توجه به دنیا و مادیات و غوطه ور شدن در هواها و هوسها و شهوات. حالا که چنین شده ایم چگونه می شود کسی ما را بیدار و متوجه کندبا ناز خریدن و نعمت جدید دادن و وعده های جدید که کسی بیدار نمی شود آدم خواب را هر چه ناز کنی بیشتر به خوابش ادامه می دهد و بیشتر کیف می کند پس نیاز به تکان دادن و هشدار دادن و سایر تدابیر دارد و هر چه خواب او عمیقتر باشد باید فتیله بیدارکننده ها را بالاتر کشید و این در باره گناهکار و انسان طاغی و یاغی معمولا با انواع شداید و گرفتاریها و مصائب است لذا خداوند می فرماید: وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ؛ (اعراف، 94) هیچ پیامبری را در شهری نفرستادیم مگر آنکه اهلش را [پس از تکذیب آن پیامبر] به تهیدستی و سختی و رنج و بیماری دچار کردیم، باشد که [به پیشگاه ما] فروتنی و زاری کنند.***بنابر این خداوند بنده اش را با ناز کردن بیدار نمی کند چون بیدار نمی شود وقتی بیدار شد و به خدا توجه قلبی و واقعی پیدا کرد متوجه لطف و محبت خدامی شود . ادامه دارد.
    • علی IR ۰۲:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
      ادامه مطلب ببینید جناب آقای رفیعی از این فراز از مناجات برداشت می کنند که با تصویر بهشت و الطاف و محبت خدا بهتر می توان خطاکار را متوجه خدا کرد و به کسانی که معتقدند با ترساندن از جهنم و عذابهای الهی بهتر می توان گناهکار را به راه خیر و صلاح آورد، اشکال و این طرز تفکر را رد می کنند در حالی که قرآن می فرماید غالبا با سختیها و مشکلات و مسائل رنج آور امید است انسان غافل و عاصی را بیدار کرد بنابراین هشدار دادن به جهنم و عذابهای الهی مؤثرتر از وعده به بهشت و حرف از محبت خداوند کارساز است پس آنچه در حوزه مسئولیت ماست ایقاظ و بیدار کردن است البته وقتی شخص بیدار شد و به خدا توجه کرد محبت بیکران او را با قلب مشاهده می کندو پیامبران با این که مُبَشّر و مُنذر بوده اند ولی به فرموده حکیم و مفسر عالیقدر حضرت آیت الله جوادی آملی خداوند وقتی می خواهد رسالت پیامبران را منحصر دریکی از این دو وصف مُبَشّر و مُنذر بکند می فرمایدقُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ ۖ(ص، 65) إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ( فاطر، 23) یعنی پیامبر فقط و فقط بیم دهنده است و ما آیه ای نداریم که در بیان تک وصفی بگوید پیامبر فقط بشارت دهنده است. بنابر این خداوند می فرماید راز رشد انسان حتی پیامبران این است که همواره به یاد آخرت باشندإِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ(ص، 46) شما ببینید اگر ما اهل درایت و موشکافی نباشیم و همه آیات و روایات را با هم جمعبندی نکنیم میزان اشتباهاتمان افزایش می یابد&&& یا ایشان می فرماید روایت داریم «الناس عبید المحبه». مردم بنده محبت هستند در حالی که ما این روایت را هم داریم که امام حسین فرمودند «الناسُ عبیدُ الدنیا، مردم بنده دنیا هستند و یا "الناس عبيد المال" مردم بنده مال هستند یک اسلام شناس باید اینها را با هم ببیند و بعد با قرآن تطبیق دهد وگرنه همین می شود که صدها قرائت از دین می توان از همین قرآن و روایات و تاریخ اسلام درآورد و هم خود منحرف شد و هم عده کثیری از جوانان طالب دین را منحرف کرد که اعاذنا الله من سوء اعمالنا. موفق باشید.
    • علی IR ۱۱:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
      اصلاحیه در قسمت دوم متن بنده چنین می خوانید"ادامه مطلب ببینید جناب آقای رفیعی از این فراز از مناجات برداشت می کنند که با تصویر بهشت و الطاف و محبت خدا بهتر می توان خطاکار را متوجه خدا کرد" باید عرض کنم به جای آقای رفیعی شما بخوانید آقای آقا میری. این اشتباه را اصلاح فرمایید.با تشکر
  • IR ۲۲:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    من طرفدار حاج اقا رفیعی هستم
    • تالار IR ۰۱:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۴
      شما حکومتی هستید
    • IR ۰۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      شناخت خدا بدون وسیله امکانش سخته
  • سیدمحمد IR ۲۲:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    سلام خدا رو شکر باب گفتگو باز شد ولی خوبه که ما مردم هم فکر نکنیم تیم ما برنده شده بگذاریم نتیجه برد برد باشه
    • علی IR ۲۳:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      با سلام در مواردی که اجتماع نقیضین است نمی توان حکم به برد برد کرد یعنی در مواردی که کلام دو طرف مناظره کننده در باب یک مسأله کاملاً رو در روست عقل می گوید قطعاً یکی از دو نظر باطل است.موفق باشید
  • ... US ۲۳:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    فوق العاده بود واقعا ی سری ابهام داشتم تو ذهنم با دیدن این ویدیو میتونم بگم تا حد زیادی درست شد . واقعا شنیدن این تفاوت دیدگاه ها باعث میشه دیدگاه ادمم تغییر کنه واقعا عالی بود.
  • حسین IR ۲۳:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    عالی بود دکتر رفیعی با ایات قران خیلی شنونده را قانع میکرد خدا حفظشون کنه من که حیلی لذت بردم ان شاا.. عاقبت همه به خیر بشه
  • سید محمد مهدی IR ۲۳:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    در امور دین حرف زدن باید بسیاردقیق ومنطبق باشد حرف های اقامیری فقط احتمال است.ونتوانستند برای حرف هایشان از قرآن بیاورند .
  • سلام IR ۲۳:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    طوری با اطمینان از عوالم دیگه صحبت کردند گویا روزی دو بار میرن بر میگردن قومی متفکرند اندر ره دین قومی به گمانم فتاده در راه یقین ترسم که بانگ اید روزی ای بی خبران راه نه آن است و نه این
    • علی IR ۰۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      با سلام قومی متفکرند اندر ره دین / قومی به گمان فتاده در راه یقین میترسم از آن که بانگ آید روزی / کای بیخبران راه نه آنست و نه این باید به خیام سراینده این رباعی گفت: خیلی نگران نباشید خداوند راه معرفت و نیل به درجات یقین را به وسیله قرآن و سنت و عقل پاک و پیراسته از اوهام، برای همه اقوام گشوده و آنان را هدایت و همراهی خواهد کرد. بله باید از جهل مرکب برخی بیمناک بود که به فرموده قرآن در آیه 104 کهف: "قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا* الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا"؛ بگو: «آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم؟»* [آنان‌] كسانى‌اند كه كوشش‌شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى‌پندارند كه كار خوب انجام مى‌دهند. (ترجمه فولادوند) آن کس که نداند و نداند که نداند/ در جهل مرکب ابدالدهر بماند بنابر این باید از عاقبت آنانی بیمناک باشیم که حاضر نیستند برداشتها و رهیافتهای خود از دین و قرآن را بازنگری کنند و در صورت اشتباه بودن همه یا برخی از آنها مسیرشان را به سمت حق و حقیقت، تغییر دهند. در باره گشایش راه و امکان پیمودن آن به این عبارت دعای اول صحیفه سجادیه مراجعه کنید: وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ. وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ ... وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ؛ حمد و سپاس خداوندى را كه خود را به ما شناسانيد و شيوه‏ سپاسگزارى‏اش را به ما الهام كرد و ابواب علم ربوبيت خويش را به‏ روى ما بگشاد و ما را به اخلاص در توحيد او راه نمود و از الحاد و ترديد در امر وى به دور داشت. * موفق باشید
  • سید محمد علی قائمی IR ۲۳:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    بحث جالب و پر معنی رو مطرح کردن جناب رفیعی و همه استدال های ایشان هم از قران بود انشاءالله این طور بحث ها در جهت روشن شدن افراد همیشه بر گذار بشه سپاسگزارم از همه عوامل این برنامه.
  • محمد IR ۲۳:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۹
    سلام از این بحثها خیلی‌ خوشحال شدم،به دو دلیل: ۱.میزان تحمل نسبت به برداشت های متفاوت از دین در نزد ایرانیان شیعه به جهانیان نشان داده شد.(هرگز چنین سطحی از مناظره دوستانه را در نزد وهابیون و یا علمای حجازی ندیده ام) ۲.اهمیت گفتگو در مسایل دینی آشکار تر شد... با اینحال به نظرم آقای دکتر رفیعی پاسخهای بهتری می‌توانستند ارائه کنند. در این مورد باید از همان ابتدا مشخص میشد که معیار بحث ها چیست؟ قرآن یا عقل بشر؟! در اینصورت اگر هم عقل بشری ملاک قرار می‌گرفت، آقای رفیعی لازم بود با نگاه فلسفی و با استفاده از حکمت متعالیه به چنین مسائلی پاسخ میدادند... متاسفانه چنین چیزی رخ نداد و یکی از بزرگواران به قرآن تکیه کرد و دیگری عقل را ملاک قرار داد.البته عقل عوام گرا نه عقل فلسفی!
  • امیر IR ۰۰:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    باب خوبی بود برای مناظره لذت بردم دست دست اندرکارشون درد نکنه .دم همشون گرم
  • مهرداذ IR ۰۰:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    متاسفانه آقای رفیعی قاطع جواب ایشون رو ندادن ،و خیلی رفتن داخل تعارف بحث علمی تعارف نداره و نه اهل مراعات کردنه آقای رفیعی خطیب توانایی هستند ولی متاسفانه اهل مناظره نیستند و تسلطی در مناظره ندارند و همین باعث شد بحث بی جواب بمونه و مخاطب فکر کنه بله دیگه در بحث اعتقادی اختلاف نظر وجود داره همه هم ی جورایی راست میگن
    • فاطمه DE ۱۵:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      با نظر دوستمون موافقم
    • کاتب IR ۱۶:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      قرار نبود آقا میری رو ببرن در گوشه رینگ که برای همیشه فرار کنه . بحث کاملا مشخص بود و آقامیری حرفی برای گفتن نداشت سعی میکرد از گوشه رینگ فرار کنه . آخرت ادامه دنیاست و نتیجه اندیشه و نیت و اعمال این دنیا هست و نتیجه آن ؛ بنابراین کافر و مشرک و منافق هرگز نجات نخواهند یافت آیات مربوطه توسط آقای رفیعی قرائت شد . گنه کاران نیز در شرایطی مشمول تخفیف مجازات خواهند شد که به کفر و شرک و نفاق نینجامیده باشد اندیشه و نیات و اعمال افراد و مؤمن از دنیا رفته باشند وگرنه مجازاتشان ابدی خواهد بود همچنان که اگر در این دنیا بودند تا ابد ؛ تا ابد همین را ادامه میدادند . یک مطلبی در مورد سوال و جواب قبر مطرح شد که این سوال جواب مثالی هست و با بدن فیزیکی نیست و صحبت دوربین و میکروفن شد . که البته چون طرفین ماجرا به عرفان و فلسفه معتقدند اینگونه میاندیشند ؛ طبق معارف اهلبیت علیهم السلام اینگونه نیست و برداشتشان غلط هست . هیچ استبعادی وجود ندارد که با همین بدن موجود جواب نکیر و منکر را بدهند ؛ عدم درک و شنیدن ما دلیل بر انکار این مطلب نمیتواند باشد . به علت کثافت گناهان صغیره و کبیره ای که ما مرتکب میشویم از درک بسیاری از مسائل عاجز هستیم و این مسئله نیز یکی از آنها . ما از تشخیص اول ماه عاجزیم و با کمترین گرد و غبار و .... حتی تلسکوپهای ما عاجز از درک هلال اول ماه هستند و میخواهیم سوال ملائکه را دریابیم !!! جل الخالق که بشر چقدر استکبار نفس و ادعا دارد .
    • علی IR ۰۹:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
      جناب کاتب سلام و خدا قوت ببینید اینکه شما می فرمایید عدم درک و شنیدن ما دلیل بر انکار این مطلب نمیتواند باشد که سوالات نکیر و منکر در همین قبر مادی اتفاق می افتد مثلاً میخواهید بفرمایید قرآن می فرماید همه موجودات خدا را تسبیح و سجده می کنند ولی ما نمی فهمیم و یا بفرمایید آصف بن برخیا در کمتر از یک چشم به هم زدن تخت بلقیس را از مسافت بسیار دور نزد سلیمان نبی حاضر کرد بخاطر سرعت فوق العاده از ابتدا تا انتهای مسیر کسی نتوانست ببیند ولی اتفاق افتاد و یا طی الارض که طرف با همین بدن مادی با برداشتن یک یا چند گام مثلاً از مشهد به کربلا می رود که امری مسلم و قطعی است ولی هنوز علم فرمول و کیفیت آن را به دست نیاورده بنابراین چه اشکالی دارد با همین سرعت این اتفاقات در درون قبر مادی بیفتد که نه میکروفن و نه هیچ دستگاه دیگری نتواند آن را ثبت و ضبط کند همانگونه که از نظر علمی صداهای خیلی ضعیف مثل صدای پای مورچگان و یا صداهای بسیار مهیب مادی را ما نمیشنویم که این را علم اثبات کرده است تا اینجا مساله توجیه پذیر است ولی ما افرادی داریم که اصلاً سرشان مفقود است یا کاملاً زیر تریلی له شده و یا حتی سوخته و پودر شده و حتی کل بدن سوخته در اینجا تحلیل و توجیه سوال و جواب شب اول قبر با بدن فیزیکی با مشکل مواجه میشود یا فرض کنید کسی را مومیایی کرده اند و اصلاً دفنش نمی کنند اینها اشکالاتی است که بر سر راه شماست و اما این که بدن مثالی ره آورد فلسفه و عرفان باشد سخنی صحیح نیست چون در روایات ما هست مثلاً در اقوام گذشته مردم زندگی بعد از مرگ را نمی فهمیدند پیامبرشان از خدا خواست نظیر و مشابهی بیاورد تا آنان متوجه شوند پس از آن خدا نعمت دیدن رؤیا های متنوع را به آنها داد از آن پس پیامبران به مردم می فرمودند عالم بعد از مرگ مثل همین خوابی است که می بینید شما یک بدن دیگری هم مشابه همین بدن دارید هنگام مرگ روح توجه و تعلقش را از بدن مادی قطع می کند شما خود را با آن بدن دیگرتان میبینید بنابر این عقل می گوید بر فرض روح لحظاتی به بدن فیزیکی بر گردد برای کسانی است که حداقل سرشان سالم است اما کسانی که سرشان له شده یا کاملا سوخته یا دفن نشده اند با همان بدن مثالی جواب می دهند بدن مثالی همین الآن هم با ماست. این از نظر عقلی و اما از نظر نقلی و جمعبندیِ روایات بحث دامنه دار است. موفق باشید.
  • IR ۰۰:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    آیا بین فقیر و غنی تفاوت است؟ بله هست قیامت هم که ابدی است لازم نیست آتش جهنم به همان معنای دنیایی باشد چه جهنمی بدتر از اینکه در آخرت فقیر بمانی اصلا به قول آقامیری رشد هم باشد ده هزار سال طول بکشد تا شما از فقر بیرون بیایی یعنی بخشیده شوی ولی چه توشه ای داری برای رسیدن به غنا و ...جناب آقامیری بحث قشنگی بود من که خیلی لذت بردم نکات خوبی در کلام ایشان بود هرچند که به آن عامل نبود
    • دریا IR ۰۱:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      این‌ نظر رو تنها مفسران میتونن بگن که ایات قران رو نه کامل بلکه مختصر به تاویل بردن نه اقای اقامیری، چون نص صریح قران میفرماید اصحاب اتشند و جاویدانند در ان. ایشون نه کتب تفسیری دارن نه در سطح علمایی مثل علامه طباطبایی هستند پس باید نظرشون رو تنها به عنوان یه برداشت و نظر شخصی ارائه بدن
    • محمد IR ۰۴:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      سلام بنظرم این آقای آقامیری بود که بدون آوردن آیه از قرآن میگفت انسانها در اون دنیا هم فرصت بخشش دارن‌ . ولی مواضع دکتر رفیعی در این مورد با توجه به آیات قرآن بود و صحیح.
    • IR ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      سلام ..یعنی واقعا شما جواب رو نگرفتین...جواب معلومه دیگه قران کلام خداست و خدا میگه مشرک تا قبل از مرگ میتونه توبه کنه بعد از مرگ ......مث
  • مجيد مستمع IR ۰۰:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام براي شروع كار خيلي خوبي بود ولي به لحاظ محتوايي به شدت ضعيف بود. خيلي از زمان مناظره به تعارفات و داستانهاي زيبا ولي غير لازم گذشت. آقاي رفيعي به آيات و روايات و تاريخ اسلام مسلطند اما آقاي آقا ميري چنين تسلطي ندارند ولي در همان مقدار محدود هم تفسير فلسفي و عرفاني از آيات و روايات دارند كه آقاي رفيعي در اين زمينه خيلي ورود نكرده اند. بايد هر دو بزرگوار با دست پر و تسلط بيشتر به آيات و روايات و جمع بندي مطالب در مقابل يكديگر حضور پيدا ميكردند.
  • IR ۰۱:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    حسن آقامیری تو مناظره هم از تبلیغ عسل دست برنمیداره امام حسن عسکری علیه السّلام فرمودند: من الجهل الضحک من غیر عجب؛ خنده بیجا نشانه نادانی است . تحف العقول ، ص 517
    • صدیقه IR ۰۸:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      خوب بلدید برا توجیه سکنات، گفتار و رفتار خودتون از ائمه معصومین علیهم السلام مایه بذارید!
    • مجید عالی فرد IR ۰۲:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۰
      اینکه یک نفر داره تبلیغ دین میکنه ولی خودش شغل و کسب کار حلال داره برای شما که عادت کردید آخوندهارا مفت خور ببینید خیلی عجیبه؟
  • مسعود IR ۰۱:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    آقامیری از این شاخه به اون شاخه برای فرار از پاسخ بود. آخر هم جواب نداد و فقط میخندید
    • IR ۰۷:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      دقیقا
    • امیر AE ۱۱:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      احسنت
  • علی IR ۰۱:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    واقعا چقدر آقای دکتر رفیعی سر تر بود
  • مرتضی IR ۰۱:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    آقای رفیعی با مدرک سند روایی وقرآنی وعقلی پاسخ میدهد اما آقای آقامیری نظر شخصی بیشتر بیان می کند نه از نص قرآن
  • محمد CA ۰۱:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    با سلام. بنده دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث هستم. بحث بسیار جالب و مبنایی بود. بیشتر استنادات دکتر رفیعی به ظواهر ایات و روایات بود و سخنان سید حسن آقامیری بیشتر جنبه تاویگرایانه بود. البته چون بحث در مورد عالم بعد از مرگ بود که عالم غیب هست لذا مشکل از عدم آگاهی ما بر غیب است و چنین اختلافاتی طبیعی است. به نظر من پاسخ قرآن این است که تاویل و حقیقت این امور را در آن عالم درک می کنیم( يَوْمَ يَأْتي‏ تَأْويلُه‏) و تا زمانی که در رحم این عالم هستیم جز شَبَهی از آن عالم نمی دانیم.
    • ناصراحمدی IR ۲۱:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۳
      چطور دانشجوی دکتری علوم قرآنی هستی که شبح را شبه می نویسی؟اصلاً پذیرفته نیست.برداشتت از قرآن هم مثل سطح سوادت ناپخته است.وقتی نص قرآن داریم چرا موضوع را مافیایی می کنی ومی پیچانی؟ کجای قرآن گفته که مشرک بخشیده می شود؟مگر فرعون در لحظه آخر نگفت آمنت برب موسی وهارون؟ وخداوند فرمود الآن وقد کنت من قبل من الظالمین.حالا ایمان می آوری درحالیکه قبلاًاز ظالمین وگمراهان بودی یعنی ایمان سودی به حالت ندارد.اگر واقعاً دکتر مملکتی جواب این آقا یک جمله است:اگر توبه در آخرت قبول شود دیگر کسی به جهنم نمی رود وخدا جهتم را بیهوده خلق کرده.متاسفم برای این ملت که دکترش این طور بی علم وبی بینش است.
    • علی IR ۱۳:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۴
      با سلام بحث بر سر همین مطلب است و ما معتقدیم که پیامبران و کتب آسمانی برای خبر دادن به ما از عوالم غیب و نظامات حاکم بر آن آمده اند بنابر این این سخن که چون ما احاطه و آگاهی از عالم غیب نداریم پس با هم اختلاف داریم و به قطع و یقین نمی توانیم سخن بگوییم ، سخنی نااستوار است آیات و روایات مبنای اطلاعات ما در این زمینه است و ما باید با اصول حاکم بر محاورات سراغ برداشت و جمعبندی از آنها برویم تا به نتیجه قابل اطمینانی دست یابیم و اگر آیه یا روایتی متشابه است باید آن را به محکمات ارجاع دهیم. راه باز است وگرنه باید قائل شویم مکانیزم ارسال رسل و انزال کتب، ناقص است و راهی برتر از این وجود داشته که خداوند از آن مضایقه کرده و ما را سردرگم رها نموده است. موفق باشید.
    • علی IR ۲۳:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
      با سلام جناب آقای ناصر احمدی اینکه ایشان شبح را به اشتباه شبه نوشته اند آنقدر عیب نیست که ایشان را متهم به بی سوادی کنید اخلاق قرآنی به ما این را نمی گوید اما دوست عزیز ایشان آیه ای که آورده اند آیه 53 اعراف است که صحیح تایپ شده اما جنابعالی آیه ای را آورده اید که نه جبرئیل آورده و نه پیامبر فرموده و نه در قرآن آمده و این عیب است بیشتر دقت بفرمایید و اما آیه رب موسی و هارون را سحره فرعون گفته اند تازه آیه را درست نیاورده اید به آیات 121 و 122 سوره اعراف مراجعه بفرمایید .و اما سخن فرعون این بوده ***وقَالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ؛ (آیه 90 یونس) هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده‌اند، وجود ندارد؛ و من از مسلمین هستم!»*** اما سخن خدا به فرعون را که اینگونه آورده اید***الآن وقد کنت من قبل من الظالمین*** ما اینگونه آیه ای نداریم آیه ای که در قرآن آمده این است :***آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ؛ (آیه 91 یونس) (امّا به او خطاب شد:) الآن؟!! در حالی که قبلاً عصیان کردی، و از مفسدان بودی!(ترجمه آیت الله مکارم)*** اگر بنده شما را متهم به بیسوادی کنم آیا شما خوشتان می آید پس با اندک اشتباهی که شاید اشتباه تایپی بوده نباید دیگران را از صحنه دوستانه خود راند و یا آزرد شما اگر در همین اظهار نظرهایی که در اینجا شده دقت کنید از این اشتباهات تایپی یا غیر تایپی فراوان میبینید پس در رفتار خود تجدید نظر بفرمایید . موفق باشید.
    • ناصراحمدی IR ۱۲:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      سلام علی آقا،حق با شماست من عجله کردم وبدون مراجعه به قرآن آن آیه را به گمان اینکه حفظ هستم ذکر کردم ولی الآن با مراجعه دقیق به قرآن در رد نظر آقا محمد که تلویحاً نظر آقامیری را تایید می کند می گویم : .اولاً با مرگ در توبه وبازگشت بسته می شود طبق آیه قرآن خطاب به فرعون که درآخرین لحظات حیات ودرحال غرق شدن گفت به خدای موسی ایمان آوردم می فرماید:"آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ "آيا اكنون؟! (در آستانه‌ى مرگ توبه مى‌كنى؟) در حالى كه پيشتر نافرمانى مى‌كردى و از تبهكاران بودى؟"(ایمان وتوبه ات فایده ای بحالت ندارد).ثانیاًچندین بار خداوند در قرآن به مردم هشدار می دهد که:"يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ" ای مردم، البته وعده (قیامت در کتاب) خدا حق است پس زنهار شما را زندگانی دنیا فریب ندهد و شیطان فریبنده شما را از (عقاب) خدا (به عفو و کرمش) سخت مغرور نگرداند .یعنی مغرور کردن به عفو الهی از ترفندهای شیطان است.ثالثاً در چندین جای قرآن از قول کفار ومشرکان که آرزو می کنند به دنیا برگردند واعمال صالح انجام دهند می گوید که دیگر بازگشتی در کار نیست "وَ لَوْ تَرى‌ إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنَّا مُوقِنُونُ" و اگر تو حال بدکاران را (در قیامت) ببینی که چگونه در حضور خدای خود سر به زیر و ذلیلند (و با آه و ناله حسرت) گویند: پروردگارا، اینک (عذاب تو را) به چشم دیدیم و (سخن رسولانت را) به گوش گرفتیم، پس ما را (به دنیا) باز گردان تا صالح و نیکوکار شویم که اکنون (وعده تو را) به چشم یقین مشاهده کردیم!.اگر قراربود با توبه کردن درآخرت کار تمام شود چرا مجرمان تقاضای بازگشت به دنیا (امری محال) را دارند؟رابعاً اگر با توبه کردن درقیامت کار تمام می شود خوب همه مجرمین ودوزخیان توبه می کنند وجهنم خدا خالی می ماند یعنی خدا جهنم را بیهوده خلق کرده است..خامساً خداوند میفرماید من(ممکن است) گناهان دیگر راببخشم اما شرک را اصلاً نمی بخشم".إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى‌ إِثْماً عَظِيماً"
  • علی IR ۰۱:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام بحث زیبایی بود؛ ابتدا گمان میکردم جناب آقا میری حرفی برای گفتن نداشته باشن منتها پاسخهاشان قابل تامل بود؛ اما! اما در پاسخ هدایت انسان و قابلیت انسان در زندگی عوالم دیگر، باید در ابتدا متذکر شد که دوزخ خودساخته ی انسان همان فرصتیست که در آن عوالم از ما کسب میشود جهت بهبود و تسلیم شدن؛ و ثانیا به دلیل نبود زمانمندی در عوالم دیگر و مکانمندی، و بدلیل نبود امکان گذر زمان، آنجا ممکن نیست اتفاقی تازه بیافتد؛ زیرا تغییر، نیازمند گذر زمان است و زمان محصور در عالم ماده؛ مگر اینکه به تغییراتی فرای تغییرات دنیا و عالم امکان قائل باشیم و آن فقط در دست واجب الوجود بالذات است؛ و چون انسان ابدیست به گفته ی خدا و روح اوست که در ما جریان دارد، انسان موجودیست که اسیر عالم امکان شده و فرای عالم امکان ، امکان تغییر برای بشر وجود ندارد مگر به خواست خود خداوند؛ و در نهایت اینکه هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
  • IR ۰۲:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    خوب بود .حیف که خنده و ....زیاد بود .هر چی دکتر رفیعی میگفتند .میگف بله درسته ولی دوباره حرف خودش رامیزد.آخرش را هم اون آقا جمع بندی کرد .خدا از قلب و دل هممون بیشتر از همه آگاهه .عاقبت هممونا خدای مهربان ختم به خیر کنه.
  • محمد IR ۰۲:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    خب الحمدللله مثل روز برای همگان عیان شد بنده حداقا ۶۳ عدد مغالطه در سخن آقامیری دیدم از دوستان درخواست دارم یکبار دیگه فیلمو ببینن اقامیری از جواب دادن به مسئله شرک امتناع میکرد چون میدونست غلطه و دقت کنین تا آقای رفیعی میامد آیه قرآن بگه یا بحث عوض میکرد یا میگفت که قرآن کلیه اما در کل بحث کلا دوبار از قرآن استفاده کرد که همونم اشتباه گفت آقای رفیعی تصحیحش کرد یه جا به مثال آوردن آقای رفیعی اشکال گرفت در حالیکه خودش ۳دقیقه پیش داشت همین کارو میکرد مهمترین نکته وقتی مناظره به صورت جدی آغاز شد حتی نذاشت آقای رفیعی ۳ دقیقه پشت سر هم حرف بزنه مسموم کردن چاه تله گذاری وضع تالی رفع مقدم تر کیب تقسیم و هر مغالطه ای که در دنیا وجود داره در آقامیری جمع شده متشکرم که یه دوره آموزش مغالطه گذاشتین
    • علی IR ۱۴:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
      با سلام خدمت آقامحمد انتقاد و نظر دادن فعلاً آزاد است ولی قیامتی هم پیش رو داریم و حساب و کتاب و انصاف حتی در باره کافران مهاجم و معاند، خلق و خویی قرآنی و محمدی است که باید همه تمرین کنیم . دوست عزیز انصاف را مراعات کنید تعداد مغالطات را منصفانه برشمارید و توضیح کوتاهی بدهید مبالغه گویی خوب نیست. *** من به پیوست فرمایش شما یکی از مغالطات ایشان را کوتاه عرض کنم بقیه را شما بفرمایید. ایشان فرمودند[ حرف من این است که قرآن برای پیشگیری آمده است، نه برای پیشگویی.] این مغالطه است آیا وزارت بهداشت که در باره بیماری ها و خطرات شیوع و ابتلا به مردم هشدار می دهد فقط برای پیشگیری است یا وظیفه دیگر او بحث درمان هم هست. یعنی اولا این حرفها دروغ و بی پایه نیست تا با انتشار آنها شما را بترسانیم و پشت پرده خبر مهمی و عارضه دردآوری در کار نباشد بلکه حقایق اثبات شده با علم و خرد جمعی از محققین و دانشمندان است و واقعیت دارد و همیشه عده ای جدی نمی گیرند و مبتلا می شوند و به صحت آن هشدارها پی می برند و می فهمند آن هشدارها پیشگویی علمی و دقیق بود و حالا وظیفه مجموعه تحت فرمان وزارت، دست زدن به درمان و در موارد لزوم جراحی و سایر روشهای درمانی است. جناب آقا میری قرآن با آن عظمت را خلاصه می کنند در این که یا پیشگیری است یا پیشگویی باید در جواب گفت هر دو است افزون بر این که درمان هم هست بازگو کننده حقایق هم هست ترسیم کننده عوالم و بیان کننده تأثیر و تأثرات دنیا در برزخ و قیامت هم هست و پیامبر اسلام افراد بهشتی و جهنمی را به اذن خدا می شناختند و می دانستند چه کسی منافق است چه کسی کافر و چه کسی مؤمن و هر کدام در چه درجه ای هستند قرآن کتاب همه مطالبی است که تا روز قیامت انسانها برای پیمودن راه کمال بدان نیاز دارند.*** هدف از این مغالطه این است که طرف مقابل را دور بزنند چون معمولا او می پذیرد قرآن برای پیشگیری است همانطور که جناب دکتر رفیعی فریب خوردند وقتی طرف پذیرفت نیمه ای از راه را به همین سادگی طی کرده اند بعد می گویند آیا برای پیشگیری باید همیشه واقعیات را گفت اگر طرف بگوید آری چون قرآن است ایشان می فرمایند مطالب پیشگیرانه از سنخ وعید است نه وعده بنابر این ممکن است خدا از همان اول که این عذابها را بیان کرده چون در واقع انشاء است نه اِخبار قصد عملی کردن آن تهدیدات را نداشته. ادامه دارد
    • علی IR ۱۵:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
      ادامه مطلب وقتی طرف مقابل پذیرفت مطالب مربوط به عذاب از سنخ انشاء و وعید است چون صدق و کذب در خبر معنا دارد نه در إنشاء دیگر نمی توان برگشت و به ایشان گفت پس این عذابهایی که در آیات پرشمار قرآن آمده واقعیت ندارند ایشان برمی گردد و می گوید دروغ گفتن در اینجا معنا ندارد چون شما پذیرفتید که قران برای پیشگویی نیامده است بله پیشگویی از سنخ خبر است و دروغ در باره آن ممکن است و صد البته که خدا دروغ نمی گوید همانطور که اخبار غیبی مثل شکست ایرانیان از رومی ها که در اول سوره روم آمده تحقق یافت.تا اینجا طرف مقابل در بن بست قرار می گیرد و چون شکست خورده و راهی برای سرپوش نهادن روی آن ندارد بطور خودکار خواسته یا نا خواسته به التماس می افتد و می فرمایدحالا بیا بزرگواری کن این مطلب را صاف و پوست کنده نگو که جوانان در امر دینداری سست می شوندمتن کلام جناب دکتر رفیعی را مرور کنید و قضاوت کنید آیا شکست خوردند آن هم محترمانه بنگرید***بله، شما درست می‌گویید که آیات عذاب برای پیشگیری است و هدف قرآن این است که بگوید چنین عذابی وجود دارد؛ ولی من برداشتم از سخنان شما این است نوع سخن گفتن شما اینگونه است که جنبه پیشگیری را از مردم می‌گیرد. اگر هدف از این وعید این است که مردم گناه نکنند، فرمایشات شما تأثیر این وعید را از مخاطب می‌گیرد و الا من نیز معتقدم بیشتر مردم بهشت می‌روند. *** و این است که توصیه ما این است کسانی را به مناظره با ایشان یا دیگران بفرستید که ورزیده، حاضر جواب و مسلط باشند هرکسی را بهر مناظره به این مهمی نساخته اند. امیدواریم این اشتباهات تکرار نشود که باز عیسی در دین خود بماند و موسی هم در دین خود و آخر هم آقای دکتر بفرمایند***خوشحال هستم که بخشی از شبهات را [جناب آقای آقامیری] توضیح دادند. این جلسه، جلسه مچ‌گیری نبود و سعی من این بود که نکات و شبهات برطرف شود *** اگر منظور این است تریبونی باشد هر کسی حرف خودش را بزند و نتیجه ای به دست نیاید جز تشویش اذهان جوانان ما ،شما بزرگواران هر دو تریبون دارید و هر کدام جداگانه دیدگاه های خود را مطرح میکنید چه نیازی به این کارها. باید با ریزبینی نقاط انحراف آقای آقامیری را چنان با استدلالات عقلی بیان کنید تا لااقل جوانان طرفدار ایشان مجاب شوند و در راهشان تجدید نظر کنند. امید است در آیندهاین کارها را با حساسیت انجام دهید.موفق باشید.
  • محمود AE ۰۲:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    با سلام مناظره خیلی ابتدایی بود و من انتظارم این بود که خیلی پربارتر از این باشد وبحث نتیجه خاصی نداشت دومسئله مطرح شد آیا مشرکان در جهنم مخلد میمانند یا خیر ؟ خداوند از بیان آیات عذاب قصد بیم دادن داشته و عامل بازدارندگی دارند و یا اینکه خداوند به این وعید ها جامه عمل میپوشاند
  • ابوالفضل IR ۰۲:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    خیلی استفاده کردم خیلی کاش تو تلوزیون هم میگذاشتن این بحث ها را خدا خیر هردو بزرگوار بده
  • احمد IR ۰۲:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    بحث بی نتیجه با تعارفهای الکی
  • محمد IR ۰۲:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    آقا میری هنوز قرآن و روایات رو به درستی درک نکرده، گمراهی فکری باعث می شه تو سخنرانی شبه برانگیز حرف بزنی چون می خوای تصورات خودت رو نه بر اساس قرآن و روایات بلکه بر اساس برداشت و خیالات به مخاطب دیکته کنی و این باعث می شه در موارد دیگه غیر از سخنرانی هم نمود پیدا کنه. آقا میری هنوز متوجه نیست و نمی خواد بپذیره که اولهب، شمر، یزید، خلفای قاصب و هر کسی که در این دنیا مشرک به خدا و ولایت امیرالمؤمنین هست تا آخر در جهنمی که خودشون باعثش بودن و نه خدای رحمان و رحیم، می سوزن و هیچ وقت رنگ بهشت رو نمی بینن. این نتیجه اعمال دنیا آن ها است. شیعه و محب امیرالمؤمنین ممکن سالیان سال در جهنم باشه اما بعد از پاکسازی وارد بهشت می شه. چی باعث این اتفاق شده؟ وجود ولایت امیرالمؤمنین، خداوند در دنیا و روز غدیر حضرت علی رو میزان قرار داد تا سعادت آخرت نصیب افرادی بشه که پیرو کتاب خدا و پیامبرشان هستند این اتفاق برای، یهود و مسیحیت، اهل سنت هم می تونه رخ بده زمانی که پی به حقیقت ببرن و به نقطه روشن و هدایتگر دنیاشون برسن که راه حق جاده صراط مستقیم است که این جاده به جزء قبول و پذیرش ولایت امیرالمؤمنین به ناکجا آباد و نابودی کشیده خواهد شد. همون مشرک که جزای آن آتش است تا زمانی که در دنیا هست فرصت بازگشت دارد وگرنه اون دنیا فرصتی پیدا نخواد کرد چون راه هدایت در دنیا بر همه باز است. یاعلی.
    • محمد IR ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      غاصبین خلافت (بابت اشتباه تایپی عذر می خوام)
    • شهاب IR ۱۴:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      این چیزی که شما میگین درباره گذشتگان صدق نمیکنه یعنی افرادی که قبل از وجود مقدس حضرت امیر در دنیا زندگی کردن اینا تکلیفشون چی میشه پس شما وقتی دارین درباره تقسیم بهشت و جهنم صحبت میکنید باید از اولین آدم تا آخرین آدمو در نظر بگیرید به نظر من آقامیری به دنبال زدن حرف های قشنگه ولی نه به این دلیل که مخاطب جذب کنه صرفا به این دلیل که با منطق خودش به این نتیجه رسیده که انسان همیشه در حال رشد و پیشرفته و این مسیر رسیدن به خداست و تمام عالم همیشه در حال نزدیک شدن به اصل و حقیقت خودش هست چه در عالم جسمانی چه در عالم روحانی مثلا مرگ یک جنین مثال خوبی بود برای اینکه ببینیم زندگی کردن بصورت جسم میتونه خیلی کوتاه باشه و بعد مستقیم عالم روح باشه که فکر کنم بهش میگن برزخ خوب باید در برزخ یه چیز هایی باشه و یک اعمالی باشه که بشه براش جهنمی و بهشتی بودن این آدم رو مشخص کرد وگرنه عدالت خدا میره زیره سوال البته که خواست و اراده ی خدا همیشه قالبه و اینجاست که عقل مادیه انسان کم میاره از حساب و کتاب و حکم دان نسیت به این حکمت
    • علی IR ۲۱:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      با سلام برخی از این شبهات را غربی ها به اسلام وارد کرده اند و جناب آقای آقامیری با ادبیاتی دینی همانها را القاء می کنند این متن را از کتاب نظریه سیاسی اسلام جلد دوم صفحه های 233 و 234 می اورم تا مطالعه بفرمایید>از جمله شبهاتي كه غربيها بر اسلام و قرآن وارد كردهاند اين است كه خدايي كه در قرآن معرفي شده عبوس، خشن و اهل غضب و انتقام است؛ امّا خداي انجيل باگذشت، رئوف و با سعه صدر و پر تحمّل و آن قدر مهربان و دلسوز مردم است كه، العياذ باللّه، پسرش را فرستاد كه كشته شود، تا همه مردم بخشيده شوند و خون او جريمه و تاوان معصيت و گناه گنهكاران گردد ! آيا واقعاً خدايي كه قرآن معرفي ميكند خشن و عبوس است، يا رحيم و رئوف؟ پاسخ شبهه فوق اين است كه خداوند هم داراي صفت رحمت است و هم داراي صفت غضب. هم «ارحم الرّاحمين» است و هم «اشدّ المعاقبين»؛ و در قرآن 114 مرتبه عنوان «بسم اللّه الرحمن الرّحيم» تكرار شده كه در آن دو صفت از رحمت الهي ذكر گرديده است. اما در كنار معرّفي رحمت بيكران الهي، آياتي نيز ويژگي خشم و غضب خدا را معرفي ميكنند؛ از جمله: «... وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَام.»(مائده، 95 و آل عمران، 4)؛ و خداوند عزّتمند و صاحب انتقام است. «إِنَّا مِنَ الُْمجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ.»(سجده، 22)؛ مسلّماً ما از مجرمان انتقام خواهيم گرفت. «... فَبَاءُو بِغَضَب عَلَي غَضَب وَلِلْكافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ.»(بقره، 90)؛ از اينرو، به خشمي بعد از خشمي (از سوي خدا) گرفتار شدند؛ و براي كافران مجازاتي خواركننده است. اگر اروپاييان به تعبير خودشان خداي خود را فقط مهربان و رحيم معرفي ميكنند و ميگويند خداي ما خشم و غضب ندارد، خدايي را كه در اسلام و قرآن معرفي شده است، درست معرفي نكردهاند؛ و چنانكه آنها ميگويند خدايي كه ما به آن معتقديم فقط اهل خشم و غضب نيست. بلكه هم داراي رحمت است و هم داراي غضب، و بيترديد رحمت او بر غضب و خشم او برتري و چيرگي دارد؛ از اين رو فرمود: «... كَتَبَ عَلَي نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ...»(انعام، 12)؛ (خداوند) رحمت (و بخشش) را بر خود حتم كرده است. اين معني در روايات فراوان و متواتري از ناحيهّ شيعه و سنّي نقل شده است و در دعاهاي ما آمده است كه: «يا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ.»؛ اي كسي كه رحمتش بر غضبش پيشي گرفته است.يعني رحمت خدا غضب او را نفي نميكند، بلكه بر آن سبقت دارد .
    • حقگو IR ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      محمدآقا چرا از پیش خودت قسیم النار والجنه شده ای؟ازکجا به این نتیجه رسیده ای که اهل سنت تا ابد در دوزخ می سوزند؟قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین .برایم دلیل قرآنی بیار نه حدیث ونقل قول.ما که توحید،نبوت و معاد را قبول داریم اگر تمام کارهایمان طوری باشد که خدا از ما خواسته است چرا باید در جهنم بسوزیم؟ فرق ما با مشرک وکافر چیه؟ خداوند فقط شرک را اصلاً نمی بخشد وبقیه گناهان را اگر بخواهد می بخشد.آن خدایی که در تصورات توست یک خدای عقده ای وناتوان است که ملاک ایمان به خود را وابسته به ولایت یک انسان کرده است.اصلاً ولایت چیه؟ آیا ولی غیر از کلام خدا وسنت رسول حرفی می زند؟در آن صورت ما اصلاً قبولش نداریم ولی اگر همانی را می گوید که قرآن وپیامبر(ص)می فرمایند خوب ما اگرسعی کنیم سر سوزنی از احکام قرآن وسنت رسول الله(ص) سرپیچی نکنیم وآنها را موبه مو درزندگی مان اجرا کنیم که به ولایت نزدیکتریم.هنوزم قیامت نشده که ببینی چی بر سرخلفای غاصب می آید.[نمی دانم چرا حضرت علی(ع) دخترش را به یکی از این خلفای غاصب(عمر)داد وپیامبر(ص)دوتا ازدخترانشان را به دیگری(عثمان)دادند وچراحضرت علی(ع)اسم پسرانشان را به اسامی سه تا از آنها(سه تا کافر)گذاشت].ما معتقدیم هرکس پیرو اسلام اصیل باشدولایتش پذیرفته است.ولایت در نزدما دوستی ومحبت معنا می شود.
    • علی IR ۱۸:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۳
      با سلام خدمت آقا شهاب ببینید اگر خدا به بهشت و جهنم می بر د و یا حضرت علی (ع) تقسیم کننده بهشت و جهنم است بر اساس ضوابط عقلی است و آن این است که هر شخص بر اساس دین حقی که در زمان او بوده باید پاسخگو باشد یعنی مردم زمان نوح بر اساس تعالیمی که نوح از سوی خدا آورده به اعمال و رفتار و عقایدشان رسیدگی می شود نه بر اساس تورا ت یا انجیل یا قرآن و همینطور کسانی که در عصر حضرت موسی زندگی می کرده اند بر اساس تعالیم تورات و مسیحیانی که در زمان حضرت عیسی بوده اند بر اساس انجیل و مسلمانان بر اساس قرآن و تعالیمی که پیامبر اسلام آورده اما اگر کسی در زمان پیامبر اسلام باشد و یهودی یا مسیحی مانده باشد در صورتی که مستضعف فکری و فرهنگی نباشد و حقانیت دین اسلام را فهمیده باشد بر اساس تعالیم قرآن باید پاسخگو باشد نه تورات یا انجیل چون او موظف بوده به پیامبر اسلام ایمان بیاورد و پیرو او باشد ولی سرپیچی کرده و چون آگاهانه بوده اعمالی که بر اساس اسلام نباشد از او پذیرفته نمی شود و بالاتر اینکه او کافر به شمار می آید چون پیامبر اسلام را از روی تعمد و آگاهی انکار کرده منتها کافر کتابی و از اهل کتاب قلمداد می شود و با کفاری که اصلاً خدا را قبول ندارند متفاوت است. ببینید حضرت علی (ع) که بهشتیان و جهنمیان را مشخص می کند بر اساس اصول و ضوابطی است که خدا تعیین کرده اگر شخصی مسئول تصحیح اوراق دانش آموزان مقاطع تحصیلی از ابتدایی تا پیش دانشگاهی باشد بر اساس مطالبی که در کتابهای آنان آمده اوراق را تصحیح می کند و به آنان نمره می دهد اگر فرض کنید یک سوال در همه مقاطع تکرار شده باشد هرگز پاسخی که از دانش آموز مقطع متوسطه انتظار دارد از دانش آموز مقطع ابتدایی انتظار نمی رود. مشکل جناب آقای آقا میری ضعف در تحلیل جامع مطالب است و نا آگاهی و یا کم اطلاعی برخی مخاطبان به این مسائل دامن می زند کاش دلسوزانی ایشان را نجات می دادند نه با تهدید و توبیخ بلکه با تعلیم و آشنا کردن ایشان با طریقه بررسی های جامع نگر از اسلام وگر نه هر کسی می تواند گوشه ای از معارف را پررنگ کند و بقیه را کنار بگذارد و دهها مدل و قرائت از اسلام تولید شود و همه هم به قرآن و سنت و عقل استدلال کنند و جوانان عزیز ما در این بین قربانی برداشتهای این افراد از دین شوند که کم و بیش شما شاهد هستید. موفق باشید.
    • علی IR ۱۵:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۴
      با سلام خدمت دوست عزیز جناب آقای حقگو من با صحبتهای برادرمان آقا محمد در باره خلود برادران مسلمان اهل سنت موافق نیستم اما می خواهم دلیلی قرآنی بیاورم تا جنابعالی پیرامون آن تفکر کنید و البته اگر نقدی به این استدلال قرآنی دارید از محضر شما استفاده میکنیم . دوست عزیز من نمی خواهم به آیاتی استدلال کنم که علمای شیعه می گویند در تعیین امام و رهبر بعد از رسول خداست و علمای اهل سنت به دلایلی که مسطور در کتب است نمی پذیرند. این آیه ای که خدمت شما می آورم مورد قبول طرفین است.*** اما آیه ، آیه 6 سوره صف است که می فرماید>وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ ۖ؛ و هنگامی که عیسی مریم به بنی اسرائیل گفت: من همانا رسول خدا به سوی شما هستم و به حقانیت کتاب تورات که مقابل من است تصدیق می‌کنم و نیز (شما را) مژده می‌دهم که بعد از من رسول بزرگواری که نامش (در انجیل من) احمد است بیاید. *** اما استدلال به این آیه: طرفین قبول داریم که پیامبر اسلام از عیسای مسیح برتر و افضل است و قرآن ما مسلمانان از انجیل مسیحیان کاملتر و برترین و آخرین نسخه از کتب آسمانی تا قیامت است. تا اینجا مورد وفاق طرفین است.*** اما مفاد این آیه هم روشن و غیر قابل خدشه است. این آیه میگوید عیسای مسیح به پیروان خودش فرمود من نسبت به بعد از خودم خوشبین و امیدوار و خوشحال هستم و آینده، تاریک و مبهم نیست خداوند بعد از من از جانب خود رسولی را می فرستد و مردم را حیران و بلاتکلیف رها نمی کند و حتی اسم آن پیامبر را هم فرمود و آن احمد است.پس عیسای مسیح فرمود بعد از من خداوند پیامبری به نام احمد می فرستد بنابراین من که از دنیا رفتم منتظر ظهور آن پیامبر باشید که او نه از جانب من که از جانب خداوند تعیین شده و خواهد آمد بنابراین شما حق نداریداز طریق رفراندم و سایر مکانیزمها رهبری برای خود برگزینید.تا اینجا روشن و غیر قابل خدشه است **** حال سوال ما از برادران اهل سنت این است که آیا عیسای مسیح بالاتر است یا پیامبر ما مسلمانان و آیا قرآن برتر و بالاتر است یا انجیل مسیحیان شکی نیست که می فرمایند پیامبر ما و قرآن ما*** ادامه دارد
    • علی IR ۱۶:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۴
      ادامه مطلب*** سوال بعدی ما از برادران اهل سنت این است چطور پیامبر ما و قرآن ما از پیامبر و انجیل مسیحیان برتر و بالاتر است در حالی که رسول خدا در مدت 23 سال پیامبر باشند ولی نسبت به بعد از خود هیچ اظهار نظری نکنند در حالی که بنا بوده این دین تا قیامت در گذر زمان و در میان انقلابها و مکاتب گوناگون سالم و مهیمن و غالب باقی بماند و از همه اینها بالاتر اینکه جهانی و فراگستر شود. بنابر این پیامبر ما به یقین باید تکلیف مسلمانان را روشن کنند و بفرمایند حالا که پس از ایشان دیگر پیامبری و کتاب آسمانی نخواهد آمد بقا و استمرار این دین چگونه خواهد بود و چه مکانیزمی باید داشته باشد.اگر بگوییم پیامبر سکوت کرده پس باید بپذیریم که آیین مسیحیت از اسلام ما مترقی تر است و حال این است که چنین نیست وانگهی اگر پیامبر سکوت کرده باشد امروزه این منطق عقب مانده تلقی می شود چه برسد بخواهد در آینده بر جهان غالب آید چون الان همه کشورها در زمان حکومت رهبر یا پادشاه و سلطان کشورشان مکانیزمی قانونی برای تعیین نفر بعدی دارند و او را تعیین می کنند که اگر عمر فرد فعلی سرآمد یا حادثه ای غیر مترقبه پیش آمد کشورشان دچار بحران و هرج و مرج و فروپاشیدگی نشود ولی منطق شیعه این مشکلات را ندارد چون می گوید پیامبر ما نه تنها مثل عیسای مسیح نفر بعد از خود را از طرف خدا معرفی کرد که سلسله امامان و جانشینان خود را تا آخر دنیا از سوی خدا معرفی کرد بنابراین هم از مسیحیت برتر و مترقی تر است و هم از حکومتهایی که امروزه در جهان حکمرانی می کنند چون این حکومتها تا پایان دنیا را تعیین و برنامه ریزی نمی کنند.اگر رسول خدا معتقد بودند اوصیا و خلفا بعد از ایشان طبق مکانیزمی دیگر غیر از انتصاب از سوی خدا باید تعیین شوند می بایست سالها قبل از رحلت براساس آن مکانیزم، فرد بعد از خود را تعیین و به مردم ابلاغ کنند. اسلام شیعه در این زمینه بسیار مترقی است و بر همه حکومتها و مکاتب سیاسی جهان برتری دارد و میتواند فراگستر و جهانی شود. موفق باشید.
  • محمد IR ۰۲:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    آقا میری هنوز قرآن و روایات رو به درستی درک نکرده، گمراهی فکری باعث می شه تو سخنرانی شبه برانگیز حرف بزنی چون می خوای تصورات خودت رو نه بر اساس قرآن و روایات بلکه بر اساس برداشت و خیالات به مخاطب دیکته کنی و این باعث می شه در موارد دیگه غیر از سخنرانی هم نمود پیدا کنه. آقا میری هنوز متوجه نیست و نمی خواد بپذیره که اولهب، شمر، یزید، خلفای قاصب و هر کسی که در این دنیا مشرک به خدا و ولایت امیرالمؤمنین هست تا آخر در جهنمی که خودشون باعثش بودن و نه خدای رحمان و رحیم، می سوزن و هیچ وقت رنگ بهشت رو نمی بینن. این نتیجه اعمال دنیا آن ها است. شیعه و محب امیرالمؤمنین ممکن سالیان سال در جهنم باشه اما بعد از پاکسازی وارد بهشت می شه. چی باعث این اتفاق شده؟ وجود ولایت امیرالمؤمنین، خداوند در دنیا و روز غدیر حضرت علی رو میزان قرار داد تا سعادت آخرت نصیب افرادی بشه که پیرو کتاب خدا و پیامبرشان هستند این اتفاق برای، یهود و مسیحیت، اهل سنت هم می تونه رخ بده زمانی که پی به حقیقت ببرن و به نقطه روشن و هدایتگر دنیاشون برسن که راه حق جاده صراط مستقیم است که این جاده به جزء قبول و پذیرش ولایت امیرالمؤمنین به ناکجا آباد و نابودی کشیده خواهد شد. همون مشرک که جزای آن آتش است تا زمانی که در دنیا هست فرصت بازگشت دارد وگرنه اون دنیا فرصتی پیدا نخواد کرد چون راه هدایت در دنیا بر همه باز است. یاعلی.
    • شهاب IR ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      این چیزی که شما میگین درباره گذشتگان صدق نمیکنه یعنی افرادی که قبل از وجود مقدس حضرت امیر در دنیا زندگی کردن اینا تکلیفشون چی میشه پس شما وقتی دارین درباره تقسیم بهشت و جهنم صحبت میکنید باید از اولین آدم تا آخرین آدمو در نظر بگیرید به نظر من آقامیری به دنبال زدن حرف های قشنگه ولی نه به این دلیل که مخاطب جذب کنه صرفا به این دلیل که با منطق خودش به این نتیجه رسیده که انسان همیشه در حال رشد و پیشرفته و این مسیر رسیدن به خداست و تمام عالم همیشه در حال نزدیک شدن به اصل و حقیقت خودش هست چه در عالم جسمانی چه در عالم روحانی مثلا مرگ یک جنین مثال خوبی بود برای اینکه ببینیم زندگی کردن بصورت جسم میتونه خیلی کوتاه باشه و بعد مستقیم عالم روح باشه که فکر کنم بهش میگن برزخ خوب باید در برزخ یه چیز هایی باشه و یک اعمالی باشه که بشه براش جهنمی و بهشتی بودن این آدم رو مشخص کرد وگرنه عدالت خدا میره زیره سوال البته که خواست و اراده ی خدا همیشه قالبه و اینجاست که عقل مادیه انسان کم میاره از حساب و کتاب و حکم دان نسیت به این حکمت
    • IR ۱۲:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۴
      محمدآقا تند نرو،تو از طرف خدا تصمیم می گیری کی بهشتیه و کی جهنمی؟ قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین
  • IR ۰۲:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    با دکتر رفیعی خیلی حال کردم
  • Mr IR ۰۳:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    بنظربنده این جلسه ازاین جهت که درکل باعث فتح باب برای انجام چنین مناظراتی بود،عالی بود،ودوستانی که خرده میگیرن به حاج آقارفیعی که بایدمحکمترپاسخ میدادن،مدنظرداشته باشن که ایشان باهدف ادامه این دست جلسات خیلی دنبال کوبیدن عقایدطرف مقابل تاحصول نتیجه وگرفتن اقرارنبودن،وگرنه پرواضح بودکه جناب آقامیری برمبنای عقل وفهم خودشون ازآیات وروایات پاسخ میدادن واین احتمال خطادر استنباط آیات وروایات روایجادمیکنه.یاحق
  • سعید IR ۰۳:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    با تشکر از دو طرف بنظرم باید از قبل یه موضوعی را مشخص میکردند بعد سر اون موضوع بصورت قاطع بحث میکردند.
  • احمد IR ۰۳:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    تنها يك كلام بنده متوجه نميشم مشركي ك در اين دنيا از شركش دست بر نداشته چ طور در برزخي ك عملي وجود نداره و زمان عمل و اقدام بسته شده چ طور مي تونه برگرده ؟ ابوجهل از شركش چ جور بر مي گرده در برزخ ؟!!!!!!!!! با احترامي ك سيد بزرگوار آقا ميري دارم كلام وي عقيده ي شخصيست و بر مبناي نص قرآني نيست
  • محمد IR ۰۴:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    ممنون ممنون از هر دو بزرگوار لذت بردم و در برزخ کم فهمی خودم سوختم و معنای عذاب را درک کردم
  • محمد IR ۰۴:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام دقت کردید آقای آقامیری در مورد بخشش در اون دنیا هیچ آیه ای از قرآن نیاورد؟ ولی برعکس دکتر رفیعی که مواضع ایشون در این مورد مخالف جناب آقامیری بود فقط با توجه به اصل آیات قرآن کریم بود؟
  • یاسمن طالبی DE ۰۵:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    با سلام و عرض خدا قوت خدمت همه مسببین این برنامه. با تشکر از جناب دکتر رفیعی. در طول این مناظره مدام منتظر بودم که ایشان وارد مبحث فلسفه و حکمت صدرایی شوند و به صورت هرچند مختصر جواب شبهه وارد شده را بدهند. تا مخاطب بدون گرفتن نتیجه رها نشود. شبهه جناب آقای حسن آقامیری از این سمت بود و باید پاسخی از همین سنخ و در خور داده می شد. ذهن جوانی که آگاهی زیادی هم از دین ندارد الان ممکن است باشبهه خطرناک تر اختلاف نظر در اصول دین مواجه شده باشد. از آقایان تقاضا دارم که یا در جلسات بعدی به نتیجه برسند یا جوانان را به مراجع معتبر ارجاع دهند.
    • زهره IR ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
      کاملا موافقم
  • مسعود IR ۰۵:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    ای کاش آقای رفیعی بحث مفید تری انتخاب می‌کرد.آخه بحث مشرک مگه چقدر فایده داره که یک ساعت مناظره کردن؟ بحثهای حجاب و گناه و ... که آقامیری معتقده خیلی فایدش بیشتر بود من طرفدار آقامیری نیستم ولی حرفاش منطقی تر بود. اینکه مومنین در آخرت رشد معنوی دارند خب مشرکین هم دارند و امکان داره بلاخره از جهنم بیرون بیان
    • IR ۱۱:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      ریشه بسیاری از مشکلات در شرک هست ، موحد واقعی کجا در حجاب و گناه و ... دچار اوهام می شود ؟ وقتی به غلط معتقد شد که شرک هم بلاتوبه آمرزش پذیر است ، دیگر عدم رعایت حجاب و ارتکاب سایر گناهان هم برایش اهمیتی ...
    • IR ۱۲:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      مشرک بلاتوبه مرده ی آمرزش ناپذیر چطور میخاد رشد کنه ؟
    • علی IR ۱۹:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      با سلام در فرشتگان رشدی نیست؛ چرا که مجرد از ماده و عقل محض هستند و خالی از هوا و هوس و مسیر طغیان و عصیان را نمی توانند بپیمایند لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (آیه 66 تحریم) لذا هر کدام یک مقام وجایگاه ویژه دارندوَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ{آیه 37 صافات) در حیوانات و گیاهان هم رشدی نیست؛ چرا که آنان بر اساس غریزه که نوعی الهام الهی است عمل میکنند. زنبور عسل که شیوه ساخت کندو و طریقه درست کردن عسل را به الهام الهی آموخته وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (آیات 68 و 69 نحل) همیشه به شکل ثابتی عمل میکند و رشدی در این زمینه نداشته است. انسان ها و جنیان امکان رشد دارند اما فقط در بستر آزادی و انتخاب و این بستر با مرگ برچیده می شود.از آن به بعد زمان ظهور و انعکاس عملکرد فراهم میآید و اگر ما رشدی تصور می کنیم تجلی و تجسم همان اعمال و عقاید و خصلتهای دنیوی است. مشرک هم رشد می کند اما در همان مسیری که برگزیده است لذا از رحمت خدا دور و دورتر میشود همانگونه که ابلیس در همین دنیا روز به روز بر تجربه اش افزوده میشود ولی در مسیر اغوای جنیان و انسانها و لذا نقشه های او روز به روز جدیدتر و پیچیده تر میشود. او همین حالا هم پس از گذشت هزاران سال از نافرمانی و گرفتار لعن الهی شدن و اخراج از مقامی که داشت و محصول هزاران سال زحمت و تلاش در مسیر اطاعت و عبادت خدا بود،حاضر نیست حتی بر قبر آدم علیه السلام سجده کند چه رسد به عذرخواهی و خدا رحمتش در همین دنیا بر روی مشرکان و ملحدان و ابلیس و همه جنایتکاران باز است ولی آنان مثل بطری سربسته ای هستند در میان دریا و اگر خدا بخواهد درب بطری آنها را خودش باز کند دیگر فرقی بین بطری های فراوان از اول دنیا تا قیامت نیست و این همان دین اجباری میشود که قرآن آن را رد میکند. دامنه سخن بسیار وسیع است و امکان ان در اینجا نامیسور.باید انواع رشدها را برای انواع موجودات و مخلوقات طرح و به صورت مبسوط بررسی کرد. موفق باشید.
  • IR ۰۶:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام علیکم ،حاج آقای رفیعی خطیب توانایی است ، اما مسایل اعتقادی عالمی کلامی می طلبد ، خوب است ، شبهات کلامی آقامیری مکرر و‌ به صور و تعابیر گوناگون در برنامه پرسمان اعتقادی روزهای سه شنبه و چهارشنبه رادیو معارف مطرح و پاسخ داده شود ، گر چه تا کنون هم چنین بوده است ، اما تکرار پرسش و پاسخ بخصوص اگر جزئیات دیگر هم مطرح شود خوب است ، حاج آقا محمدی کارشناس برنامه پرسمان اعتقادی تسلط کلامی و فلسفی خوبی دارند حفظه الله .
  • IR ۰۶:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    برداشت های عرفانی از قرآن و روایات ، هیچگاه متضاد و نافی و جایگزین معانی ظاهری و ظاهر قرآن نیستند ، بلکه مراحل بالا و بالاتر را ارائه می دهند . لذا آن چه که معارض ظاهر قرآن باشد به یقین نمی تواند نام عرفان به خود بگیرد ، و در واقع نوعی تدلیس در باور است .
  • حامد IR ۰۶:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    یک مناظره ی ضعیف و بی خاصیت و جانب دارانه. هیچ کدوم سر مبانی درست قرآن و اسلام بحث محکم و با دلایل روشنی نکردن.اقا میری برای ادعا های شاذش هیچ دلیل روشنی نیاورد و بحث کلا با حواشی جلو رفت... فقط از این حیث که بابش باز شد خوب بود...
  • صادق GB ۰۶:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    تابلو دارید نظرات را سانسور میکنید مناظره هم کامل نبود دست بردارید از این خلق نازیبای سانسور
    • علی IR ۱۸:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۱
      با سلام : این نوعی فرافکنی است لطف کنید صورت مساله را پاک نکنید. نظرتان را در باره اصل مناظره و کیفیت آن بیان فرمایید. موفق باشید.
  • جعفر IR ۰۶:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    از اقای سرلک که میزبان جلسه بودن تشکر و قدر دانی میکنم واقعا خیلی جلسه خوبی بود و اقای اقا میر خودش هم فهمید که اقای رفیعی در حقش بزرگواری کرد و بیشتر باید رو حرف زدنش دقت کنه و ایات را به همون معنا بفهمه نه با یه حدس دیگه
  • حمید RO ۰۷:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام حاج آقا رفیعی دو سوال رو بارها پرسید ولی آقای آقامیری جواب نداد، سوال این است که در کدام آیه و روایت گفته شده ۱- مشرک بخشیده میشود ۲- در قیامت جای بازگشت و اصلاح عمل وجود دارد.. اگر کسی از طرفداران ایشان پاسخ این سوال رو میدونه اطلاع بده.. یاعلی.ع
  • داود AE ۰۷:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام ... این آقامیری جواب نداره که فقط داره بحث رو به حاشیه میبره دکتر رفیعی نص قرآن میگه بعد آقا میری از قرآن یه آیه هم نمیتونه بیاره بعدشم این داره فقط با قطع کردن صحبت آقای رفیعی ، مانع طرح کامل سوال و اشکال دکتر رفیعی میشه خوب معلومه جواب نداره دیگه
  • IR ۰۷:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    کاش فقط هدف باز کردن باب گفتگو نبود از اول تا آخر آقامیری بالای منبر بود دونفر پامنبری هم داشت ماشاءالله دست به سفسطه ش هم عالی بود آقای آقامیری اگر این نظر رو می خونی خواهشا اون خنده هاتو درست کن هر وقت می خندی آدم حالش بد می شه چه وضع خندیدنه
    • جواد سلامی IR ۱۰:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      سلام اخوی ،شما مثل این که متوجه نشدین مناظره در باب عقاید آقای آقامیری برگزار شده ،وگرنه عقاید آقای رفیعی که سر و صدا ایجاد نکرده بود،خب طبیعیه که اقای اقامیری صحبتهاشون در دفاع از عقایدشون بیشتر باشه،تازه ایشون خیلی کم صحبت کردند با یه جلسه که نمیشه اثبات عقیده کرد برادر عزیزم.
  • سید علی اکبر موسوی نڑاد IR ۰۸:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    احسنت بسیار بسیار عالی و دلنشین و تأمل برانگیز بود ممنون و متشکرم، به امید آنکه در همه مسائل و مشکلات کشور جنین روندی ادامه یابد
  • سید علی اکبر موسوی نڑاد IR ۰۸:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    بِسمِ اللّهِ الرّحمنِ الرَّحیم همه کسانی که در جستجوی حقیقت اند و پیرو هیچ حزب و گروهی نیستند و دلی بی غرض و مرض دارند و آنچه برایشان مُهم است حقیقتِ دین خداست و نه هیچ چیز دیگر!، یعنی همان طالبان عُقبی که دنبال سعادت و رستگاری هستند، تقاضا مندم به مناظره بسیار زیبا و دلنشین آقایان رفیعی و آقامیری گوش فرا دهند! به امید آنکه در همه مسائل و مشکلات کشور اینگونه عمل شود ان شاءالله تعالی
  • احمد IR ۰۸:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    مناظره بی نتیجه تعرفهای الکی و وقت گیر درکل خالی از ارزش
  • IR ۰۸:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    کاش می شد از آقای آقامیری بپرسم که برای چی اومدیم این دنیا
    • امیر حسین IR ۱۲:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      اقایی که فرمودند ای کاش از اقای آقا میری میپرسیدند که چرا پس آمده اند به این دنیا واقعا زیبا گفتند.عالی بود.پس هدف از آمدن در این دنیا چه بود؟
  • م IR ۰۹:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    خدا پدرتون رو بیامورزه که باب این نوع گفتگو رو باز کردین . تا حالا تو عمرم یک ساعت اینترنتی گفتگو مذهبی گوش نکرده بودم ،اصلا نفهمیدم چطور گذشت.
  • arashe IR ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    این برنامه ها باید در صدا و سیما پخش بشه .. چون در بحث دین شبهه هایی برای جوانان پیش اومده .. از جمله فرزندان جوان خودمون
  • US ۰۹:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    باسلام بسیار عالی بود کاش در عرصه مسائل سیاسی وتصمیمات کلان مملکت که به زندگی ومعاش مردم مربوط است هم این مناظرات برگزار میشد . به نظر می آمد که دکتر رفیعی خسته بودند ونتوانستند بخوبی پاسخ دهند
  • IR ۰۹:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    شروع خوبی است، لیکن خوب است که محور بحث مشخص و محدود باشد مثلا در هر جلسه صرفا راجع به یک موضع اعتقادی از پیش تعیین شده بحث شود و هر دو طرف ضمن پرهیز از مجادله به استناد آیات و روایات و همچنین از منظر استدلال و منطق فردی بحث و محاجه کنند و قضاوت را به شنونده واگذار نمایند.گمان بر این است که آقای سید حسن آقا میری برداشت و تفاسیر شخصی را مقدم بر مستندات و بدیهیات میدانند و آقای رفیعی نیز قدری باید بیشتر از محکمات و مستندات در بحث بهره می بردند. به امید توفیقات بیشتر در این خصوص
  • بهروز IR ۱۰:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    نوع نشستن ووول خوردن خنده های بیجا سرخی صورت اقا میری اضطراب او را نشون داد که واقعا دستش خالی و تک بعدی وبیشتر از جنبه ی رحمانیت خدا بحث میکنه
  • مهتاب ۱۰:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    اینکه واقعا با دیدگاه های مختلف بشه راجع به مسائل اعتقادی بحث کرد خیلی اتفاق خوبیه و باعث رشد میشه...لطفا بیاین و یه جا تند رو نباشین..الان هی میگین آقای رفیعی با استناد به قرآن حرف زد..درصورتی که خودشون تو حرفاشون یه مثال زدن از شخصی و گفتن که ممکنه برداشت ما از قرآن متفاوت باشه..آقای آقامیری هم حرفاشون مستند بود و نگاه سطح بالایی هم دارن..من خودم از دیروز واقعا دارم فکر میکنم شاید عالم های دیگه ای هم وجود داشته باشه و ما لی خبر باشیم..شاید اینکه هممون خوب متولد میشیم ولی به سمت خوبی نمیریم بخاطر اعمالی در عالم های قبل بوده باشه و نهایتا اونی که احساس پشیمونی نکنه دچار عقوبت بشه
  • IR ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    در مناظرات باید طرفین از نظر علمی هم وزن باشند تا مخاطب سود ببرد . در اینجا سید حسن آقا میری نه تنها قصد کمک به روشن شدن شبهات را نداشت بلکه همچنان در حال جذب مخاطب از طریق حرفهای عامه پسند بود و مهلت لازم را برای بیان و دریافت سخنان دکتر رفیعی نمی داد. بهتر است در هر جلسه فقط راجع به یک موضوع اعتقادی و با آمادگی علمی قبلی صحبت شود و جدای از برداشتهای شخصی و با کمک استدلالها ی روایی محکم و قرآنی نظریات را اثبات ویا رد کنند.
    • علی IR ۱۷:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      وظايف مشترك مناظره کنندگان: 1. مهارت در علم منطق مخصوصاً مبحث قياس و اقسام آن و توانايي در استنباط قياسهاي بسيار از يك قياس؛ 2. آشنايي كامل با قواعد مناظره و چگونگي استفاده از مباحثي مانندِ عكس نقيض، عكس مستوي و جز آن؛ 3. به كاربردن الفاظ زيبا و مناسب و خودداري از شتاب‌زدگي و اشتباه در كاربرد الفاظ؛ 4. خودداري از ناسزاگويي و تمسخر و اداي كلماتي كه دشمني و كينه برانگيزد؛ 5. بيان مطلب به صورت متين و استوار و آرام و بدون ترديد و تزلزل؛ 6. فروتني در برابر طرف مناظره و خودداري از تكبر و خودپسندي؛ 7. خودداري از مناظره با رياكاران، شهرت طلبان، كينه‌توزان و دوستداران جاه و مقام و قدرت؛ 8. آشنايي كامل با اصول و قواعد هر فنّي كه در آن مناظره مي‌كنند و دانستن مواردي كه اهل آن فن در آنها اتفاق يا اختلاف رأي دارند؛ 9. توجه به اينكه سائل بايد هميشه حكم را به طور كلي و عام نقض و منع كند، ولي مجيبْ حكم را به طور خاص اثبات كند، تا اگر آن حكم مردود شود، بتواند به حكم خاصّ ديگري تمسّك جويد؛ 10. عنايت به اينكه بايد هدف هر دو رسيدن به حقيقت و انصاف دادن باشد و بايد هر دو از اصرار در خطا بپرهيزند. [نقل از دانشنامه بزرگ اسلامی، جلد 1، مقاله 127]
  • علی IR ۱۰:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام به نظر بنده توانایی دکتر رفیعی خیلی بالاتر از مناظره ی دیروز بود،ایشون باید جدی تر وارد میشدند ،بحث علمی بود ومعنا نداشت اینهمه بگو بخند،نه اینکه خیلی خشک و بد اخلاقی باشه اما قاطعیت لازم از دکتر رفیعی دیده نشد، بسیار ضعیف بود ،بیشتر میدانی شد برای آقای آقامیری که بیشتر شبهه افکنی کنه البته معلوم بود این بنده خدا باتمام وجودش مسئله ی خلود درجهنم که بحث دیروز بود را کاملا اشتباه فهمیده ،استاد رفیعی باید جوابش رو با تبیین میدادن،که متآسفانه خوب ازپسش برنیومدن البته به قول خودشون خستگی ایشون شاید تآثیر گذار بود.
  • IR ۱۰:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    چون تابحال همچین مناظره ای نبوداین تعارفات وشوخیهاطبیعیه و همه متوجه شدیم که آقا میری برداشتش سلیقه ای هستش نه علمی و باید پاسخگوی این حرفاش باشه چون هرحرف خوبی یاکارخوبی معلوم نیست موردرضایت خداوپیامبر باشه مثل صدراسلام وبدعتهایش ...وهمین مناظره بین مخالفین نظام وموافقین هم لازمه
  • میثم IR ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    با سلام به نظر میاد کیفیت مناظره پایین بود اگر چه اگر کسی از ابتدایی ترین مسائل دینی آگاه باشه می فهمه حرفهای حسن آقا میری مبنای دینی نداره و خیلی ساده میشه بهش جواب داد ولی تو این مناظره حسن آقا میری حرفایش را کامل زد و پاسخ استاد رفعیی نیمه تمام شد یا اگر کامل بود خیلی سر بسته و مجمل بود از نظر عوام الناس برنده حسن آقا میریه
  • میثم IR ۱۱:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سروران عزیز ما می تونیم در همین سایت بحثها را کامل کنیم و نکاتی که به نظر دوستان میرسه که ناگفته موند بیان بشه تا مطالب بیشتر تحلیل بشه
  • پارسیان IR ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام بسیار حضور آقای رفیعی و منش ایشون که دارای اخلاق حسنه و انصاف هستن مفید بود جناب آقای آقای میری هم طبق معمول بهترین و عامیانه ترین روش هدایت رو داره که از همه کس قویتره و مسلما ثواب بسیاری داره چون رهبانیت الهی رو ترویج میکنه فلذا جاذبه بسیار زیادی داره و کل حاکمیت مثل آقای دکتر رفیعی باید ممنونش باشه
  • مهدی IR ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    آقای آقامیری میگه اون دنیا اون مشرکه یا گنه کاره میتونه جبران کنه وبرگرده در صورتی که خدا میگه وقتی که شخص گنه کار یا ... می میره وپرده کنار میره میگه خدایا من را برگردان تا کار خیری بکنم وجبران کنم که خدا میگه فرصت تو تمام شد، پس این نشون میده که هر کسی هرچی میخاد بشه تو همین دنیاست
  • IR ۱۱:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    باسلام خدمت کسانی که تلاش می‌کنند پرچم اسلام همیشه بالا باشه، اینجور گفتگو ها لازمه وخوبه که باشه، وباتشکر از هر سه عزیز ومخصوصا دکتر رفیعی عزیز.
  • علی IR ۱۱:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    به نام خدا بحث خوبی بود، با اینکه سخنان آقامیری قابل تأمل بود، اما چند اشکال اساسی بر ایشان هست: اولاً درست است خدا رحمان است، اما رحیم هم هست، حال چرا ایشان رحمانیت خدا را تبلیغ می کنند، اما رحیمیت خدا را تبلیغ نمی کنند، به نظر بنده اگه حرفهای آقامیری هم، دارای پشتوانه عقلی قویی هم باشد، اما اشکال این است، چرا ایشان چسبیده اند به رحمانیت خدا، پس رحیمیت خدا چیه، یعنی ما که در رحمت عام خدا به سر می بریم، باید سعی کنیم که به رحمت خاص خداوند خود را برسانیم و لیاقت داشته باشیم که به رحمت خاص خداوند نائل شویم. رحمت عام را اجباراً همه داریم، چه کافران و چه مؤمنان، اما رحمت خاص تنها مختص کسانی است که با اختیار خودشان به این رحمت نائل می شوند. و امام خمینی رحمةالله علیه، اگر غضب خدا را جلوه ای از رحمت خداوندی گفته اند، منظورشان این است که این غضب یکی از جلوه های رحمت عام خداوند است، نه از جلوه های رحمت خاص خدا. ثانیاً درست است که دنیا منزل است و برزخ منزل است و جهنم و بهشت هم منزل اند، و بهشت مقصد نیست، بلکه مقصد، رسیدن به بالاترین درجه از عبودیت و بندگی خداست، بنابراین ما نباید به گونه ای بهشت را معرفی کنیم که انگار مقصد ما بهشت است، نه، بهشت منزلی است که ما در آن منزل، دیگر دغدغه ی غیرخدا را نداریم و دغدغه ی ما تنها خداست، بنابراین مقصد رسیدن به آن رحمت ویژه و خاص خداست که همان بالاترین درجه ی عبودیت و بندگی خداست. ثالثاً درست است که اگر مبنای آقای آقامیری را بپذیریم، حتی مشرکان چه بسا روزی خود را در بهشت بیابند، اما باید این را هم در نظر داشته باشیم، به همان اندازه که مشرکان به بهشت نائل می شوند، مؤمنان به درجات بالاتر و بالاتری رسیده اند، بنابراین، نباید اینگونه تلقی شود که مثلاً اگر شخصی که مشرک باشد، اگر روزی وارد بهشت شد، هم سطح مؤمنی است که با ایمان از دنیا رفته و به بهشت نائل آمده است، بنابراین بهشت هم محل رشد است، و جهنم هم محل پاک شدن از آلودگی هاست، و اگر شخصی که در جهنم داخل شده است، و سپس پاک شده است و با عنایت خدا و بخشش خداوند وارد بهشت شده است، اما او هنوز اول راه است، و مؤمنان از او بالاتر رفته اند و به درجات بالاتری نائل شده اند. البته این تحلیلهای بنده است، و کسی مجبور به پذیرش آنها نیست.
    • علی IR ۱۲:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
      با سلام احسنتم تحلیل خوبی بود . موفق باشید
  • علی IR ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام لطفا در سروش پلاس با 20 میلیون مخاطب کانال ایجاد کنید. متاسفانه آقای آقامیری، از شاخه ایی از بحث به شاخه ایی دیگه می‌پرید... مگه میشه مشرک در آخرت آمرزیده بشه؟!؟!؟ یا در برزخ ایمان بیاره؟!؟!؟
  • سیدرحمان توکلی IR ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام وعرض ادب. بسیار عالی بود شنیدن نظرات این دوبزرگوار اما هیچ نتیجه گیری نشد صرفا موضوع تطهیر آقای آقامیری بود ؟؟ ایکاش دوطرف میگفتن قانع شدن از جواب یا نه! من بیننده باید خودم نتیجه گیری کنم؟؟ من بیننده ازکجا بفهمم بالاخره اینطرف درست میگه یا اونطرف. پس همچنان موضوع عقیم ماند.
  • سیدرحمان توکلی IR ۱۲:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام وعرض ادب. کاش نتیجه گرفته میشد تا بدونیم و بفهمیم که بالاخره موضوع چی شد!! صرفابه نظر این حقیر مناظره ای شدجهت تطهیر و پاگ شدن جناب آقامیری
  • فاطمه IR ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    خیلی مناظره ی خوبی بود. منم لذت بردم لطفا ادامه داشته باشه. فقط یه نکته روی سخنم به جناب اقا امیری هست: منم یه جوون ۳۵ ساله پر از انرژی و وسوسه های شیطانی. دنبال یه راه فرار از مباحث دست و پا گیر و سخت دینی و توجیه کارهای خودم می گشتم ممنون که امروز با این استدلال عذاب و زندگی اخروی چراغ سبز دادین. از امروز زندگی من دو بخش میشه این دنیا میرسم به عشق و حال و جوونی کردن و آزادی و... اون دنیا انشاالله با توجه به رشد و تعالی و رحمانیت خدا، تمام قد در خدمت خدا و پیغمبر و اهل بیت هستم
  • محمد گروسی IR ۱۲:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    خبر حوزه جان لطفا شما پیشقدم شو و دو نفر از بزرگانی که دستی در حکمت و فلسفه هم دارند رو دعوت کن تا سوال و جواب و هرآنچه در مناظره گذشت را به طور کامل، عقلی و البته همه فهم تبیین کنند و به نتیجه روشن و اضح برسند تا مردم بهتر به نتیجه برسند چون دیروز کلی تو نظرات گفتن که شبهات ما بیشتر شد... راست هم می گفتن چون بحث چند تا اشکال داشت که دوستان هم در نظراتشون متذکر شدند. حاشا که حوزه جوانان را با شبهات به وجود آمده در مناظره دیروز تنها بگذارد...
  • علی IR ۱۲:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    درود بر اقای اقامیری
  • IR ۱۲:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام به نظر من حق کاملا آشکار بود آقای آقامیری باید عواقب نظریات خودشون رو در ذهنیت عوام بر عهده بگیرند و اینقدر راحت قرآن رو زیر سوال نبرند
  • ت IR ۱۲:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    پرت میگن
  • ابراهیم رحیمی IR ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    اقامیری و دکتر ناصر رفیعی در علم مانند یک دانش اموز کلاس اول در مقابل یک استاد دانشگاه میمونند. دکتر رفیعی سالهاست که بعنوان یک محقق در زمینه علم کار کرده و صحبت هاش حتی به دل یک بیسواد نفوذ میکنه ولی اقا میری یکسری صحبت های که مبنای واقعی و حقیقی ندارد و فقط جنبه هیجان و پیدا کردن مخاطب دارد میزند.
    • احمد TR ۰۳:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۶
      اصولا برخی از طرفداران آخوندهای حکومتی طرف مقابل را بیسواد فرض می کنند؛ بلا تشبیه بلاتشبیه زمان امیرالمومنین (ع) تداعی می شود که می گفتند: مگر علی نماز هم می خواند!... یا نعوذا با الله " علی تارک الصلات"... آنچه مسلم است جناب رفیعی حرف قانع کننده ای برای گفتن نداشت!...
  • علی IR ۱۳:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    با سلام و احترام اصلِ گشودن باب گفتگو، ارزشمند و لازم بود ولی جناب دکتر رفیعی برای مناظره، خوب نبودند؛ چون اشکالات اساسی در کلام جناب آقای رفیعی بود که ایشان میتوانستند ورود کنند و پاسخهای مستدل و مستندی ارائه بفرمایند که مخاطبان به نادرستی برداشتهای جناب آقای آقا میری پی ببرند نه این که چنان ضعیف عمل کنند که نتیجه اش موسی به دین خود و عیسی به دین خود بشود همانی که قبل از ورود به مناظره بود که حتی یک طلبه و روحانی نتواند داوری کند و در دفع شبهه چیزی اساسی عاید او بشود. پیشنهاد بنده این است که از عالمان متبحر و حاضر جواب و آشنا به فنون مناظره دعوت بگیرید و میتوانید از افرادی مثل آیت الله قزوینی دعوت کنید یا از ایشان بخواهید فردی مناسب معرفی کنند. بنده که حداقل سی سال است در حوزه علمیه هستم متاسف شدم . شما بزرگواران ببینید امام صادق هرگز بزرگانی مثل زراره را برای مناظره نمی فرستادند در حالی که جایگاه علمی و معنوی ایشان بر کسی پوشیده نیست. آری هر کسی را بهر کاری ساختند اگر این گونه نبود امام صادق این همه حساسیت نشان نمی دادند و افرادی مثل هشام بن حکم را برای منظره بر نمی گزیدند. استاد دکتر رفیعی، خطیب متبحری هستند ولی هرگز مناسب مناظره نیستند شما مطمئن باشید که ایشان بعد از این مناظره(که در واقع باید گفت : این گفتگوی پرتعارف) وقتی تامل بفرمایند پاسخهای قوی از قران و سنت و عقل پیدا می کنند ولی دیگر چه سود ! ایشان میبایست چنان ذهنشان فعال و حاضر جواب باشند که در همان لحظه جواب را بدون وقفه حاضر داشته باشند مشخص بود که با اطمینان و با آماده کردن چند آیه آمده بودند ولی ما نیاز به کسانی داریم که استادِ این عرصه باشند و فن و فوت کوزه گری را سالها آموخته و آزموده باشند. جناب حاج آقا سرلک! جناب دکتر رفیعی را ضایع و مواضع آقای آقامیری را با این انتخاب نامناسب، تثبیت نفرمایید. الهی من کانت حسناته مساویه فکیف لا یکون مساویه مساوی و به عنوان یک احتمال چه بسا جناب آقای آقامیری با همین گمانه زنی از ضعف جناب آقای دکتر رفیعی در فن مناظره با ایشان موافقت فرموده باشند. آری فتح باب منظره قابل ستایش است ولی بی گدار به آب نزنید و جوانان ما را با ادامه این مناظره نسبت به خطیب توانا حاج آقا دکتر رفیعی بدبین و کم احساس نکنید و استوانه های علم خطابه را از جامعه نگیرید .موفق و پیروز باشید.
    • جواد IR ۲۰:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
      در مقطع کنونی چه کسی باید به داد این مردم ستمدیده برسد؟ آیا نمایندگانی که با حقوق ۱۱ میلیون، حق مسکن ۲۰۰ میلیون و ۲۰ میلیون برای سایر هزینه هایشان در مجلس استقرار پیدا کردند، از مردم گرسنه و محتاج امکانات اولیه دفاع می کنند؟! نه ... خیلی وقت است که حنای آنها رنگ و بویی ندارد!... جوانان امروز چشم امیدشان به امثال آقای آقامیری است( که به دنبال پست و مقام و امتباز نیست ) تا به آنها امید بدهد؛ از این منظر صحبت های آقای آقامیری قابل تامل است که بنا به فرمایش قرآن: هیچ کس جز کافران از درگاه خداوند مایوس نمی شوند... انه لا ییاس من روح الله الا القوم الکافرون... این امید کمترین چیز در برابر تمام ترس ها و خوف هایی است که در مقطع کنونی وجود دارد؛ امیرالمومنین (ع) می فرمایند: از دری که فقر آمد، از در دیگر ایمان می رود... آقایان! در آینده ای نزدیک چیزی به نام ازدواج ( که نیمی از دین است) در جامعه وجود نخواهد داشت! واقع بین باشید. حقیقت این است که امیدی در دنیا برای نسل جوان باقی نمانده است و امید در آخرت نیز همین سخنرانی های امثال آقامیری ها و... است تا جوان امروز احترام دین و مذهب را نگه دارد والا هر روز با دهن کجی های بیشتر روبرو خواهیم بود... نمونه ی بارز آن بی حجابی ها و بی عفتی ها است! بدانید که در زمان صفویه هم علمای آن زمان، ملاصدرا را کافر و گمراه می خواندند، اما بعد از قرن ها علمای وقت، حق را به ملاصدرا دادند!... در زمان قاجار هم علما، شیخ فضل الله نوری را مرتد خواندند، اما پس از گذشت سال ها علمای زمان، حق را به او می دهند!... کسی که حق را از باطل جدا می کند، رفیعی ها و آقامیری ها و دیگران و دیگران نیستند؛ او خواهد آمد؛ کسی که حق است و باطل را نابود خواهد کرد... به امید تعجیل در ظهورش...
    • جواد IR ۱۶:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۳
      واقعا متاسفم که بخش مهمی از نوشته های بنده را حذف می کنید... بنده چیزی به گزافه نگفتم و حرف دل جوانانی که با آنها برخورد داشته ام را بیان کردم؛ تا وقتی این حذفیات باشد، نسل جوان ما رغبت به مسایل دینی نشان نخواهند داد و در نهایت دهن کجی خواهند کرد؛ چون جواب پرسش هایشان را نمی گیرند!... ما باید نسل جوان را قانع کنیم نه ساکت! اگر واقعا دینمان را دوست داریم، باید شهامت داشته باشیم و با جواب منطقی و قانع کننده ابهامات جوانان را برطرف کنیم!...
    • علی IR ۰۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      با سلام خدمت جواد آقا امید جوانان، خدا ، ائمه طاهرین علیهم السلام و انسانهای مؤمن و خدومی هستند که در پیشبرد اهداف واقعی اسلام و انقلاب، فعال و کوشا هستند و دنبال نام و نان و شهرت هم نیستند لذا شما آنان را نمی شناسید تا در معادلات و تحلیل های خود آنان را ببینیدو به حساب بیاورید و این را مطمئن باشید اگر غلبه با مؤمنان نبود شکست می خوردیم . ببینید الآن بحث فعلی ما طریقه برداشت از آیات و روایات و تحلیل واقع بینانه از مسائل اعتقادی است حالا اگر در حکومت طاغوت هم بودیم برای فهم دقیق اسلام نیاز به حساسیت داشتیم . ما دنبال آب زلال معارف هستیم نه دنبال هر آبی و یا حتی هر سرابی . اگر پدری در مدیریت زندگی نقص داشته باشد و توان اداره همسر و فرزندان خود را به خوبی نداشته باشد در همین فضا کسی از راه برسد و نواقص آن پدر را در حضور همسر و فرزندان او برشمارد و در لابلای آنها مطالبی بگوید که در ارادت آن خانواده به پدرشان اختلالی ایجاد شود و عظمت و هیبت آن پدر که مدیر خانواده است در هم شکسته شود به نظر شما کار خوب و پسندیده ای است. انتقاد کردن در مسائل اجتماعی و سیاسی که امروزه نقل و نبات شده و این از برکات جمهوری اسلامی است که البته باید بجا و منصفانه و با مراعات اصول اخلاقی باشد و حمله به اعتقادات و ضربه زدن به ایمان جوانان و حتی بزرگترها از کسی که منتقد اجتماعی و سیاسی است می تواند به راحتی و بدون حساسیتی از سوی جوانان صورت بگیرد که این یک خطر جدی برای ایمان جامعه است وگرنه ما که در اینجا نمی خواهیم از ضعف مدیریت برخی مسئولان دفاع کنیم یا روی مشکلات یا مفاسد اقتصادی و امثالهم پرده بیندازیم سخن فعلا بر سر همین چند مساله ای است که در مناظره مطرح شده است وگرنه همه منتقدیم و این نشانه گام دوم انقلاب و پختگی و رشد جامعه است ولی باید اصول انصاف و اخلاق را پایبند باشیم و کمک کنیم به تعالی جامعه و رفع عیوب و نواقص در تمامی زمینه ها. ان شاءالله. موفق باشید.
    • علی IR ۰۰:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      با سلام خدمت جواد آقا امید جوانان، خدا ، ائمه طاهرین علیهم السلام و انسانهای مؤمن و خدومی هستند که در پیشبرد اهداف واقعی اسلام و انقلاب، فعال و کوشا هستند و دنبال نام و نان و شهرت هم نیستند لذا شما آنان را نمی شناسید تا در معادلات و تحلیل های خود آنان را ببینیدو به حساب بیاورید و این را مطمئن باشید اگر غلبه با مؤمنان نبود شکست می خوردیم . ببینید الآن بحث فعلی ما طریقه برداشت از آیات و روایات و تحلیل واقع بینانه از مسائل اعتقادی است حالا اگر در حکومت طاغوت هم بودیم برای فهم دقیق اسلام نیاز به حساسیت داشتیم . ما دنبال آب زلال معارف هستیم نه دنبال هر آبی و یا حتی هر سرابی . اگر پدری در مدیریت زندگی نقص داشته باشد و توان اداره همسر و فرزندان خود را به خوبی نداشته باشد در همین فضا کسی از راه برسد و نواقص آن پدر را در حضور همسر و فرزندان او برشمارد و در لابلای آنها مطالبی بگوید که در ارادت آن خانواده به پدرشان اختلالی ایجاد شود و عظمت و هیبت آن پدر که مدیر خانواده است در هم شکسته شود به نظر شما کار خوب و پسندیده ای است. انتقاد کردن در مسائل اجتماعی و سیاسی که امروزه نقل و نبات شده و این از برکات جمهوری اسلامی است که البته باید بجا و منصفانه و با مراعات اصول اخلاقی باشد و حمله به اعتقادات و ضربه زدن به ایمان جوانان و حتی بزرگترها از کسی که منتقد اجتماعی و سیاسی است می تواند به راحتی و بدون حساسیتی از سوی جوانان صورت بگیرد که این یک خطر جدی برای ایمان جامعه است وگرنه ما که در اینجا نمی خواهیم از ضعف مدیریت برخی مسئولان دفاع کنیم یا روی مشکلات یا مفاسد اقتصادی و امثالهم پرده بیندازیم سخن فعلا بر سر همین چند مساله ای است که در مناظره مطرح شده است وگرنه همه منتقدیم و این نشانه گام دوم انقلاب و پختگی و رشد جامعه است ولی باید اصول انصاف و اخلاق را پایبند باشیم و کمک کنیم به تعالی جامعه و رفع عیوب و نواقص در تمامی زمینه ها. ان شاءالله. موفق باشید.
  • قاسم سلگی IR ۱۳:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    اول از همه ممنون حاج آقا سرلک هستم که این بندگان خدا رو دعوت کرده دومآ مناظره علمی نبود صرفا بیان استدلالات خود و ترجمه قرآن... به قول سروش قرآن قرائت های متفاوت می‌پذیرد قرآن ثابت فهم ما از قران متفاوت آقامیری برداشت از قران گفتند رفیعی هم برداشت خودشو گفت ببخشید سروش هم برداشت خودشو از قران کرده داعش هم تفسیر خودشو داره 1200 ساله این بحث و مناظره ها هست اما همچنان ما خود را ملاک و محور و نقطه ثقل زمین می‌دانیم به قول مولانا ما سبو ها پر به دجله می‌بریم هرکس کوزه خود را پر آب و ادعا به دریا ببره مثلا برای مناظره هیچ چیزی از دریای معرفت نمیاره وسلام.
    • علی IR ۱۷:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      جناب حاج آقا سرلک هدف هر چند مقدس باشد وسایل رسیدن به آن هدف را توجیه نمی کند. ظاهرا هدف اولیه از طرح مناظره با حاج آقا آقامیری این بوده که نقطه ضعف های برخی از برداشتهای آقای آقامیری با مستندات و استدلالات قوی و همه فهم برای مخاطبان روشن و مبرهن شود ولی ما مشاهده کردیم که چنین چیزی اتفاق نیفتاد بله اگر هدف، دادن تریبون جدید به دست آقای آقامیری و حتی گشودن پای ایشان به رسانه ملی باشد شاید از همین مسیر نتیجه بخش باشد که مطمئنا چنین هدفی در پس این مناظره ها نبوده و نیست. شاید بیست سال پیش با یکی از دوستانم در یکی از مساجد قم درس استادمان را مباحثه می کردیم؛ بحث و اختلاف جدی بود و جوابهای نقضی و حلی برای طرف مقابل می آوردیم یکی از بندگان خدا که برای خواندن نماز فرادا به مسجد آمده بود و سخت به مباحثه ما نگاه می کرد جلو آمد و گفت: دعوا نکنید، با هم دوست باشید هر دو تای شما درست می گویید بعد اضافه کرد: این حرفها مالِ سی سال قبل است خودتان را بیخودی اذیت نکنید! اگر دیدگاه ما این باشد و یا نتیجه این مناظرات این باشد که هر کسی برداشتی دارد، معصوم که در میان ما حضور ندارد تا حق را از باطل جدا کند و ما هم که هیچکداممان معصوم نیستیم در نتیجه نظر هر دو طرف محترم است خصوصا که هر یک از طرفین مخاطبان و طرفدارانی دارندپس دوستانه و صمیمی با هم سخن بگوییم و همدیگر را به رسمیت بشناسیم و به قول بعضی از عزیزانی که در باره این مناظره اظهار نظر کرده اند نتیجه برد برد باشد. مگر ما مجاز بودیم که تریبون عمومی را به آقای سروش بدهیم بله کرسی آزاداندیشی با حضور متخصصان باب دیگری است و کاملا بجا و در مکتب اهلبیت - به ویژه امام صادق (ع) - وجود دارد اما تریبون عمومی را اسلام به دست همه نمیدهد چون شبهه افکنی بسی بدتر از مسلسل کشیدن به جان مردم بی پناه است. در مصاف حمله های نظامی باید نیروهای آموزش دیده و مسلح و مجهز به سلاح روز قرار گیرند. نکند نتیجه کار ما همان به رسمیت شناختن پلورالیسم دینی و قرائتهای مختلف از دین باشد. جناب حاج آقا سرلک ما خودمان را ملاک و محور نمی دانیم ولی معتقدیم ملاک و محوری برای تشخیص سخن حق از باطل داریم. یکی از دلیلهای خاتمیت دین اسلام همین است وگرنه باید بگوییم خداوند ما را در آشفته بازار فقد نبی و غیبت ولی رها کرده است. موفق باشید.
    • علی IR ۱۷:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      جناب حاج آقا سرلک هدف هر چند مقدس باشد وسایل رسیدن به آن هدف را توجیه نمی کند. ظاهرا هدف اولیه از طرح مناظره با حاج آقا آقامیری این بوده که نقطه ضعف های برخی از برداشتهای آقای آقامیری با مستندات و استدلالات قوی و همه فهم برای مخاطبان روشن و مبرهن شود ولی ما مشاهده کردیم که چنین چیزی اتفاق نیفتاد بله اگر هدف، دادن تریبون جدید به دست آقای آقامیری و حتی گشودن پای ایشان به رسانه ملی باشد شاید از همین مسیر نتیجه بخش باشد که مطمئنا چنین هدفی در پس این مناظره ها نبوده و نیست. شاید بیست سال پیش با یکی از دوستانم در یکی از مساجد قم درس استادمان را مباحثه می کردیم؛ بحث و اختلاف جدی بود و جوابهای نقضی و حلی برای طرف مقابل می آوردیم یکی از بندگان خدا که برای خواندن نماز فرادا به مسجد آمده بود و سخت به مباحثه ما نگاه می کرد جلو آمد و گفت: دعوا نکنید، با هم دوست باشید هر دو تای شما درست می گویید بعد اضافه کرد: این حرفها مالِ سی سال قبل است خودتان را بیخودی اذیت نکنید! اگر دیدگاه ما این باشد و یا نتیجه این مناظرات این باشد که هر کسی برداشتی دارد، معصوم که در میان ما حضور ندارد تا حق را از باطل جدا کند و ما هم که هیچکداممان معصوم نیستیم در نتیجه نظر هر دو طرف محترم است خصوصا که هر یک از طرفین مخاطبان و طرفدارانی دارندپس دوستانه و صمیمی با هم سخن بگوییم و همدیگر را به رسمیت بشناسیم و به قول بعضی از عزیزانی که در باره این مناظره اظهار نظر کرده اند نتیجه برد برد باشد. مگر ما مجاز بودیم که تریبون عمومی را به آقای سروش بدهیم بله کرسی آزاداندیشی با حضور متخصصان باب دیگری است و کاملا بجا و در مکتب اهلبیت - به ویژه امام صادق (ع) - وجود دارد اما تریبون عمومی را اسلام به دست همه نمیدهد چون شبهه افکنی بسی بدتر از مسلسل کشیدن به جان مردم بی پناه است. در مصاف حمله های نظامی باید نیروهای آموزش دیده و مسلح و مجهز به سلاح روز قرار گیرند. نکند نتیجه کار ما همان به رسمیت شناختن پلورالیسم دینی و قرائتهای مختلف از دین باشد. جناب حاج آقا سرلک ما خودمان را ملاک و محور نمی دانیم ولی معتقدیم ملاک و محوری برای تشخیص سخن حق از باطل داریم. یکی از دلیلهای خاتمیت دین اسلام همین است وگرنه باید بگوییم خداوند ما را در آشفته بازار فقد نبی و غیبت ولی رها کرده است. موفق باشید
  • امیدرضا IR ۱۳:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    دست هر دو بزرگوار درد نکنه و آفرین به آقای رفیعی که اومد پای میز مناظره و صحبت کرد و آفرین به دوتاشون که با احترام و خوشرویی صحبت میکردن و نه دعوا... در کل نتیجه گیریم این بود که آقای رفیعی در مسایل اقتصادی و اجتماعی مانند جناب آقامیری هم نظر بودند و حرف های برای گفتن داشتن ولی در مسایل دینی چندتا شبه وجود داشت که آقای آقامیری چندتاش پاسخ دادند و برخی از شبهات به خاطر تقطیع کلیپ های آقامیری بود که آقای دکتر رفیعی قانع شدند و به نظر من تنها یک مورد بود که با هم توافق نداشتند آن هم موضوع بهشت رفتن ستمگران بعد از پشیمانی بود که آقای رفیعی قبول نداشت و موضوع دیگر این بود که آقای رفیعی از جناب آقامیری خواستن در بیانات خود درباره رحمانیان و بهشت جهنم تعادل برقرار کنند که برخی گمان نکند عذابی وجود ندارد
  • محمد IR ۱۳:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    من خودم جزو پا ممبری های اقا میری بودم و همینطور صحبت های اقای رفیعی را هم بارها گوش کردم ولی از هیچکدوم اینگونه برداشت ذهنی نداشتم حسن مناظره دونفره از دو دیدگاه متفاوت از میتونه بسیاری از علامت سوالهای ذهنی ما جوانان از بین ببره و دچار انحراف نشیم به قول اقای رفیعی فایده نداره دیر شده و باید هرچه زودتر این بحث ها به رسانه بیاد و جذابیت بحث باعث برگشت و اشتی خیلی از جوانان به دین بشه
  • لیلا IR ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    ایا فیلم تقطیع شده؟ چون من در پیج اقا میری لایو را دیدم ۲ تا فیلم حدودا یکساعته بوده.
  • شهاب IR ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    این چیزی که شما میگین درباره گذشتگان صدق نمیکنه یعنی افرادی که قبل از وجود مقدس حضرت امیر در دنیا زندگی کردن اینا تکلیفشون چی میشه پس شما وقتی دارین درباره تقسیم بهشت و جهنم صحبت میکنید باید از اولین آدم تا آخرین آدمو در نظر بگیرید به نظر من آقامیری به دنبال زدن حرف های قشنگه ولی نه به این دلیل که مخاطب جذب کنه صرفا به این دلیل که با منطق خودش به این نتیجه رسیده که انسان همیشه در حال رشد و پیشرفته و این مسیر رسیدن به خداست و تمام عالم همیشه در حال نزدیک شدن به اصل و حقیقت خودش هست چه در عالم جسمانی چه در عالم روحانی مثلا مرگ یک جنین مثال خوبی بود برای اینکه ببینیم زندگی کردن بصورت جسم میتونه خیلی کوتاه باشه و بعد مستقیم عالم روح باشه که فکر کنم بهش میگن برزخ خوب باید در برزخ یه چیز هایی باشه و یک اعمالی باشه که بشه براش جهنمی و بهشتی بودن این آدم رو مشخص کرد وگرنه عدالت خدا میره زیره سوال البته که خواست و اراده ی خدا همیشه قالبه و اینجاست که عقل مادیه انسان کم میاره از حساب و کتاب و حکم دان نسیت به این حکمت
  • مهلا IR ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    به نظرم اقامیری شبهه افکن قهاری بود و دراخر خیلی بد بود که اقای رفیعی کوتاه امد انگار...ودراخر ما درعصری زندکی میکنیم که باید اینقد ایمانمان قوی باشه توجهی به شبهات نکنیم و دعا میکنم هر چه زودتر خود اقا امام زمان ظهور کنن و این مردمی که راحت یک نفر میتونه فریبشون بده رو نجات بده
  • شهریار IR ۱۴:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام. «من فهمیدم بقیه نفهمیدن» ، «بیدار باشید ؛ من بهتون میگم حق چیه ؛ بقیه بهتون دروغ میگن!» و اینجور لحن ها واقعاً نمیتونه از روی خیرخواهی یا بصیرت باشه. مگه میشه برای روشن کردن حق و هدایت مدام به علمای شیعه و ... تیکه بندازی ! یا اینکه مدام «برداشتها و نظرات شخصی خودت» رو با اطمینان کامل و طلبکارانه به عنوان «حقیقت مطلق» مطرح کنی؟!
  • نعیمی IR ۱۴:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    برای گام اول خوب بود .ولی چون موضوعات مورد بحث مسائل اعتقادی بود بسیار زیبا میشد که این مناظره با حضور حاج آقا محمدی استاد مسائل اعتقادی انجام می شد تا شنونده و بیننده به یک پاسخ درست دست پیدا کنند.
  • عماد IR ۱۴:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    بیشتر تریبونی بود برای تکرار حرفهای اقا میری ایشون به دعای ابوحمزه دعای کمیل و... استناد میکرد اقای رفیعی به امتحان 2 ساعته و... بنظرم زمان رعایت نشد مناظره نظم نداشت و شبهات اقای اقا میری پاسخ محکمی نگرفت. گرچه پاسخ محکم الی ماشاءالله در قرآن و احادیث موجود هست.
  • بهنام SE ۱۴:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    منظور اقا میری این است که اگر انسان کافر از دنیا برود و در جهنم باشد.دعاها در شبهای قدر و دعاهای سایر و بخشش ها و حلالیت های ما انسانها در این دنیا به واسطه اولیا الله او را در ان دنیا نجات میدهد.در شیعه احادیث اهلبیت هم باید ملاک باشد17 رکعت نماز یومیه هم هیچ کجای قران نیامده .از کجا معلوم حضرت ولی عصر عج ظهور کند و تمام دشمنان اجدادش را نبخشد و حلال نکند.پس هر دو بزرگوار در این مباحثه پیروزند.
    • IR ۱۶:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      جناب بهنام ، با گناه می شود به خدا تقرب جست ؟ اون هم شب قدر ؟! وقتی می فرماید : « مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿١١٣﴾ پیامبر و اهل ایمان را نسزد که برای مشرکان پس از آنکه روشن شد که آنان اهل دوزخند، درخواست آمرزش کنند، هر چند از خویشان باشند. (۱۱۳) » یعنی استغفار برای مشرک گناه است ، از پیامبر صلی الله علیه و آله تا دیگران مجاز به استغفار نیستند ، پس خداوند هم خودش تصریح می فرماید که مشرکان را نمی آمرزد ، و بالاتر از آن اجازه آمرزش طلبی حتی به مظهر اتم رحمتش هم نمی دهد !
  • IR ۱۴:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    حق با آقا میری است. آقای رفیعی نصیحت می کنه.
    • IR ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      آقامیری دچار اشتباهات عمیقی است ، شرک و مانند آن قابل آمرزش نیستند ، وعید نیست تا تخلف پذیر باشد ، چرا که به دیگران حتی نزدیکان فرد اجازه آمرزش خواهی داده نشده است .
  • آفتابی IR ۱۵:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    با سلام، شروع خوبی بود. در تسلط و پختگی دکتر رفیعی به ظواهر دین و آیات و روایات هيچ شکی نیست. اما عدم تسلط آقای آقا میری به باطن دین و آیات و روایات بسیار مشهود بود. از نظر بنده، علت این که بحث به جایی نرسید این بود که احکام ظاهر با احکام باطن دین خلط شد و به دلیل عدم تسلط دو بزرگوار به مباحث فلسفی و عرفانی، هیچ یک از دو طرف نتوانستند پاسخ قطعی را در این زمینه ابراز کنند.
  • علی ولی الله IR ۱۵:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد
  • علی ولی الله IR ۱۵:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    یک انسان گمراه چجور مثله ... بحث می‌کنه و مثله ... میخنده..
  • کرمی IR ۱۵:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    باسلام.سخنان دکتر رفیعی بسیار سنجیده و طبق آیات و روایات و متون دینی است و مبنی کاملا قابل اعتماد است.به نظرم حق با دکتررفیعی هست و خداوند همتنطور که رحمت دارد،عقوبت هم دارد.
  • رضا IR ۱۵:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    وقتی نظرات بعضی ها رو میخونه ادم که فقط به دنبال برتری دادن یکی از این دو عزیز هستن واقعا درد پیامبر برام مشخص میشه
  • فاطمه DE ۱۵:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام به نظر من دکتر رفیعی باید قاطعانه جواب شبهه افکنی اقامیری رو میداد... تعارف کردن نداره... حسن اقامیری مغلطه میکنه و نمیتونه برای افکارش مستند قرانی و فقهی بیاره...
  • حسین IR ۱۶:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    مناظره خوب بود .آقا میری سفسطه گر ه بیشتر. و سعی میکرد تبرئه کنه خودشو در صورتی که کاملا مشهود بود حرف آقای رفیعی رو قبول داره .
  • رضا IR ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام.واقعا بحث جذابی بود .باتوجه به صحبت ها و ذکر منابع واقعا جوابهای دکتر رفیعی قانع کننده بود و کاملا مشهود بود که صحبت ها و حتی حضور آقای آقامیری بیشتر از اینکه علمی و دینی باشد بیشتر نوعی مانور تبلیغاتی بود .پرچم علم وآقای رفیعی بالاست
  • محمد IR ۱۶:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    اینکه آقای رفیعی در حد توان خودش ظاهر نشد قابل قبوله بلاخره برای اولین بار این موضوع اتفاق افتاده به نظرم آقای رفیعی عمدا جدی نبودند تا طرف دلسرد نشه موضوع اینکه آیا مشرکین هم نهایتا وارد بهشت میشند یا نه هیچ استادی به آیات و روایات از طرف آقای آقا میری نشد آگه بود حتما ارائه میداد پس جواب روشنه که مشرکین تا ابد در جهنم میمونند اینکه مومنین در عالم برزخ و قیامت رشد میکنند به واسطه زمینه رشدی که دارند مثل قبول ولایت ولی مشرک زمینه رشد نداره واین موضوع در روایات آمده اگه بگیم همون مشرک هم کارای خوب ودریتی انجام داده پس نهایتا به بهشت میره نمیتونه درست باشه چرا که شیطان هم بابت عبادت ۶۰۰۰ هزار ساله که انجام داد پاداشش رو گرفته و مشرکین هم تو این دنیا اگه کار درستی انجام داده باشند پاداشش رو میگیرند
    • IR ۰۸:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      اشتباه بزرگ آقامیری اینه که شرک و مثل اون را هم وعید تخلف پذیر می دونه ! در حالی که خداوند به صراحت ، درب رحمت نابجا رو ، اینجا به صراحت بسته ، و به هیچ کس اجازه آمرزش طلبی ، برای مشرک نداده است .
  • جهانبخش IR ۱۶:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    به نظرم گفتگوی خوبی بود ولی باید یه مقدار با برنامه تر میبود
  • مصطفی IR ۱۶:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    هرروز بیشتر برامون مشخص میشه که در مواجهه حق و باطل و مناظره علمی چقدر دست اشخاص بزرگی مثل دکتر رفیعی پره چقدر این مرد بزرگواره و چقدر دستشون پره ویه پیشنهاد دارم برای جناب آقامیری و اینکه ایشون خودشون چندبار مناظره رو ببینن و اگر واقعا طالب دین و دنیا هستن چه برای خودشون و چه برای کسانی که به قول خودشون نگرانشونن برن و شاگرد آقای رفیعی بشن و اندازه ایشون مطالعه کنن
  • فاطمه IR ۱۷:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام مناظره عالی بود اما برای من که پسر جوانم که باعشق علی و اولادش زندگی می‌کرده حالا با شباهتی که آقا میری تو سخنرانی‌هایش میاره میگه قاتل امام حسین با خدا یه خودش زندگی کرده اون دنیا به خدا یه خودش جواب میده و حسین علیه‌السلام به خدا یه خودشان کافی نبود امیدوارم برای رفع این شبهات مناظرات بیشتری گذاشته بشه
    • علی IR ۲۲:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      با این عنوان وارد جستجوی اینترنتی شوید مطالب متنوعی در این باره به دست می آورید: "پاسخ به شبهات سید حسن آقامیری" موفق باشید.
  • محمد IR ۱۷:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    معشوق چون نقاب ز رخ بر نمی کشد هر کس حکایتی به تصور چرا کند
    • IR ۲۰:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      به مقداری که ما معرفت بهش پیدا کنیم ، خودش رو معرفی کرده است ، و گفتار خلاف گفته او نه معرفت است نه بندگی .
    • علی IR ۲۳:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      با سلام حال که به بیتی از حافظ شیرازی معروف به لسان الغیب استناد کرده اید خوب است این عبارات مولای متقیان را نیز مطالعه فرمایید: 1- *الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ {خطبه 108 نهج البلاغه)؛ سپاس خداوندى را، كه به سبب آفرينش خود بر آفريدگانش آشكار شده است و با دلايل روشن خود در دلهايشان نمودار گرديده است. (ترجمه مرحوم آیتی) 2- امیرمومنان (سَلامُ الله عَلَیْه) در وصف قرآن چنین می‌فرمایند؛ این مضمون در کلمات نهج‌البلاغه هست: «فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْه‏»؛( خطبه 147 نهج البلاغه) یعنی خدای سبحان، مؤلف قرآن، کاتب قرآن، مصنّف قرآن نیست؛ بلکه او در کلماتش تجلّی کرده است، خدا در قرآن تجلّی کرد، آن که قرآن را می‌فهمد، آن که قرآن را تفسیر می‌کند، آن که قرآن را درست بررسی می‌کند، این در آغاز راه هست. وقتی به پایان راه می‌رسد که متکلّم را با قلبش و با جانش ‌در کلماتش مشاهده کند، فرمود؛ توقّع بر آن است که مفسّران آن متکلّم را در کلام، آن صاحب کتاب را در کتاب خود ببینند: «فَتَجَلَّی لَهُمْ سُبْحَانَهُ فِی کِتَابِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَکُونُوا رَأَوْه‏»، آنها متکلّم را ندیدند و نمی‌بینند در حالی که توقّع شهود و رؤیت است، چون علی ‌بن ‌ابیطالب همان بیانات الهی را می‌گوید و قرآن ناطق است ( بخشی از پیام آیت‌الله جوادی آملی به نخستین دوره تربیت مربی نهج البلاغه) با مراجعه به شروح نهج البلاغه و مطالعه شرح این دو عبارت نهج البلاغه در می یابیم که خداوند هم در کتاب تکوین (مخلوقات) و هم در کتاب تدوین (قرآن) برای آفریدگانش تجلی کرده و گوشه ای از رخ خود را ظاهر کرده این ما هستیم که از راههای علوم تحصیلی و مشاهدات قلبی و مطالعه آیات آفاقی و انفُسی می توانیم به اندازه وسع خود به درجاتی از معرفت و مشاهده قلبی او نایل آییم.موفق باشید
  • برادران IR ۱۷:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام لطفا کارشناسی در مقابل آقامیری قرار دهد که تسلط کامل به مباحث عرفان شیعی داشته باشد مثل آیت الله میرباقری چون ایشون استدلال به فرمایشات امام خمینی دارند و با زیرکی از قوانین منطق استفاده می کند قسمت اول استدلالش درست است اما نتیجه گیری غلط می کند که نتیجه جمله غلط است یعنی دقیقا سبک کار شیطان لعنة الله!!! باید کارشناس مسلط به عرفان شیعی که بتواند مباحث قرآنی را عمیقا تاویل کند با آقامیری مباحثه کند چون از خود شیطان خط میگیره!!!
    • علی IR ۲۲:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      با سلام ما متخصصین دیگری هم داریم که در مباحث کلام جدید تبحر دارند و با فن و فوت مناظره هم آشنا هستند مثل استاد ربانی گلپایگانی که سالها در حوزه علمیه قم کلام جدید تدریس می کنند و تألیفات متعددی هم دارند.
  • IR ۱۷:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    او مفسری که به مردم که برای اعتراض به گرانی بنزین اومدند تو خیابون میگفت که دست وپاش ون بر عکس باید قطع کرد این آیه قرانه آیا اسلام اینو میگه هر که اومد دفاع از حقش کنه باید کشت
  • محمد IR ۱۸:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    در این گفتگو و مناظره یک تفسیر تحت اللفظی از رفیعی داریم و یک تفسیر معنوی و عرفانی از آقا میری. تفسیر رفیعی منطوق صریح مطابقی و تفسیر آقا میری مفهوم اعم از موافق و مخالف همراه با چاشنی رحمت خداوندی است.
    • علی IR ۲۲:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      با سلام تفسیر معنوی و عرفانی با کدام مِتُد و تحت کدام منطق عقلی و وحیانی؟ اگر ما چارچوبی قابل قبول برای این گونه تفسیرمعین نکنیم باب ده ها تفسیر و تاویل به روی ما گشوده می شود مگر نحله هایی که در میان مسلمانان پیدا شد استناد به قرآن نمی کردند شما تفسیرهای مجاهدین خلق از بعضی آیات را مطالعه کنید آنگاه به قول خود جناب آقای آقامیری برای مظلومیت خدا گریه کنید و به جناب ایشان بفرمایید قدری بیشتر در برداشتهای ذوقی و گاه ضد صریح قرآن خود تأمل بفرمایند و بر مظلومیت خداوند نیفزایند!
  • سید FR ۱۸:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    جناب حسن آقا میری بسیار با حرارت و منطقی از سخنان خود دفاع کردند ولی جناب دکتر رفیعی فکر می کردند که باز هم بر سر منبر هستند و باقی افراد تنها باید مخاطب ایشان باشند
    • IR ۲۰:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      آقای رفیعی می خواست ، مناظره مبدل به مشاجره و منازعه نشه ، و مکرر هم سوال و مخاطبه داشت .
  • روشنایی IR ۲۰:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    سلام مناظره خیلی خوبی بود . از نظر من هر دو طرف یه اشتباهاتی داشتند . همونطور که به مادر هنگام بارداری میگن فلان چیز رو بخور که بچه ات مثلا باهوش میشه ، یا فلان چیز رو نخور که واسه بچه ات خوب نیست ، چون تاثیرش بعد از تولد معلوم میشه ، قضیه ی این دنیا و آخرت هم همینطور هست . اینکه خداوند میگه مشرک نباشید ، یا اعمال بد انجام ندید واسه اینه که اگه کسی با قلب تیره از دنیا بره ، اون عالم اگه توی سخت ترین فشار هم باشه ، خودش نمیتونه خدا رو با صداقت قلبی صدا بزنه ، چون اینجا قلبش با خدا نبوده ، چون اعمال و رفتارش مخالف خواست خدا بوده ... پس مشکل از خدا نیست ... هر چقدر این دنیا دلمون خدایی تر باشه و کارامون درست تر باشه ، اونطرف راحت تریم ... مطلب دومم اینه که اینکه آقامیری میگفت اونطرف هم رشد هست کاملا صحیحه ... چه اونایی که توی بهشت هستند ، رشد میکنن و درجاتشون بالاتر میره ، و چه اونایی که جهنم هستند و پس از پاک شدن ، رشد میکنن و به مرور وارد بهشت میشن ... به نظر من حرف خدا اینه که ای بنده ی من ; در این چند سال کوتاه دنیا خودت رو مراقبت کن تا رشد کنی و با معرفت شو تا درجاتت بالاتر بره ، چونکه هر یک لحظه ی این دنیا مساویست با چندین سال اون دنیا ... پس عاقل باش و از لحظه لحظه های این دنیا بالاترین استفاده رو ببر
    • IR ۲۰:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      جهنمی هم قابل نجاته ، به شرط این که گناه شرک و مانند اون رو نداشته باشه . شرک وضعیتش به گونه ای هست که حتی اجازه آمرزش خواهی هم برای مرتکبش نداریم .
  • IR ۲۰:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    چی شده که اقای رفیعی اومده با این ادم ممنوع المنبر مناظره کرده ؟
    • علی IR ۲۳:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      با سلام این که عیب نیست! بالاخره اگر به قول شما ممنوع المنبر شده با این گونه مناظرات دلایل ممنوع المنبر بودن ایشان روشن می شود. موفق باشید
    • حامد IR ۲۳:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
      باسلام این روش خطاب شما درست نیست حتی به بدتر از ایشون
  • IR ۲۰:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    اقای میری کسی هست که بیشتر نظر شخصی میده تا قرانی . مثلا به جوون ها میگه خدا بخشنده هست و اگر شراب هم بخورین میبخشه اون دنیا !! در حالی که هیچ کجا تو قران گفته نشده شراب بخوری خدا میبخشه اون دنیا
  • قاسم مولوی IR ۲۱:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    اظهر من الشمس است که صحبت های دکتر رفیعی منطقی و مستنده ولی حرفای اقای اقا میری فقط نظر شخصیه و مستند به هیچ دلیل عقلی و نقلی نیست .
  • عایرضا IR ۲۱:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    متاسفم واقعا بدای دکتر رفیعی اونجا که فرمودند قرآن برای دنیای ماست آقای دکتر کاش این اشتباه و خودتون بیایید و اصلاح بفرمایید بنده سوال دارم کسی که بر ابی عبدالله گریه کزده و از سادات هست و بهشت بر او واجبه آیا با صفات زوحی خبیث به بهشت برده میشه یا به جهنم ؟ آیا در برزخ مکانی به نام اعراف نام برده نشده که این شخص ۵۰ هزار سال بماند و صفات شیطانی را از خو و روح خود تزکیه کند و پاک به بهشت برود ؟ چرا انسانی که از این دتیا برود دیگر کاملا و۱۰۰ در صد دستش بسته است؟؟؟؟؟ پس خداوند که میفرماید در قیامت که بنده من قرآن بخوان و بالا برو چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    • علی IR ۰۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      با سلام 1- کسی که بر آقا ابی عبد الله علیه السلام مخلصانه گریه کرده - چه از سادات باشد و چه نباشد- ان شاءالله با دستگیری آن حضرت موفق به توبه میشود و به بهشت می رود. 2- اعراف در برزخ نیست بلکه در عالم آخرت است همانجا که بهشت و جهنم ابدی وجود دارد و در آنجا کسانی قرار می گیرند که طبق آیه 102 توبه اعمالشان آمیزهای از حسنات و سیئات است: " وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ" در باره اصحاب اعراف به ترجمه و تفسیر آیات 46 تا 49 سوره اعراف مراجعه بفرمایید. 3- انسانی که میمیرد دستش کاملاً بسته نیست چون اگر اعمال دنباله داری - از خوب یا بد - داشته باشد به او ملحق میشود مثلا در روایات داریم که اگر کسی سنت حسنه ای پایه گذاری کند تا قیامت به ازای کسانی که از آن پیروی می کنند، به بنیانگزار ان سنت حسنه پاداش داده می شود و همین گونه کسی که سنت سیئه و بدی را پایه گزاری کند تا وقتی که کسی از آن پیروی کند، جزا و عذاب شامل حال او میشود.مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا وَمَنْ سَنَّ سنَّةً سَيِّئَةً کانَ عَلَيْهِ وِزْرَها وَ وِزْرَ مَنْ عَمِلَ بِها. 4- حدیثِ :" بخوان و بالا برو" از پیامبر ختمی مرتبت حضرت محمد است و این جمله خطاب به قاری قرآنی است که عامل به آن بوده است.
  • شهر مقدس قم IR ۲۱:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    احسنت آفرین بر هر سه بزرگوار خیلی خوب بود
  • نغمه IR ۲۲:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    آقامیری با حرکات و صورت سرخ و، خوردن شربت و درخواست مکرر برای شارژ شربت و خندیدن های بیجا و بد و مرتبا" پریدن تو صحبتهای دکتر رفیعی و تکه کلام هایی مثل دمت گرم و .... کاملا" شخصیت خودشو نشون داد... به نظر من اصلا" این شخص ارزش برگزاری مناظره نداره و حرفهاش بدون استدلاله و ببشتر سفسطه میکنه.... دکتر رفیعی زیادی بهش اجازه داد و باید برخورد محکمتری میکرد....
  • محمد IR ۲۲:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    گاهی باید سکوت کرد شاید خدا حرفی برای گفتن داشته باشد.. ساکت میکنم افکارم، عقایدم و باورهامو که القایی یا اکتسابی بودند گوش می‌کنم درونم میگه که چی درسته، آقای رفیعی یک نوع نگاه و آقای آقا میری نگاهی دیگر.. خطا یا گناه در ذات خودش درد به همراه دارد اما احساس گناه ما رو مجبور به ادامه خطا یا گناه میکنه، ما اسیر احساس گناهیم. که شاید بانیت خیر و یا شاید نیت شوم (به اسارت گرفتن) در غالب زیبا اما باطن نا پیدا به من فروخته شده. آزادم از اسارت وقتی خودم را ببخشم این شروعی است برای رهایی و نزدیک شدن به ذات مقدس خداوند که مرا آزاد به معنای فراتر از زاد و ولد فکر می‌خواهد. وارسته از بند اسارت. یا حق
    • IR ۰۸:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      گر چه یکی از حجج الهی عقل است ، اما به جهت اسارت پذیری آن توسط نفس ، خداوند پیامبران صلوات الله علیهم اجمعین فرستاد ، تا انسان دچار اشتباه اساسی و اصولی نشود . هر القایی بد نیست ، اصولی همون درونی ها هم القایی است ، القائات الهی که الهام است و القائات شیطانی . و لطف خدا در ارسال رسل ، باعث تمایز این دو از هم می شود .
  • حامد صارمی IR ۲۳:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
    درود بر استاد رفیعی که لحن دلسوزانه شون جهت عاقبت بخیری ودغدغه نجات جوانان کاملا حس میشد وخیلی بزرگوارانه وظیفشون رو برای اسلام ودین انجام دادن
  • عبدالله IR ۰۳:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    در حقیقت در مورد این افراد مناظره کننده حداقل دو چیز صدق میکند؛ یکی عدم آگاهی وعلم به قرآن، چون در استناد به آیات خیلی ضعیف اند وحتی به خودشان زحمت ندادن قبل از ورود به بحث آن آیات مخلف فیه را مرور کنند، دوم اینکه به اصطلاح این بزرگان، بیش از انکه عالم به اسلام وقرآن باشند، بیشتر عالم در مذهب تشیع اند . بیشتر به روضه خوان وخطیب می مانند تا اهل فکر ونظر متاسفانه چون خرق در خرافه های مذهبی اند .
    • IR ۲۰:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      غرق در خرافه های مذهبی ؟! توهین ما را بلند نمی کند .
  • فاطمه IR ۰۳:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    اقای اقامیری اصلا منطقی نیستن،اگه قرار باشه همه مثل ایشون فک کنن که همه میرن همه جور گناه میکنن و باخودشون فک میکنن خدا بخشندس پس میبخشه.
  • انسان IR ۰۳:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    هیچ کدام از شبهات آقا میری پاسخ داده نشد چون ایشان بنایی بر رسیدن حقایق ندارن فقط دنبال بیشتر کردن فالوئر هستن امثال جناب رفیعی دربرابر سفسطه های این طیف جایی برای ابراز عقاید ندارن چون مبنای بحث چیز واحدی نبود یک طرف بر احادیث و ایات استناد میکرد یک طرف دریافت های شخصی رو ملاک میدونست
  • جواد IR ۰۳:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    درمرحله اول خوشحالم وامیدوارم کرسی های آزاد اندیشی که سالهاست مد نظر رهبری هست راه بیفته. دوم اینکه جناب دکتر رفیعی با استناد ب قران و پاسخهای منطقی دادند و در مناطره که طبیعتا یک سو باید حق باشد حق با جناب دکتر رفیعی بود. سپاس
  • علی IR ۰۴:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    صحیح است این همان خطری است که خداوند در آیات 33 سوره لقمان و 5 سوره فاطر هشدار داده و فرموده است: وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ؛ مبادا شیطان با وعده آمرزش خدا، شما را فریب دهد. خداوند دو نام پرمعنا و یا بگوییم دو لقب به ابلیس داده است یکی شیطان یعنی او پیوسته شیطنت می کند و دیگر غَرور یعنی همواره در صدد فریب و اغفال شماست . درست است که یک خطیب باید بکوشد مردم را بین بیم و امید و یا همان خوف و رجا نگه دارد ولی حق ندارد در امیدبخشی افراط کند و واقعیت را وارونه جلوه دهد و در واقع مخاطبین را بفریبد و در مخالفت و عصیان کردن آنان را جسور و بی پروا کند. موفق باشید.
  • صادقی IR ۰۵:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    مسلما من در مقامی نیستم که بخواهم اظهار نظری در مورد صحبت‌های دکتر رفیعی بکنم ولی چیزی که من رو قانع کرد که دیدگاه آقای سید حسن آقامیری در مورد قیامت قسمتیش غلطه و به آن اشاره نشد این بود که، با فرمایشات ایشون درواقع عدالت خداوند زیر سوال می‌رود (هرکی هررررررر گناهی ام بکنه تهش بخشیده میشه،« پس بریم خوش باشیم و گناه کنیم ما که تهش بخشیده میشیم»، حالا فک کنید هم آدم های مشرک بهشت بروند هم انسان‌های با ایمان و با تقوا، پس عدالت خداوندی چه می‌شود؟ پس یکی از اصول دین ما به کجا می‌رود؟)و عده‌ای که مدام به دنبال راه گریزی در دین و فرار از واجبات و محرمات دین هستند از فرمایشات سوءبرداشت کرده و تصور کنند حالا که جهنم، بیمارستانی برای پاک شدن است چرا خودمان را اذیت کنیم، گناهی چیزی هم کردیم ایرادی ندارد که فوووقش چند سال بیشتر در بیمارستان می‌مانیم و متوجه هستید که چقدر این دیدگاه غلط است و سبب حسرت ابدی و بازیچه‌ی دست شیطان شدن است که ما عذاب خداوند را شوخی گرفته و دلمان را به جهنم بیمارستانی آقای میری خوش کنیم... به قول خودشان #بیدار_باشید (امیدوارم واقعااا بیدار شوند و نکند که ناخواسته بازیچه‌ی دست عده‌ای معاند باشند )
  • سورنا IR ۰۷:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    اینا چقدر ناهار ناهار میکنن...
  • معین IR ۰۹:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    سلام علیکم درود بر سروران گرانقدرم آقایان رفیعی و آقامیری از شنیدن موافقت طرفین برای چنین گفتگوی دوستانه بسیار مسرور شدم، البته آنچه از تماشای این گفتگو حاصل گردید، گفتگوی استاد و شاگردی بود، نه چیز دیگری که برخی از حضرات را برآشفته کرد؛ قطعا منابع و دیدگاه ها یکی است فقط نحوه تحلیل و تفسیر تفاوت دارد که آن هم امری طبیعی است، اگر چنین نبود این قدر تفسیر مختلف از قرآن نبود. آنچه از کتب تاریخ اسلام بر می آید، ائمه اطهار نیز چنین جلسات گفتگو و مناظره برگزار می کردند، یادمان نرود دین اسلام، دین تفکر، دین عقلانیت، دین گفتگوست سپاس از بانیان این تفکر و حرکت
    • IR ۱۱:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      آقامیری صاحب نظر نیست ، ایشون پایه تحصیلی شون ضعیفه ، اطلاعاتی را به صورت پراکنده در ذهنش داره ، اما مشکل ایشان ابزار نظام بخشی به آنهاست که همان علوم پایه ادبیات عرب و ... باشد ، قدری از مسایل عرفانی را خوانده یا شنیده ، و فکر می کنه که اینها نافی ظاهر قرآنند ، بین ظاهر و باطن قرآن تضاد و تعارضی وجود ندارد ، چنان که علمای عرفانی که وی از آنها نام برد مثل امام خمینی قدس سره الشریف هیچ وقت _ در عین عرفان نظری و عملی _ خلود را نفی نکرده اند .
  • IR ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    آقا میری بدینوسیله زیرکانه یکبار دیگر موفق به ترویج شبهات وسوسه انگیز و عوام پسند خود شد و متاسفانه موفق شد که مانع انتشار پاسخ مناسب از جانب حریف گردد و با اینکار شیطنت آمیز یک رودست موثر به منتقدانش زد که لازم است جبران هوشمندانه بشود
    • الناز IR ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      شماخووووووووووبید شمابهشتی شما با خدا خوبه؟
  • نبی IR ۱۱:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    بنده از عوام جامعه هستم وقبلا سخنان آقای آقا میری را کمو بیش گوش کردم این گفتگو عالی بود من هم امیدوارم که این گفتگوها به صدا وسیما راه یابد انشالله
    • IR ۰۶:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      بابا جان امثال آقامیری محصول صدا و سیما یکسوکار هستند ، این رسانه طویل و عریض که شبانه روز ذهن و دل خلق الله رو جهت میده و در دست داره ، آن چه ارائه میده نوعا وجهه رحمته ، و به ندرت از عذاب صحبت می شود ، مگر سخنرانی و ... باشد و زدی گذری چیزی بگوید ، حال با این زمینه دهها سال فراهم آمده ، امثال آقای رفیعی چیکار می خواهند بکنند ؟ ما جری بار آورده اند ، و الآن مشغول تئوریزه کردن اون هستند ، کی رقص عرفانی مطرح کرد ؟ به ظاهر و به خاطر مخالفت صریح مراجع معظم عقب نشینی کردند ، اما در عمل کوچک و بزرگ آرامش دارند ؟ از سر برنامه های معارفی نمی گذرند چه رسد به ... بزرگترین مشکل ما اعوجاج و بیماری مزمن مدام تشدید شوند صدا و سیماست ، از معتادان به موسیقی انتظار صلاح و اصلاح نیست
  • م.ف GB ۱۲:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    دین اسلام دین رحمت است، نه دین خوف. آنچنان که مدعیان دینی علی الخصوص ایران ما به مردم معرفی میکنند. کامل کننده ادیان است، پس رگه های ادیان دیگر که بازخوردی از رحمت الهی است را در هر آیینه از خلقت باریتعالی میشود دید. از قضاوت یکدیگر بپرهیزید، بر روی اعمال خویش توجه کنید که فرصت بسیار کوتاه است. جلوه رحمانیت پروردگار را که از آن برای زنده بودن شمانفخه شده را بپرورید.
    • IR ۱۹:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      رحمت و خوف هر دو لازم است . هر کدام جای خود را دارد .
    • احسان IR ۲۰:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      نه جناب همون کشوری که پرچمش پروفایل شماس اینطور آدما رو میخواد برای ترویج چنین تفکری که خب من این دنیا گناهمو میکنم بعد که مردم فوقش یه مدت عذاب میکشم بعدم که میرم بهشت دیگه ابن یعنی ذهن افراد رو به سمتی ببری که زمینه ی فکریش بشه گناه بده ولی تهش که بخشیده میشه چرا پس گناه نکنم؟! اینه ماجرا،،،
  • م.ف GB ۱۲:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    رسول اکرم ص فرمودند شما را خداوند برای موت نیافریده است، شما از دنیایی به دنیای دیگر میروید. بدون رشد؟! بدون تکامل! بدون هدایت و رحمت الهی؟ معاذالله با احترامی که برای تمامی بزرگواران قایلم، تفسیر شخصی بنده از بحث های آقای رفیعی این است که ایشون نسبت به مسایل قرآنی و دینی که آغشته با مسایل اجتماعی است همانند فرمول ریاضیات عملکرد دارند. مسایل اجتماعی ابعاد زیادتری از وسعت فهم و درک محدود انسانی دارد. امام صادق فرمودند اگر لقمه‌ای از گلوی شما پایین رفت و جذب بدن شما شد، روزی شماست. چطور پس رحمانیت خداوند مقطوع به آخرین نفس دنیوی است؟ من بعنوان یک بنده خدا که پزشک هستم، یه نسخه را برای همه نمیپیچم، وای بر فکر محدود که خداوند متعال ارحم الراحمین محدود به افکار علمای ما عمل کند. پناه بر خدا
    • IR ۲۰:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      شرک و مانند آن ، روح آدمی را به شوره زاری رویش ناپذیر تبدیل می کند ، چه توقعی از شوره زار دارید ؟ شکلک آدمی داشتن باید ما را وادار به محسوب کردن جزو انسانها بکند ؟ و برایش دل بسوزانیم ؟
  • Lsp30556 IR ۱۳:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    با سلام مناظره جالبی بود هردو بزرگوار اطلاعات خوبی دادند آقامیری چیزی رو میگه که با عقایدی که تا الان تو ذهنمون کردن منافات داره وسه همین سخته قبول کردنش. دکتر رفیعی هم بزرگوارانه استدلال کردند دم هردوشون گرم
  • IR ۱۴:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    معنی مناظره رو هم فهمیدیم¡¡!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    • ویکی فقه IR ۱۳:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      نکته دیگر این‌که مؤلفان اسلامی معمولاً جدل و مناظره را در ارتباط با یکدیگر مطرح ساخته و گاهی آداب المناظره را ذیل کتاب الجدل آورده‌اند، چنانکه خواجه نصیر طوسی در کتاب‌های الجوهر النّضید و اساس الاقتباس به همین طریق عمل کرده است. با این‌همه، جدل و مناظره تفاوت ظریفی با یکدیگر دارند که خواجه‌نصیر خود نیز متذکر آن شده است. وی می‌گوید: «چون مقصود از جدل الزام غیر است، لامحاله مشتمل بود بر نزاعی، و در اغلب احوال جدل را به استعمال نوعی از عناد و احتیال احتیاج افتد».
  • IR ۱۴:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    درباره #مباحثه جنابان رفیعی و آقامیری ۱. آنچه ما در پیج آن دو بزرگوار دیدیم با آنچه بارها اصول آن را خوانده و شنفته بودیم، خیلی متفاوت بود. قاطعانه میتوان گفت که اسم #گپ_و_گفت آن روز، مناظره نبود. هر چند قبل از آن روی کلمه مناظره تاکید شده بود و حریف را به مناظره دعوت کرده بودند ولی نتیجه با آنچه قبلاً گفته بودند تفاوت زیادی داشت. حالا ممکن است چنین صلاح دانسته و با توجه به ده ها دلیل خودشان اینگونه بحث کردند اما ... هر چه بود، مناظره نبود. ۲. بیش از آنکه بوی تعارف بدهد، بوی ادب و وزانت نزاکت دو طرف میداد. تاکید میکنم؛ «دو طرف» اینطور نبود که فقط یک طرف متواضع باشد. هر دو طرف مودبانه با یکدیگر سخن گفتند و دلایل همدیگر را شنیدند پاسخ دادند. موافق نیستم که بعضی رفقای حزب الهی، فقط یک طرف را وزین و با قول لیّن دانسته و اندر فضایل اخلاقی آن بزرگوار مانور میدهند. آنچه سه بار به طور دقیق دیدم و دقت کردم، وزانت دو طرف بود نه فقط یک طرف. ۳. به یکی از مهم ترین چالش های جدید و جذاب پاسخ داده نشد و فقط به اشاره ای بسنده کردند. آن چالش «اختلاف مبنا» در عقاید و فهم حقایق معرفتی دین است. تا کنون بیشتر این بحث اختلاف مبنا، فقط در فقه مطرح می‌کردند و تقریبا برای بار اول بود که در یک جلسه عمومی در انظار جهانی، بحث اختلاف مبنای معرفتی مطرح شد و ای کاش و صد کاش که همین بحث به سرانجام می‌رسید تا تکلیف مباحث به صورت ریشه ای حل شود. شاید دوستان برای این بحث آماده نبودند وگرنه اصل اختلافات با امثال جناب آقامیری به همین نکته برمیگردد. ۴. تقریبا هیچ سوال و جوابی به مرحله اقناع نرسید تا هواداران دو طرف بتوانند به نتیجه برسند و تصمیم بگیرند. چون همه سوالات صرفا از باب طرح مسئله مطرح شد. نه از باب «چرا نظر تو چنین است و اشتباه میکنی که فلان اعتقاد را داری!» جواب هایی هم که داده شد همین طور بود. به تکرار و مختصر بسط و تشریح پرداخته شد. نه اینکه «اتفاقا من درست میگویم و ای کاش شما هم چنین اعتقادی داشتید ‌و مردم را از اشتباه در می‌آوردید!» ۵. چند بار گفته شد که «سخنان من تقطیع شده و نظرات من، آنچیزی است که مستقیم و کامل در پیج و کانالم آورده ام. نه کلیپ هایی که ممکنه هر کسی تولید کرده باشه. » این سخن، هم جالبه و هم دردناک!..... #حداد_پور_جهرمی
    • IR ۱۰:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      ببینید از بس کلک بازان واژه سیاست را بر کلک بازی نهاده و استعمال کرده بودند که برداشت عمومی شده بود ، امام راحل رضوان الله تعالی علیه هم قولا آن را رد کردند ، هم عملا سیاست به معنای واقعی کلمه ارائه دادند ، واژه مناظره هم همین قصه دارد ، فرهنگ دهخدا معنای مناظره را خوب ارائه داده است .
    • مصداقی از مبنی در مناظره فوق IR ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      ببینید مبنی آن مسلم یا مسلماتی است که طرفین هر دو بدان اعتقاد دارند ، مثلا در همین جا ، قرآن مورد اتفاق هر دو است ، حاج آقای رفیعی وقتی می فرماید مبنی را ... یعنی مثلا عدم مغفرت شرک یک اصل قرآنی است ، و اتفاقا آقامیری هم با پیش کشیدن وعد وعید ، ضمن پذیرش مبنی ، در صدد توجیه حرف خودش برآمد ، و این که مغفور نشدن مشرک وعید است ، و تخلف ازوعید نه تنها قبیح نیست ، بلکه زیباست ؛ منتهی آغامیری اشتباهش در این بود که ، نمی دانست قراین قرآنی ، به هیچ وجه ، اجازه وعید دانستن در اینجا را نمی دهد ، چرا که در گناهان دیگر ، درب آمرزش بلاتوبه ، بسته نشده است ، اما در مورد شرک ، هم تصریح می کند به لایغفری ، و هم مانع می شود از تلاش برای آن و لو لسانا و دعائاً !
  • مهدی منصوری IR ۱۵:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    عالی بود احسنت خداوند خیرتون بده
  • IR ۱۵:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
    دارند بهشت و جهنم می فروشند
    • IR ۲۰:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
      بهشت خریدنی است و خداوند هم فروشنده و خریداران هم بندگان یگانه پرست خدا ، اما جهنم کانال ورودیش عصیان خداست
  • من.ف GB ۰۰:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    آقا احسان منم مثل شما فکر میکردم و موضع شما را داشتم، تا اینکه بنا به فرموده رسول اکرم اطلبوالعلم و لو بالسین را عمل کردم و همانگونه که خداوند فرمود، دور دنیا گشتم تا عاقبت افراد را با گوشت و پوستم، خارج از شعارهای تزریقی پیدا کنم. نتیجه اش این شد که خداوند ارحم الرحمین در هر گوشه از این دنیای بزرگ، بزرگتر از وسعت بی حد خودش آدمهای خوبی دارده و آدمهایش محدود به سرزمین عزیزم ایران نیست. بر خودم وظیفه دونستم که یک پزشک متخصص و متعهد و اسلامی باشم که اسلام ناب محمدی را با خلق و خوی حسنه در عمل به مابقی دنیا معرفی کنم تا اینکه برای دیگران به تنهایی موعظه کنم که چو صد گفتار چون نیم کردار نیست.
    • علی IR ۱۷:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      با سلام تبلیغ اسلام با خلق و خوی محمدی کاری بس ارزشمند و گرانمایه است و البته بسیار حساس و دقیق و ظریف. دو تذکرِ عبارتی خدمت شما عرض می کنم: 1- در روایت مشهوری که از رسول خدا نقل فرموده اید (بالصین) صحیح است نه (بالسین) 2- عبارتی که از فردوسی نقل نموده اید کامل و صحیحش این گونه است: بزرگی سراسر به گفتار نیست / دو صد گفته چون نیم کردار نیست.* توضیحی پیرامون حدیثی که جنابعالی مطرح فرموده اید: در صدر اسلام، کشور چين به عنوان نمادي از دوري راه مطرح بوده است و تعبير «ولو بالصين» صرفاً بيانگر دوري راه است و نه نمادي از بلاد کفر؛ و مفهوم روايت اُطلبوا العلم ولو بالصين اين است که اسلام براي آموختن علم مشروع و حقيقي چنان اهميتي قائل است که اگر براي آموختن آن طي مسافتي بعيد نيز لازم باشد، بايد براي کسب آن تلاش کرد و دوري راه، چنين تکليفي را از دوش انسان بر نخواهد داشت. آنچه تفسير فوق را در مورد «ولو بالصين» تأييد ميکند، روايتي از امام صادق عليه السلام است که از آن حضرت عليه السلام سؤال ميشود: اگر فردي نماز چهاررکعتي يا سه رکعتي خود را در رکعت دوم سلام دهد و پي کار خود رود اما ناگاه به يادآورد که نمازش را ناقص خوانده است، تکليف او چيست؟ امام عليه السلام ميفرمايد: «يبني عَلي صَلوته فَيُتمّها وَلو بَلَغَ الصين ولايُعيدُ الصلوة» يعني فرد، رکعات باقي مانده را به جا ميآورد و همان نماز را تمام ميکند، اگر چه تا چين رفته باشد.منبع: فصلنامه سمات، شماره دوم، تابستان 1389
  • حسن IR ۰۲:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    آخرت همشه نور نور نور گناهکاران با گناهشان در دنیا نور ندارند و نمی توانند به اون نور نزدیک شوند روح با نور سر وکار داره نه چیز دگه
  • حسن IR ۰۲:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    آخرت همش بحث نوره به نظر من گناهکاران تاریک اند و در آخرت نور ندارند و همچنین از نور فاصله دارند و نمی توانند به نور نزدیک شوند همش نور به شکل دنیا جسم نیست اونجا فقط نور نور نور
    • علی IR ۲۰:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      با سلام مؤمنان در قیامت با نورعقایدو اعمال و صفات حمیده خود حرکت می کنند. در آیه 12 سوره حدید می خوانیم: يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَىٰ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛ (ای رسول ما یاد آر) روزی که مردان و زنان مؤمن شعشعه نور ایمانشان پیش رو و سمت راست آنها بشتابد (و آنان را مژده دهند که) امروز شما را به بهشتی که نهرها زیر درختانش جاری است بشارت باد که در آن بهشت جاودان خواهید بود. این همان سعادت و فیروزی بزرگ است.(ترجمه الهی قمشه ای. 2- در روز قیامت منافقان از مؤمنان درخواست می کنند تا قدری منتظر بمانند تا آنها به ایشان برسند و از نور آنان بهره ای برگیرند ولی مؤمنان جواب رد به آنها می دهند ؛ چرا که چنین چیزی ممکن نیست يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ؛ و باز آن روز مردان و زنان منافق به اهل ایمان گویند: مشتابید و به ما فرصتی دهید تا ما هم از نور شما روشنایی برگیریم. در پاسخ به آنها گویند: واپس گردید (یعنی اگر می‌توانید به دنیا بازگردید) و از آنجا نور طلبید. در این گفتگو باشند که بین آن دوزخیان با اهل بهشت حصاری حایل گردد و بر آن حصار دری باشد که باطن و درون آن در، بهشت رحمت است و از جانب ظاهر آن عذاب جهنم خواهد بود. (ترجمه الهی قمشه ای)
  • IR ۰۳:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    به نظر من اقامیری در حدواندازه های این حرفا ومناظره ها نیست بخودی بزرگش کردن
  • عزیزی IR ۰۴:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    با سلام و عرض خسته نباش محضر سه استاد و افرادی که این فیلم را تماشا کردن ،حق بدون سخن این دو استاد رو می توان از طرز نشستن ،نحوه پوشش، نحوه خندیدن و..... تشخیص داد .درود برا حاج آفا رفیعی
  • مهدی IR ۰۶:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    با سلام و عرض ادب واقعاً جناب دکتر رفیعی نتوانستند استدلالی بحث کنند و ای کاش اندکی بیشتر تأمل کنند
    • IR ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      حاج آقا با پیش کشیدن غفران ناشدنی شرک ، خواستار رفع تناقض توسط آقامیری شد ، اما وی ناآگانه مدعی وعید بودن عدم غفران شد ! در حالی که برای وعید درب آمرزش بسته نمی شود ، ببینید ، خداوند می فرماید از شراب اجتناب کنید ، دست دزد را قطع کنید ، زناکار را تازیانه بزنید و ... اما در هیچ یک از گناهان مذکور ما را از آمرزش طلبیدن برای گناهکار منع نکرده و نفرموده است که آنها را نمی آمرزم ، در حالی که برای شرک می فرماید نمی آمرزم ، و بعد هم می فرماید ، کسی حق ندارد برای چنین گناهی طلب آمرزش کند ، حتی اگر مشرک نزدیک ترین خویشش باشد ، حتی اگر درخواست کننده پیامبر خدا باشد ! کجای این وعید است ؟ خداوند از یک واقعیت در آینده خبر می دهد ، و می فرماید این واقعیت تغییر ناپذیر است ، و کسی حق هیچ تلاشی حتی درخواست زبانی برای تغییر آن ندارد !
  • IR ۰۷:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    نظر آقامیری کاملا درست است و به روز
    • IR ۱۰:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      حقایق وابسته به زمان نیستند ، تا صحبت از بروزی و غیر آن شود ، حرفهای آقامیری نظر نامیده نمی شود ، آقامیری از ضعف علوم پایه اسلامی بشدت رنج می برد ، کمکش کنیم ، هندوانه زیر بغلش نگذاریم .
    • علی IR ۱۴:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      با سلام به زودی نه از تاک، نشان می ماند و نه از تاک نشان و ما با آمدن مرگ با واقعیات مواجه خواهیم شد و از آن به بعد نه خبری از آقای آقا میری هست و نه از آقای دکتر رفیعی و نه از دوستانی که در این صفحه نکته ای مطرح می کنند بنابر این سعی کنیم حقایق و معارف را همان طور که هست تشخیص دهیم با بیان و خطابه زیبا و جذاب هیچ کسی حقایق تغییر نمی کند. مراقب خودمان باشیم .خداوند عواقب امور ما را ختم به خیر فرماید. موفق باشید.
  • داور IR ۰۸:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    آقامیری 1 ـ دکتر رفیعی صفر
    • IR ۱۰:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
      فوتبال نیست ، تازه بعضی از داوریها بدرد همون هم نمی خوره
  • محمد صادق قاسمیان IR ۱۲:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    آقای آقا میری خوف و رجا رو درست مطرح نمی کنن خداوند کریم که مشکلی با بندگانشون ندارن و اگر بعضی چیز ها مثل حجاب رو مطرح کردند این موضوع فقط باعث بوجود امدن نشاط و پیشرفت جامعه اسلامی میشه و همه شما میدونید که آقای آقا میری در مباحث اصلی و اعتقادی اسلام مشکل داره که این موضوع رو میشه از قران و روایات موثق اهل بیت فهمید و را رو از صحبت های ایشون پیدا کرد.
  • IR ۱۵:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    کاش آقای آقامیری روایت های ذیل آیه ۲۱سجده را ملاحظه می کردند و بعد به این ایه استناد می کردند
  • علی IR ۱۷:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    با سلام آیه 21 سجده این است: وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَىٰ دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ و قطعاً غير از آن عذاب بزرگتر، از عذاب اين دنيا [نيز] به آنان مى‌چشانيم، اميد كه آنها [به خدا] بازگردند. (ترجمه فولادوند) و اما تفسیر آیه : مجازاتهای تربیتی: به دنبال بحثی که پیرامون گنهکاران و مجازات دردناک آنها در آیات قبل گذشت، در اینجا به یکی از الطاف خفیّ الهی در مورد آنان که همان مجازاتهای خفیف دنیوی و بیدار کننده است اشاره می‌کند، تا معلوم شود خدا هرگز نمی‌خواهد بنده‌ای گرفتار عذاب جاویدان شود، به همین دلیل از تمام وسائل بیدار کننده برای نجات آنها استفاده می‌کند. می‌فرماید: «به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) می‌چشانیم، شاید باز گردند» (وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنی دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ). مسلما «عذاب ادنی» معنی گسترده‌ای دارد که احتمالاتی را در بر می‌گیرد. از جمله این که منظور مصائب و درد و رنجهاست. ج3، ص580 یا قحطی و خشکسالی شدید هفت ساله‌ای که مشرکان در مکّه به آن گرفتار شدند، تا آنجا که مجبور گشتند از لاشه مردارها تغذیه کنند! یا ضربه شدیدی است که بر پیکر آنها در جنگ «بدر» وارد شد. و اما «عذاب اکبر» به معنی عذاب روز قیامت است که از هر مجازاتی بزرگتر و دردناکتر است. (نقل از برگزیده تفسیر نور) این آیه در باره عصیانگران از فرامین الهی است آیه قبلی آن چنین می گوید: وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ ۖ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ؛ و اما كسانى كه نافرمانى كرده‌اند، پس جايگاهشان آتش است. هر بار كه بخواهند از آن بيرون بيايند، در آن بازگردانيده مى‌شوند و به آنان گفته مى‌شود: «عذاب آن آتشى را كه دروغش مى‌پنداشتيد بچشيد.»(ترجمه فولادوند)
  • محمد مهدی اسلامی (نام مستعار) IR ۲۳:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۱
    با درود و سلام بر خوانندگان عزیز عرض میکنم : الدٌنیا مررعة الآخرة =دنیا کشزار آخرت است راداریم ،امٌا الدٌنیا والآخرة مزرعتان = دنیا و آخرب ، دو کشتزارند را نداریم . پس باید در دنیا بکاریم و در آخرت درو کنیم و محصول بر داریم .همچنین داریم که دنیا محل عمل و آخرت محل در یافت پاداش و جزا است . ضمناََ در قرآن کریم خالدین فیها ابداََ لا یجدون ولیٌاََ و لا نصیراََ آیه 65 سوره ی مبارکه ی احزاب نیز مورد غفلت قرار ندهیم . در اینجا دو سروده را هم می آورم، یکی را در قسمت بعدی چون هر دو باهم طولانی میشود : فکر و صبر جمیل می باید ___کز سقوطت به ورطه ها پاید___معنی صبر نه ذلت و پستی است ___مایه ی عزٌت و زبر دستی است ___معنی دین و صبر را در یاب ___تا در آئی ز جهل و یابی باب ___باب خوشبختی و کرامت را ___زیر پا بردن ندامت را ___کندن ریشه ی وخامت را ___هدم و نا بودی رخامت را ___علم و ایمان و عقل چون داری ___پس زصبر و نماز بگیر یاری . آری صبر و حوصله را برای دریافت درست و در ک صحیح قرآن کریم و روایات و ادعیه و کلٌاََ هر چه را که میخوانیم یا میشنویم و عمل میکیم بکار بندیم و از خدا یاری بخواهیم تا ان شاءالله خدا پسند کار کرده باشیم . ملتمس دعای شما عزیزانم .
  • هدی AE ۰۰:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
    سلام ،،ممنونم که بلاخره فردی با این بنده ی خدا ،،مناظره کرد ،، الان در جامعه افردادی با عقاید ایشان و رویکرد جلوه ی رحمانیت خداوند ،،اقدام به هدایتگری میکنند ،،ایشان چون طلبه بودند و مردم به روحانیت احترام میگزارند ،،مهم شده است ،،اگر فرد عادی بود مشکلی نداشت ،،انشالله از زاهدین بی علم نباشند و ایکاش آقای آقامیر بیشتر اجازه میداد آقای رفیعی صحبت خود را تکمیل کنند و با توجه به تاثیری که از این گفتمان از اطرافیان شنیدم ،،متوجه شدم متاسفانه بی ادبی آقای آقامیر در اجازه ندادن به تکمیل گفتمان آقای رفیعی و ادب آقای رفیعی در برخورد جدی با ایشان ،متاسفانه دلیل عدم توانایی در پاسخگویی آقای رفیعی به ایشان مطرح شده است کاملا مشخص است این بنده ی خدا کاملا مساله را اشتباه فهمیده خداوند همه ی ما را به راه راست هدایت کنند و ایشان را نیز ،،و آگاه باشند شاید به فکر خودشان با جلوه ی رحمت خداوند،در ظاهر، دارند گروهی را هدایت میکنند ولی هدایت به حق نیست و اگر گفته های ایشان صحیح باشد پس خداوندمتعال همه چیز را لغو آفریده ،،اصلا اگر قرار بود در آخرت هم مشرکین بعد از دیدن واقعیت ایمان بیاورند و همانند کسانی باشند که در دنیا ندید ایمان آورده اند اصلا چرا خداوند انسانها را به روی زمین فرستاد خوب از همان ابتدا، همانند فرشته ها مطیع میافرید نه مختار،، ،،آقا امام زمان خودشان هدایتگر همه ی ما باشند
  • رضا صحرایی IR ۰۲:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
    مناظره با این ها فایده ندارد
    • علی IR ۱۷:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
      با سلام این متن انتخابی را مطالعه کنید تا به جایگاه مناظره پی ببرید***مناظرات امام صادق عليه السّلام*** يكى از برترين وسائل تبليغى هر گروهى در زمان امام صادق عليه السّلام ، تشكيل محافل علمى و مناظره ميان جمعى از هواداران يك فكر خاص و دانشمندان يك مكتب بود تا سرانجام فردى كه از پاسخ دادن به سؤ ال طرف مقابل عاجز مى شود، در برابر گروهى از مردم به عجز استدلال خود اعتراف نموده و تسليم طرف مقابل شود. اين مناظرات تركيبى از بحث هاى تفسيرى ، روايى ، كلامى ، و فلسفى بود كه به شيوه برهان و جدل منطقى برگزار مى شد. امام صادق ضمن انجام مناظرات فراوان با منحرفان فكرى و اعتقادى ، اعم از ماديين و زنادقه ، خوارج يا علماى معتزله و ديگر علماى اهل سنت ، از شرايط زمان و مكان برگزارى اين محافل براى تبليغ رسالت الهى خويش ‍ سود مى جستند. بسيارى از مناظرات خويش را در موسم حج و در مسجد الحرام ، چند روز قبل از شروع مراسم رسمى حج تشكيل مى دادند كه اين خود يكى از ظرافتهاى اين رسالت مهم الهى است كه مبلّغ بايد از زمان و مكان ، بهترين استفاده را بنمايد. موسم حج ، زمان جمع شدن دانشمندان فرق مختلف اسلامى و حتى غير اسلامى در مكّه بود و با يك مناظره كه به شكست خصم منجر مى شد، هزاران بيننده تحت تاءثير قرار مى گرفت . از سوى ديگر در زمان برگزارى مراسم حج ، امام و ياران ايشان از امنيت خاص زمان برگزارى مراسم و منطقه حرم برخوردار بودند كه اين امر به گستردگى كار ايشان كمك مى كرد. امام صادق عليه السّلام در اين راستا شاگردان و مبلغانى را تربيت كرده بود كه گاهى مناظره را به آنها واگذار مى نمود و خود به نظاره مى پرداخت و يا آنكه آنها بدون حضور امام به مناظره با مخالفان مى پرداختند. از جمله اين گونه مناظرات ، مناظره امام صادق با دانشمند شامى بود كه در اين مناظره امام صادق آن دانشمند شامى را با چند تن از شاگردان خويش ‍ به بحث دعوت نمود و در هر مرحله از مذاكره مرد شامى با يكى از شاگردان امام كه در اين جلسه علمى حضور داشتند، بحث مى كرد. شاگردان امام در اين بحث حمران بن اعين ، قيس الماصر، هشام بن سالم ، محمد بن نعمان الاحول ، و هشام بن حكم بودند. در پايان اين مناظره ، دانشمند شامى كه در ابتدا فقط كتاب و سنت رسول خدا را حجت مى دانست ، به حقانيت ائمه اطهار عليهم السّلام ، ضرورت وجود امام ، و امامت حضرت صادق ايمان آورد.
    • علی IR ۱۷:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
      ادامه مطلب ***مناظرات و پاسخ گويى به شبهات*** در قرن اول و دوم هجرى به سبب فتوحات مختلف مسلمانان ، شبهات و افكار منحرف سرزمين هايى كه مسلمانان فتح كرده بودند در ميان مسلمانان گسترش يافت . زنادقه ظهور كردند، تصوف و جبر و تفويض و قياس نيز فعاليت خود را آغاز نمودند، و اصحاب تشبيه و تعليل و... نيز فعاليت مى كردند. امام صادق عليه السّلام و شاگردانش نقش كارسازى در اين گونه مواجهات فكرى داشتند. به طورى كه جنبش فكرى در عصر امام صادق پديده اى از گفت و گو و مناظرات را در ردّ شبهات منحرفان و اصحاب نظريات غلط به وجود آورد. امام صادق مناظرات دقيقى با اهل اعتزال كه در آن عصر به عنوان يك خط فكرى جداگانه در مقابل ديگر مكاتب شكل گرفته بود داشتند. ايشان با منكران خط امامت بعد از نبى نيز گفت و گوهايى داشتند. از جمله از يونس بن يعقوب روايت شده كه گفت : با ابوعبداللّه بودم كه مردى از اهل شام وارد شد و گفت من مردى صاحب كلام و فقه هستم و براى مناظره با ياران و اصحابت آمده ام . حضرت از او پرسيد: سخن تو از كلام رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله است : يا از جانب خودت ؟ وى گفت : بخشى از آن از كلام رسول خدا و بخش ‍ ديگر از خودم مى باشد. حضرت فرمودند: پس تو در اين صورت شريك رسول خدا هستى ؟ وى گفت : خير. فرمود: پس وحى را از جانب خداوند شنيده اى ؟ گفت : خير. فرمود: پس اطاعت تو همان طور كه اطاعت رسول اللّه واجب است ، واجب مى باشد؟ گفت : خير. يونس بن يعقوب مى گويد: در اين هنگام ، حضرت رو به من كرد و فرمود: اى يونس ، او قبل از اين كه سخن بگويد، دشمن خودش مى باشد. سپس ‍ فرمود: اى يونس ، اگر علم كلام را به خوبى مى دانى ، با او سخن بگو.(360) همه اين مناظرات در كنار مناظرات عميق و دقيق شاگردان آن حضرت كه از درياى علم امام بهره گرفته بودند، اثر مهمّى در تزلزل فكرى مخالفين و اشاعه تفكر شيعى داشت . ((هشام بن حكم )) و ((مؤمن الطاق )) دو تن از برجسته ترين متكلمان شيعى بودند كه هيچ كس در مناظره با اين دو توان ادامه بحث را نداشت . موفق باشید.
  • محمد مهدی اسلامی (نام مستعار) IR ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
    با سلام و احترام بر خوانندگان عزیز ، یکی دیگر از سروده ها را در اینجا می آورم که با آن سروده ی قبلی مجموعا در بر رسی این مناظره شاید مفید واقع بشود ، ان شاءالله تعالی. از کلامم رفیق چرا رنجی __-با چه معیار گفته ها سنجی؟___گر مدلٌل بیان کنی عیبش ___با سپاس از تو میکنم غیبش ___باشد اصلاح آن اگر لازم ___شک نکن میشوم بدان عازم___ور بگوئی خوشم نمی آید ___گویمت حق همیشه می پاید ___گر نداری جواب شایسته ___کن عزیزم سکوت بایسته___ردٌِ حق با خوشامد و نآید ___جز به ابلیسیان نمی شاید___پس نگوئیم به کس ز حق بر دار ___دست خود تا شوی چو یک پروار. کسی که با خودش سر ستیز و دشمنی نداشته ، منصف و عاقل باشد ، خود را کاملاََ آماده میکند که حق را هر کس حتٌی مشرک هم بگوید کاملاََ بپذیرد و اگر باطل را متی حکیم و بهترین دوست نیز بگوید نپذیرد . در اینجا نیز اجازه میخواهم که دو حدیث را یکی از صادق آل محمدعلیه آلاف التحیٌَة و الثٌَناءو دیگری از مولی امیر المؤمنین صلواة اللٌه و سلامه علیه است را که حقیر نقل بمعنایشان را به نظم آورده ام ، بنویسم . گوشدارد خالد ار بر حرف زید ___بنده ی او میشود بی شرط و قید ___حرف زید ار حق بود حرف خداست___خالد است یکتا پرست از شرک جداست ___ور بگوید حرف ابلیس خبیث ___ خالد است مشرک ز اصغاءالحدیث___ حرف حق را مشرک ار گوید بگیر ___ و ر حکیمی باطلی گوید مگیر . پس ان شاءالله تعالی تلاش میکنیم که ضمن حفظ حرمت گویندگان ، هر قسمت از بیاناتشان که حق است با کمال اشتیاق قبول کنیم زیراهیچ عاقلی دوست ندارد بر خودش ستم کند . خدای تعالی همه ی ما را براه راست خودش هدایت بفرماید . با عرض ادب محمد مهدی اسلامی .
  • IR ۱۷:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
    آقای آقامیری افکار روشنگرانه دارند و اهل جستجو گری در دین هستند که این به مذاق خیلی از اهل ظاهر دین خوش نمیاد. به نظر من اکثر حرفهایشان درسته
  • محمد مهدی اسلامی (نام مستعار) IR ۱۹:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
    با سلام و احترام بر خوانندگان عزیز و بزر گوار ضمن پوزش از بابت اطاله ی کلامم، به نظرم رسید شاید این سروده نیز که در اینجا می آورم در ارتباط با این مناظره خالی از فایده نباشد ، گرچه آن سخن معروف را که «هیچ بقالی نمیگوید ماست من تر ش است » را در ذهن تداعی میکند ولی با توکل بر خدا می نویسم : بکوشیم هم حب وهم بفض خود ___بخدمت گماریم با لب خود___ببینیم خشنودی رب را ___نسازیم روان بر دهان سب را ___ مگر آنچه اذنش بداده خدا___کنیم روح خود از پلیدی جدا___کسی کو بفرمان یزدان پاک ___مطیع است شود بهر حق سینه چاک ___کجا بَرده ی ِ نفس و شیطان خویش ___قدم در ره حق گذارد به پیش ؟___مگر ممکن است ظالمین دوست داشت ___پس آنگه به دل حب حق راا بکاشت ؟___هر آن کس که خود در ره حق گماشت ___هوس های خود زیر پایش گذاشت پس اول کنیم چاره این درد را___بدانیم سپس حق طلب فرد را . ان شاءالله موفق ومؤید باشید . ملتمس دعای عزیزان حوانند ه
  • IR ۲۳:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
    اگر بنا باشه هر کس حتی مشرک در سیر عوالم کامل بشه بعد برود بهشت من این خدااا اصلا قبول ندارم چرا که طرف هر کاری که تو این دنیااا خواسته کرده بعد خوب در سیر عوالم پاک بشه با آن کسی که سعی کرده مخالفت امر خداا را بکند بعد در سیر عوالم پاک بشه یکی باشه اصلا قبول ندارم چرا که خلاف عدالت است
  • IR ۲۳:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
    در پست قبل این مطلب اشتباه تایپ شد مخالفت امر خدا نکند یکی باشه قبول ندارم چرا که مخالف با عدالت است
  • سعید IR ۰۵:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۳
    اقای دکتر رفیعی خیلی محکم تر از این حرفا جلوی ... اقا میری باید جواب میدادی الان خیلی ها فکر میکنند این اقا حرفاش درسته بابا این اقا اصلا قرانش هم با ما فرق داره هر جور خودش خواست تفسیر میکنه اهل بدعت شده با اونایی که ولایت اقا امیرالمونین و غصب کردن هیچ فرقی نداره...مگه حدیث نداریم اگر تمام مردم به ولابت اقا امیرالمومنین علی علیه السلام ایمان داشتند خدا جهنم و اصلا خلق نمیکرد مگه اقا امام حسین خون نداد تا امت رو هدایت کنه خب بیعت میکرد با یزید بعدش میگفت خب هر کی هدایت شد که شد هر کس هم هدایت نشد یه تو یه عالم دیگه هدایت میشه واقعا حرفا این اقا بعضی هاش مسخرس ..
  • قاسمعلی IR ۱۴:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۳
    معلوم نشد چرا آقای آقامیری در جواب ایه قران که در زمان مرگ و درخواست کسانی که خواهان بازگشت و جبران گذشته و عمل صالح هستندجواب مستند قرانی نداد لابدجوابی نداشت
  • احسان RO ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۳
    باید زودتر جواب ادم های مثل آقا میری به این شکل داده میشد. خلع لباس کردنش کار اشتباهی بود. درود بر استاد رفیعی عزیز که بهترین کار رو با گذاشتن مناظره انجام دادن. خدا بهش سلامتی بده. با علی
  • محمد مهدی اسلامی (نام مستعار) IR ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۴
    در تمام کارها از جز ء و کل __فکر نیکو را شکوفا کن چو گل _حکمت و علم وخرد را بار بند___جمله را با وحی حق در کاربند __حق و باطل را بنیکی در ک کن _حق را برگیر و باطل ترک کن _در چنین صورت ره عرفان گشود __از برایت حضرت رب الودود. منظور از عرفان در اینجا ، علاوه بر عرفان مصطلح ، هر شناخت دیگری را نیز شامل است یعنی مطلق شناخت مورد نظر است . کسی که با دین اسلام و خودش دشمنی ندارد ، بدنبال شناخت حق است و مقید شدن به آن ، اگر چه حق را بظاهر نا خوشایند و بضرر خود ببیند ،
  • علی هراتی IR ۱۹:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۴
    من در برابر تفسیرهای سنتی از متن مقدس، درباره معنای خلود، کاملا می ایستم و مخالفت می کنم. به نظر من، باید خلود را به معنای (ماندگاری) ترجمه کرد که طول مدت را در ذهن انسان تداعی می کند: حالا این طول مدت می تواند برای اهل بهشت نامحدود باشد و می تواند برای اهل جهنم محدود باشد. متاسفانه ما معمولا خیال می کنیم متن مقدس، یک کتاب فلسفی منطقی با واژه های تک معنایی متصلب است و به این خاطر نمی توانیم همدلی و همراهی با آن داشته باشیم‌. اصلا قرآن با این موشکافی‌های انتزاعی که ما می کنیم ربطی ندارد، بلکه تنها می خواهد دو مسیر اصلی و چشم انداز را از یکدیگر تفکیک کند مسیر ابرار از مسیر فجار، مسیر ایمان از مسیر کفران، که صد البته خود ایمان و کفران را باید یکجورایی اخلاقی فهم کرد. ایمان و کفر، یک تصدیق و انکار به معنای ریاضی نیست. خدا، به هیچ وجه کسی را که اشتباه ریاضی مرتکب شده است مجازات نمی کند. پیشنهاد می کنم سوره الرحمن را مطالعه کنید؛ اتفاقا در این سوره همه تقسیم بندی ها بر اساس ملاک‌های اخلاقی است: وَوَضَعَ الْمِیزَانَ * وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ * هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ * یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ. ببینید مفاهیمی هایی مانند میزان، احسان و مجرمون همه مفاهیمی اخلاقی هستند. و از سوی دیگر، دربرابر کسانی که یک خوشبینی خام و ناپخته ترویج می کنند که همه و همه، بخشیده می شوند و هیچ کس مجازات و تنبیه نمی شود، هم می ایستم، اگر اشرار و ظالمان، که خون مردم را توی شیشه کرده‌اند، قسر در بروند و مانند دیگران با آنها رفتار بشود، خود این بزرگترین شرارت و ناانصافی است. فیلم Dogville (داگویل) را پیشنهاد می کنم در این راستا ببینید. کارگردان در اینجا خدایی را که هیچ وقت مجازات نمی کند نقد می کند. به قول اخوان ثالث: گذشت، ای پیر پریشان! بس است/بمیران، که دونند، و کمتر ز دون/ بسوزان، که پستند، و ز آن سوی پست. البته کم و کیف این مجازات را، در تحلیل نهایی، محدود می دانم، تا جایی که بشود گفت حساب کتابی در کار است
    • IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۵
      معنی کردن ذوقی و من و تو ندارد . خداوند در قرآن می فرماید : « وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ . هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر به زبان قومش، تا (بتواند پيام خدا را) براى مردم بيان كند . آیه ۴ سوره ابراهیم . در این آیه شریف ، موضوعیت زبان قوم و فلسفه آن که تبیین باشد ، به روشنی بیان شده است . برای اطلاع از زبان قوم می بایست به سراغ زبان شناسان قوم رفت ، نمی شود خلود را به گونه بام دو هواهه معنی کرد ، اگر در بهشت نامحدود است ، جهنم هم چنین است .
    • علی IR ۱۹:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۳
      با سلام خلود به همان معنای مکث طویل و ماندن طولانی مدت است اما وقتی با قید" اَبَداً " همراه می شود به همان معنای مکث همیشگی و ابدی و جاودانگی معنا می دهد و اگر ما در باره بهشتیان خلود را به معنای جاودانگی می گیریم با استناد به همین ترکیب [خلود + ابد ] است که در آیاتی مثل آیه 122 سوره نساء است که می فرماید وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۖ وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا؛ و آنان که به خدا گرویدند و کارهای شایسته کردند به زودی آنها را به بهشتی درآوریم که زیر درختانش نهرها جاری است و همیشه برای ابد در آن باشند. وعده خدا حق است، و کیست در گفتار راستگوتر از خدا؟!**** همین ترکیب در یک آیه در باره جهنم نیز آمده است و آن در سوره جن آیه 23 است که می فرماید: وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا؛ و آنان که نافرمانی خدا و رسول او کنند البته کیفرشان آتش دوزخ است که در آن تا ابد مخلّد باشند. همان گونه که ملاحظه می فرمایید در مورد جهنم هم همین ترکیب [ خلود + ابد] به کار رفته است و در باره گناه خاصی هم نیست بلکه شامل همه گناهانی می شود که جهنمی ها مرتکب آن شده اند البته بر اساس سایر دلایل از آیات و روایات عده ای از این قانون کلی استثناء شده اند ولی اگر همه افراد از تحت یک قانون کلی خارج شوند ذکر آن قانون قبیح است و از هیچ گوینده عاقلی پذیرفته نمی شود حتی اگر افراد کثیری هم از تحت آن قانون کلی خارج شوند و تعداد بسیار ناچیزی باقی بمانند باز هم از گوینده عاقل پذیرفته نمی شود مگر دلیل موجهی داشته باشد. با توجه به این نکته ای که عرض شد نظر جنابعالی چیست؟ لطف کنید بیان بفرمایید. موفق باشید
  • پرستو IR ۰۱:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۶
    به نظر من مناظره زیاد خوبی نبود یعنی منصفانه نبود آقای آقامیری بیشتر حرف زدند و کلام دکتر رو قطع میکردند و بیشتر ساعت بحث رو تحت اختیار گرفتند و بیشتر ارائه بحث میکردند و کمتر تمایل به شنیدن جواب داشتند در حالی که هدف اصلی بحث این نبود نگذاشتند مخاطب ازین مناظره سود ببرد و همچنین خنده های جناب آقا میری در وسط کِلام دکتر صحنه زیبایی نبود
  • امید کریم زاده IR ۰۳:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۷
    آقای آقامیری فقط قدرت جذب با سخن دارن نه علمی که آقای رفیعی دارن، برای همین آقامیری جوونا رو با چهارتا ادا و چاکرم بازی جذب میکنن ، خب اگه تو برزخ راه برگشت هست که من الان میرم کلی گناه میکنم بعد تو برزخ اعمالم رو درست میکنم ، ببخشید عزیزان ما دین مبین اسلام رو داریم باید حواسمون باشه بلایی که بخاطر آسون گرفتن دین سر مسیحی ها و یهودیت اومد سر ما نیاد وگرنه از راه درست خارج میشیم
  • ملت IR ۱۱:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۷
    واقعا این چه مناظره هست همش قربون صدق هم رفتن اخرش هم میری گفت همه بخشیده میشوند حتی ابولهب و فرعون .دکتر رفیعی هم خندید؟ ما این زمان احتیاج به کسانی و علما و دانشمندانی داریم که با دست پر و قاطع جواب این چالشهای میری لوژی... و حتی وهابیون را بدهد نه با خنده با استدلال قوی و محکم .نه کسانیکه یکعدد نمیتونن اعلام کن و شده مسخره تمام شبکه های وهابی. علما ما اگر بحق هستن که حقن بایستی کم نیاورن وقاطع مستند دلیل وبرهان داشته باشند...
    • علی IR ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      با سلام مگر مشرک گناهش چیست که باید همیشه در جهنم باقی بماند؟ و با گمانه زنی افرادی مثل آقای آقا میری و دیگران و حتما با وساطت آنها در قیامت مشرکین بالاخره بهشت را فتح کنند. ما به طرفداران این فکر که جوابی جز استبعاد خلود و عدم امکان جمع آن با ارحم الراحمینی خداوند ندارند، می گوییم بیایید مشکل را ریشه ای حل کنید با این روش می توانید کلا جهنم را تعطیل و فرشتگان مامور جهنم را مرخصی ابدی بدهید حال که اسلام رحمانی شما آیات فراوان در باره کیفیت عذاب را نمی پسندد و از جمله خلود در جهنم را بیایید در همین دنیا مشکل شرک را حل کنید به این بیان که مگر مشرکان چه چیزهایی را شریک خدا قرار داده اند جز بتهایی که دست ساز خودشان بوده نه چشم داشتند تا ببینند نه گوشی که بشنوند و نه قدرتی که حتی از خود دفاع کنند پس به خدای ارحم الراحمین بگوییم بیایید با شرک کنار بیایید اگر چند بت موهوم و خیالی و تشریفاتی و بیجان شریک شما باشند چه ضربه ای به فروانروایی شما دارد حتی اگر عیسای مسیح هم به عنوان پسر یا شریک شما تلقی شود یا حتی روح القدس؛ اینها همه پنداری و خیالی است و در نفس الامر و حقیقت کسی توان شراکت با شما را ندارد پس شما که ارحم الراحمین هستید چرا برای یک امر غیر واقعی بندگان ضعیف خود را به جهنم میبرید و این همه عذاب می کنید تا ما امروز بنشینیم با هم بحث کنیم که سرانجام خدا آن مشرکان را از جهنم خلاص می کند یا خیر. شما هم که می فرمایید خدا به قدری ارحم الراحمین است هر کاری برای نجات بندگانش می کند این درخواست از خود خداوند است از او بخواهید پافشاری نکنند و به خاطر امری وهمی و خیالی، مشرک تولید نکنند تا بعد پرونده سازی شود و تحویل ماموران جهنم داده شود بلکه بیایند با یک اقدام ارحم الراحمینی در همین دنیا بحث را بکلی و ریشه ای حل کنند این لازمه منطق شماست ما می گوییم آیا خدا براین کار قدرت دارد یا قدرت ندارد اگر بفرمایید قدرت ندارد، پس قدرت خدا را محدود کرده اید و این خلاف عقیده شماست و اگر بفرمایید خدا قدرت دارد ولی انجام نمی دهد پس بخیل است و با ارحم الراحمینی او سازگار نیست. هر کس جواب منطقی دارد بفرماید تا ما هم از نقطه نظرات وی استفاده کنیم . موفق باشید
  • اکبر باقری IR ۱۷:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
    سلام نمی‌دونم دکتر رفیعی چرا پافشاری نکردند که بالاخره در اخرت مشرک بخشیده میشه یا نه. و ثابت کنند که چنین نیست و اینکه اعمال این دنیا در آخرت ادامه پیدا نمی‌کنه. آقای آقا میری شما که چنین نظریه دارید علنی دارید به گناه و معصیت و بی و بند وباری در این دنیا چراغ سبز نشان میدهید.چرا که طبق گفته شما انسان بعد از مرگ پشیمان شده و ترقی می‌کنه و بخشیده میشه. آقای محترم کجای قرآن و روایات این نظریه شما رو ثابت می‌کنه.چرا با دلیل و مدرک جواب دکتر را ندادید و فقط گفتید نظر من اینه. آقای آقا میری فکر نمیکنید با این حرف و نظریه تون هزاران نفر وشاید هم میلیون ها نفر رو گمراه کنید ؟ چون دارید رسماً مجوز گناه و معصیت در این دنیا را می دهید. کاری نکنید و بترسید که مثل عبدالوهاب سنی لعنت الله علیه که در کتاب خاطرات مستر هنفر نوشته که او یک آدم آزاد اندیش بوده و هنفر اون انگلیسی لعنتی جاسوس هم از همین افکار او استفاده کرد و فرقه ضاله وهابیت را با کمک را درست کرد و از اون زمان تا روز قیامت میلیون ها نفر گمراه و جهنمی شدند (جنابعالی هم به دلیل افکار و نظریات خود به چنین سر نوشتی و لعنت خدا گرفتار بشید.)
    • علی IR ۰۱:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
      با سلام سخنی از امام راحل عظیم الشأن در باره شاه جنایتکار و مساله خلود در جهنم جنایات بیشمار شاه‏ ‏‏ بحمدالله اینها از بین رفتند و خواهند رسید به جرایم خودشان در آنجایی که آنجا دار‏ ‎‏جزاست. ما نمی توانیم یک نفر آدمی که به اندازۀ محمدرضا ارتکاب جرایم کرده، بشر با‏‎ ‎‏تمام قوایش نمی تواند او را این جنایتهایی که او کرده است جزا بدهد؛ برای اینکه‏‎ ‎‏بالاخره تا آخرش این است که یک نفر آدم مرده است. یک نفر آدم مقابل یک نفر آدم‏‎ ‎‏است. کسی که هزاران جمعیت را ـ بسیاری از اشخاص را خودش در 15 خرداد‏‎ ‎‏ـ آنطوری که می گفتند ـ خودش در هلیکوپتر، از آن بالاها، خودش مرتکب این قتال‏‎ ‎‏شده است، و با امر او، این ملت با امر او به این قتلگاهها خیابانهای ما مبدل شد، یک ملت‏‎ ‎‏را از بین برده است، یک ملت را، ما چه جوری می توانیم او را ‏‏[‏‏به جرم‏‏]‏‏ ارتکاب این‏‎ ‎‏جنایت ما عوضش را به او بدهیم. این دلیل بر این است که یک عالم دیگری است که در‏‎ ‎‏آنجا همۀ این معانی حاصل می شود. یک عالمی که ابدی است؛ جهنمی که خالد است؛‏‎ ‎‏همیشه است. یک عذابی که تصورش را ما نمی توانیم بکنیم. این دلیل بر این است که‏‎ ‎‏یک عالم دیگری باید باشد تا این مجرمها را در آن عالم جزایشان را بدهند. ما در این‏‎ ‎‏عالم نمی توانیم جزای اینها را بدهیم.‏***منبع: صحیفه امام، جلد 8 صفحه 245.
  • دکترطاها IR ۱۷:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۳
    به نظر می رسد آقای آقامیری در حوزه فقط سفسطه و مغلطه رو خوب یاد گرفتن و نتوانستن از ادله و ملاک ها که در اول قرآن هست و بالاخص نص صریح ، خوب استفاده کنن و فهم دقیقی نداشتن استادی می گفت چقدر بد است که انسان قبل از اینکه خودش را بسازد مردم دورش جمع بشن و ایشون مصداق این هست خداوند هدایتش کنه چون باعث گمراهی خیلی از جوون ها شده و خیلی ها به واسطه صحبت های او به راحتی گناه می کنن و امید رحمت دارند که در لسان روایات اهل بیت به این امید ، رجاء حمق می گویند والسلام
    • علی IR ۰۲:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
      با سلام اجازه بفرمایید به یکی از ادعاهای جناب آقای آقامیری جوابی کوتاه بدهیم تا میزان مغالطات ایشان بر دوستان قدری روشن تر شود. ایشان خوراک جهنمیان را که در آیات 36 و 37 آمده است به نوعی زیر سؤال میبرند و با قرآن مخالفت میکنند و می گویند: به عنوان مثال ما گاهی می‌خوانیم که خوراک جهنمیان چرک و خون است در حالی که خداوند به همه بندگان در هر حالتی رزق می‌دهد. چگونه می‌شود که در جهنم رزق بنده از چرک و خون باشد.**** ما فعلاً با آیات به ایشان جواب نمی دهیم بلکه جوابی همه فهم ارائه می دهیم تا دوستان اگر ایرادی می بینند بفرمایند. چینی ها خون حیوانات را مثل گوشت، پوست، چربی، دل و روده آنها می خورند.در کره، برنج و چند چیز دیگر را در خون گاو می جوشانند و می خورند. در سوئد خون خوک را تفت می دهند و همراه نان به عنوان صبحانه میل می کنند.در آمریکا و تایلند در دوره نظامی به نظامیان خود خون مار کبری همراه با گوشت خام می دهند و آنان می خورند. خون آشام ها، معتاد به خوردن خون انسان هستند آنان کسانی هستند که بلوغشان با میل شدید به نوشیدن خون آغاز می شود. مرتاضانی در هند زندگی می کنند که میخ و شیشه و نجاست می خورند.در برخی نقاط مدفوع حیوانی به نام زباد را به عنوان قهوه می خورند و نیز تخم مرغ را در ادرار انسان می پزند و می خورند. در صدر اسلام در جاهلیت خون حیوانات را می خوردند و... سؤال این است که رزق و روزی این افراد را همین خدای اسلام رحمانی شما میدهد یا خدایی دیگر! چرا از طیبات به آنها نمی دهد لابد شما می فرمایید خودشان این تغذیه ها را برگزیده اند و خدا هرگز آنها را مجبور نکرده . این دقیقاً حرف ماست که اگر جهنمی ها خون و چرکابه یا آب جوش و چیزهای چندش آور می خورند به انتخاب خودشان است و این باطن همان گناهان آنان است آنان از خوردن این چیزها زده نمی شوند و باز ادامه می دهند همانطور که در دنیا از تکرار گناه خسته که نمی شدند هیچ بلکه تشنه تر هم می شدند. پس چرک و خون غذایی است که در آشپزخانه دنیا آماده کرده اند و با خود آورده اند آنجا مثل اردوگاهی است که مسئولان اردو به هر کس همان غذایی را می دهند که خودش به همراه آورده است. این غذای دلچسب آنهاست و حتی در دنیا همه از غذای ماها لذت نمی برند و اگر میهمان ما شوند شرمنده می شویم چون غذاهایی را دوست دارند که ما در سفره مان نیست.ادامه دارد
    • علی IR ۰۲:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      با سلام ادامه مطلب قبلی ما در همین دنیای امروز کسانی را داریم که این خوراکی ها را میل می کنند و از آنها لذت میبرند ما از جناب آقای آقامیری و همفکرانشان می پرسیم شما فعلا همین دنیا را که نقد و غیر قابل انکار است حل کنید تا برسیم به آخرت و حل این مساله که آیا ممکن است خداوند به جهنمی ها خونابه و چرک و امثال آن بدهد برخی از این خوراکی ها اینهاست.&&&& خوراک سنجاقک* سوسک آب پز* کله پاچه سگ* ترشی هزارپا* خوراک عنکبوت* سوپ پای کفتار* اسنک ستاره دریایی* سوپ لانه پرندگان* خوراک تابستانه سوسک به عنوان تنقلات* آبگوشت خفاش* خوراک کرم شب تاب* مربای مورچه* سوپ خفاش* ترشی بچه موش* سالاد عنکبوت * معجون مار و عقرب،* رتیل سوخاری* مار اسپایسی* پوست خوک* اختاپوس زنده*عروس دریایی* گوشت خرگوش* گوشت خیار دریایی* کروکدیل* لاک پشت* قورباغه و ... ما فکر میکنیم همه همین غذاها و گوشتهای پاک و طیبی را دوست دارند و میل می کنند که ما به برکت اسلام و قرآن دریافته و در برنامه تغذیه خود گنجانده ایم ولی واقعیت این است که برخی برای خوردن تغذیه هایی که نام بردیم سر از پا نمی شناسند و شما حتی طرز تهیه و تصاویر آن را در اینترنت میتوانید ببینید. سوال ما این است که رزق و روزی این افراد را چه کسی میدهد آیا خداوند نمی توانست موادی را که این افراد مصرف می کنند از دسترس آنان دور کند و یا جهاز و دستگاه گوارش انسانها را طوری تنظیم کند که نتوانند از اینها بخورند آن هم نه یک بار که بارها و بارها پس باید بپذیریم که رزق این افراد را همان خدایی می دهد که رزق ما شیعیان را می دهد حالا چرا خداوند از طیبات به آنها نمیدهد چون خودشان نمی خواهند و خداوند به انسانها اختیار و آزادی در عمل داده و کسی را مجبور نمی کند ما می گوییم همین خدایی که در دنیا تغذیه دلخواه هر کسی را از او مضایقه نمی کند فردای قیامت هم تغذیه ای را که خود آن فرد آورده به زور از او باز نمیگیرد بلکه ماموران جهنم موظفند همان تغذیه ای را که خود او انتخاب کرده و با خود آورده به او بدهند. آن چرک و خون و امثال آن، باطن همان کارهای خلاف و ناشایستی است که در دنیا انجام می داده است پس همانگونه که به کار خدا در دنیا ایرادی نیست در آخرت هم ایرادی نیست. دوستان باید فکر تحلیلی پیدا کنیم تا بتوانیم حق را از باطل تشخیص دهیم.موفق باشید
  • رضا IR ۰۱:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۴
    اقایان هر دونفر مسلط بودند. ایشالا اقای آقا میری مجددا به اون چیزی که حقشون هست برسند.
  • مهدی IR ۰۷:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۴
    از اول تا اخر ذهن اقایون به ناهار و صبحانه بود...
  • بی نام US ۰۹:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۴
    خاک بر سر کسایی که چشم و گوش بسته فقط میخوان کسی رو زیر سوال ببرن که به جامعه برگشت دوباره به دین رو ایجاد کرد.افراطی های تند رو شما تا کی و تا کجا میخواین به اسلام ظلم کنید و خداوند رو جبار نشون بدید و طبق سلیقه خودتون مثل داعشی ها و واهبی ها از اسلام یک غول خطرناک یا سلاح کشتار بسازید.حسن آقامیری اسلام رحمانی و اسلام پر از رحمتی رو به مردم نشون داد که هیچ کسی تا کنون نشون نداده و مردم رو دعوت به تفکر کرد کاری که شما نکردید و مردم رو دعوت به تقلید کردین.حسن آقامیری اسباب افرادی که از نام دین داشتن میخوردن و میبردن بست و این شد که باهاش دشمن شدن.انثال آقای رفیعی و حتی بزرگتر از ایشون باید بیان خاک پای ایشون رو سرمه چشم کنن و بخاطر کار زیبای آقامیری در دعوت مردم به دین اسلام پر از زیبایی از ایشون تشکر کنند و روش ایشون رو در جامعه گسترش بدن.اسلام دین خشونت نیست و توحش از اسلام بدور هستش پس اگر کسی موافق توحش هست لطفا اسلام رو ترک کنه چون پاسخ سختی از دنیا و آخرت خواهد گرفت.وسلام
    • علی IR ۱۸:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۱
      با سلام : افراطی ها که به قول شما حسابشون معلوم شد اما بنده چند سؤال از شما دارم که خواهشمندم با تعقل و با پرهیز از تقلید از این و آن به آنها جواب دهید. 1. اگر اسلام شما رحمانی است آیا اسلام رحمانی می گوید به برادران و خواهران و بزرگانی که مسلمانند ولی با شما هم عقیده نیستند بر سرشان خاک بپاشید و به آنان حمله کنید این رفتار بر اساس کدام آیه و روایت از اسلام رحمانی است! 2- سؤال دوم این است: اگر کسی در جلو چشم کسی به ناموس او تجاوز جنسی کرد و افردی که ناموسش مورد تجاوز جنسی قرار گرفته، مثل شما این قرائت از اسلام ؛ موسوم به اسلام رحمانی را معتقد بود به نظر شما بر اساس تعالیم دینی باید جلو اآن متجاوز را بگیرد و او را مجازات قانونی هم بکند یا بر چهره او تبسم کند و حتی دسته گل هم به او تقدیم کند. 3- سوال سوم بنده از شما این است که معیار ما و شما در تفسیر اسلام ، قرآن است من همه قران را از شما سؤال نمی کنم فقط سوره الرحمان را که به عروس قران لقب گرفته است مطالعه کنید و ملاحظه بفرمایید که خداوند در این سوره مرتب نعمتهای الهی را بر می شمارد و 31 بار جنیان و انسانها را مورد خطاب قرار می دهد و میفرماید فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ(الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ بعد از مطالعه و تفکر پیرامون آن به ما بگویید این سوره همان اسلام رحمانی شما را بیان میکند یا قرائتی دیگر و برداشتی دیگر که منطقی و عقل پسند و متناسب با مقام خداوند است را برای ما به تصویر می کشاند. اگر اسلام رحمانی شما را میگوید لطف بفرمایید و بگویید چگونه جهنم و کیفر و عذاب در این سوره جزو نعمتها و جزو اسلام رحمانی بر شمرده شده است.گر چه سوالات دیگری هم دارم ولی منتظر پاسخهای منطقی شما هستم و اگر چه شما خاک هم بر سر ماها بریزید ولی ما میرویم با آب آنها را میزداییم نگران اینها نباشید منطقی پاسخ دهید. موفق باشید.
  • IR ۱۲:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۴
    اقاي دكتر رفيعي جوابشو درست داد ولي اقاي اقا ميري مقالطه ميكنه
  • قدوس IR ۲۱:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۴
    دیدگاه جناب آقامیری عزیز خیلی رحمانی و به نطر من با آیات و احادیث همخوانی دارد متاسفانه نظریه آقای رفیعی مطابق با نظرات حکومت و کسانی که این تفسیر ظاهری رو از آیات و احادیث دارند
    • علی IR ۱۹:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
      با سلام اگر اینقدر مطمئن هستید دلایل روشن خود را بفرمایید تا دیگران هم بر اطلاعاتشان افزوده شود.این جا نظر با دلیل باید ارائه شود .علامه و فیلسوف شهید استاد مطهری در مجموعه آثار ج 22 ص 714 می فرماید:[" آن كه روح علمی دارد، از دلیل به مدّعا می رود. طلبه ها می گویند: نَحْنُ اَبْناءُ الدَّلیلِ، نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ؛ ما فرزند دلیل هستیم، هرجا دلیل برود دنبال آن جا می رویم. دلیل، او را به سوی مدّعا می كشاند. ولی نقطه مقابل این است كه انسان از مدّعا به دلیل می رود؛ یعنی اول مدّعا را انتخاب می كند، بعد می رود برای آن دلیل پیدا كند. طبعا آن دلیلهای پیداكردنی، دلیلهای ساختگی و تراشیدنی است و دلیل تراشیدنی دیگر دلیل واقعی نیست و منشأ گمراهی انسان می شود."]*** بنابر این اینجا برنامه عصر جدید نیست که از طریق دنیای مجازی به شخص مورد علاقه مان رای دهیم بدون اینکه کسی از ما دلیل بخواهد. ما منتظر دلایل متقن شما هستیم. موفق باشید.
  • مهدی IR ۱۶:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۵
    عالی بود. ولی پشت صحنه خیلی پر سر صدا بود.
  • محمد IR ۰۰:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
    سلام به نظر بنده استناد به ظاهر آیات قرآن درست نیست؛ اشتباه نکنیم... تمام اختلاف شیعه با مذاهب دیگر بر سر همین استناد به ظاهر آیات قرآن است. اهل تسنن می گویند: شما که امامت را به عنوان یک اصل دین مطرح می کنید، چرا در قرآن نام یکی از ائمه ی شیعه نیامده است؟... یا شما که خمس را مطرح می کنید، کجای قرآن راجع به خمس به وضوح صحبت شده است؟ یا برای عوام این سوال مطرح است که در قرآن تعداد رکعت های نماز نیامده است، از کجا معلوم این ترتیبی که نمازهای یومیه خوانده می شود، صحیح است؟! این سوالات از تفسیر آیات قرآن و بر اساس منطق و احادیث پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) قابل پاسخگویی هستند... بنابراین نباید فقط به ظاهر آیات بسنده کرد... در زمان صفویه هم بعضی علما را کافر می خواندند مثل ملاصدرا و بعدا در زمان قاجار، شیخ فضل الله نوری و... که بعد از گذشت سالها معلوم شد که حق با آنها بوده است!... به نظر بنده باید یک عالم بی طرف با آقای آقامیری مناظره می کرد... آخوندهای حکومتی به دور از انصاف و جانبدارانه صحبت می کنند... مثلا یکی از آنها راجع به تحریم، استناد به شعب ابوطالب می کرد... سوال این است که پیامبر(ص) چه مدت در شعب ابوطالب و در تحریم زندگی کرد؟! آیا پیامبر(ص) اصلا با کفار صلح نکرد؟! ماجرای صلح حدیبیه چه بود؟! اگر با کفار باید با شدت رفتار کرد، چرا با روسیه و چین این گونه رفتار نمی شود؟!...
    • علی IR ۱۸:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
      با سلام قرآن محور تمامی مباحثات مسلمانان با گرایش ها و فرقه ها و نحله های متعدد ی است که دارند. ما با برادران اهل سنت هم اگر بتوانیم حتی الامکان از قرآن استفاده کنیم موفق تریم البته این به معنای کنار گذاشتن روایات معتبر نیست ولی در مناظرات در صورتی می توان از روایات کمک گرفت که آن روایت ضعیف یا مجمل نباشد و از نظر سند و دلالت مورد پذیرش طرف مقابل قرار گیرد یا بتواند چنین جایگاهی داشته باشد. اما ما در باره قرآن بحث سندی نداریم چون قرآن موجود با ادله قابل قبولی صد در صد از طرف خداست و کم و زیادی در آیات و سوره های آن رخ نداده است و اما این که فرمودید نباید به ظواهر قران استناد کرد باید این نکته را توجه داشته باشید که از نظر فنی برخی آیات قرآن ، نص و صریح در معنا هستند و احتمال دیگری در کنار معنایی که اهل لغت از آن می فهمند وجود ندارد و ریاضی وار و دو دو تا چهارتاست و خط قرمزی است که طرفین حق عبور از ان را ندارند و هر کس عبور کند محکوم است اما ظواهر بدان معناست که احتمال معنای دیگری را هم بر میتابد به عنوان قید و تبصره ولی تا مادامی که دلیل معتبری از سایر آیات یا روایات ارائه نشده است کسی حق عبور از آن را ندارد و اما مسائلی همچون امامت یا خمس و یا مباحثی همچون جنگ و صلح و یا مدت توقف مسلمانان در شعب ابی طالب هر کدام جداگانه باید بحث شود که در این محدودیت نوشتاری نمی توان به آنها پرداخت بیشتر مطالعه بفرمایید. موفق باشید.
  • سلمان IR ۰۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۵
    آخوندهایی که در این شرایط جامعه هیچ اعتراضی نمیکنند قطعا برای خدا کار نمیکنن. هر کسی که اعتراض کرد و حرف حق زد ممنوع التصویر و ممنوع المنبر و خلع لباس شد. آهای مذهبی ها کسی هست جواب منو بده؟ من خودم به شدت مذهبی و مقیدم اما وقتی امثال رفیعی ها جرات هیچگونه اعتراض و جرات زدن حرف حق رو ندارن،... آقا میری اعتراض کرد خلع لباس شد. نقوی اعتراض کرد ممنوع المنبر شد پیامبر ص و علی ع به شیعیان یاد دادن که در مقابل ظلم سکوت کنن؟ هرگز.
    • محمد IR ۱۱:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۵
      اتفاقا بهتره سخنان اخیر استاد رفیعی را ببینید https://tabnakjavan.com/fa/news/23279 https://www.aparat.com/v/ZJkPC یا فرمایشات آیت الله مکارم خطاب به دولت جهت مشکلات مردم و ... اینها را مشاهده فرمودید؟؟؟ یا پاسخ های به صحبتهای جناب آقامیری را دیده اید؟ مثلا این یکیش هست https://aparat.com/v/OJB6R
    • علی IR ۱۷:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۶
      با سلام اعتراض داریم تا اعتراض بعضی از اوقات باید سکوت رسانه ای کرد ولی مساله را خاموش و بدون سر و صدا پیگیری کرد و برای آن چاره جویی کرد ما در شرایطی زندگی می کنیم که بحمد الله تصمیم جدی داریم اسلام را زنده کنیم بنابر این مثل حکومت طاغوت نیست که اسلام رسما و با برنامه ریزی هدف قرار گرفته باشد بله در آن شرایط اعتراض و جار و جنجال لازم بود و این هنربودنه در شرایط فعلی که فضا به قدری باز است که الف بچه های ما از کارمند دولت تا رئیس جمهورش را به باد انتقاد می گیرند در حالی که زمان شاه مردم از اسم یک مامورِ سطح پایین می ترسیدند چه برسد بخواهند از او انتقاد کنند شما همین گروه های اجتماعی را ببینید که وقیحانه حتی ائمه طاهرین را به نحوی زیر سوال می برند و حتی به گونه هایی آنان را به باد استهزاء می گیرند چه رسد به انقلاب و مسئولان نظام حالا ما اینجا نشسته ایم فریاد وا اسلاما سر می دهیم که از میان میلیونها نفر چرا این چند نفر ممنوع المنبر یا ممنوع التصویر شده اند اینها کم انصافی است. من نمیخواهم در باره افرادی که فرمودید قضاوت کنم شما ببینید امروز در برابر ویروس کرونا ما چه همه تدابیر می اندیشیم و چه محدودیتهایی را به اجرا می گذاریم همه اینها را برای حفظ سلامتی جسممان می پذیریم و از وزارت بهداشت نه تنها گلایه نمی کنیم بلکه تشکر هم میکنیم چطور شده که برای حفظ سلامت روحی و معنوی میلیونها نفر هیچ محدودیتی را برنمی تابیم آیا اگر کسانی ویروس شبهات را در جامعه با استفاده از تریبون و جایگاه اجتماعی که خود این نظام و خون شهدا به آنها داده پراکندند و مرتب به کار خود ادامه میدهند نباید آنها را محدود کرد بله اگر آنان حرف برای گفتن دارند بیایند در مجامع علمی دینی مطرح کنند و کرسی آزاداندیشی را پر کنند و رونق دهند نه ایمان میلیونها عزیز ما را در جامعه هدف قرار دهند و گرنه شبهه و سوال و جواب از ارکان حوزه است و همیشه تنور آن در حوزه و کلاسها و مباحثات داغ بوده و هست و خواهد بود. اعتراض رسانه ای همیشه یک ارزش دینی نیست بلکه رفع عیوب افراد و مسئولین بدون ایجاد التهاب و جو ناسالم رسانه ای ارزش هست و ما روحانیون بسیار ارزشمندی داریم که گمنام و ناشناخته در عرصه های گوناگون خدمت می کنند و بسیار بصیرت دارند و منتقد کاستی های وضع موجود هستند ولی بسیار ظریف و حساب شده عمل می کنندموفق باشید.
  • افشین US ۱۷:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۵
    خداکنداینگونه گفتگوهاتداوم داشته باشدوماایرانی هایادبگیریم بجای آنکه درفضای مجازی مخالف فکری خودرافحش باران کنیم مانندانسانهای متمدن بنشینیم وگفتگوکنیم
    • علی IR ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۶
      با سلام ما ایرانی ها بی تمدن نیستیم و گفتگوهای دینی را ارج مینهیم و بسیار هم در زندگی ما و در روابط دوستانه و فامیلی ما رواج دارد شما فقط فضای رسانه را نبینید که می تواند بهتر از این عمل کند و اما در فضای مجازی اینها که هتاک و بی ادب و بی انصاف و یا ماجراجو هستند عده قلیل ولی فعال در فضای مجازی هستند شما اینها را به حساب ملت نگذارید ملت ایران نجیب و متمدن است و البته ما تا رسیدن به اسلام ناب محمدی فاصله زیادی داریم اینها خطاهایی است که در این مسیر مقدس به یاری خداوند به تدریج برطرف خواهد شد. اساساً تمدن جهانی و فراگیر را همین شیعیان در آینده بر جهان حاکم خواهند کرد نه این داعیه دارانی که خود در اخلاق و فرهنگ به شدت کاستی دارند و دعوی حاکمیت بخشی به فرهنگ خود بر جهان هستند خیلی نگران نباشیم که صبح پیروزی ان شاءالله نزدیک است.موفق باشید.
  • مرتضی TR ۰۱:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۶
    همانگونه که در آیه ۲۸ سوره مائده، صراحتا حد قطع دست برای دزد و سارق عنوان گردیده است؛ و از طرفی امام جواد(ع) نیز فرمودند: دست از مواضع سجده است و باید انگشتان قطع شود... از سوی دیگر نیز قانونگذار ما ۲۵ شرط تعیین می کند تا دست به آسانی قطع نشود، در آخرت هم خداوند شروط زیادی را برای عذاب درنظر می گیرد تا بهانه ای برای بخشش بندگان باشد؛ نظر آقای آقامیری قابل تامل است!... در ضمن حق و باطل بودن یک مساله را معصوم (ع) تعیین می کند نه غیر معصوم که علم آن را ندارد!... راحت قضاوت نکنیم...
    • علی IR ۱۷:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۶
      با سلام اگر تشخیص حق و باطل حتی در اینگونه مسائل اساسی ناممکن باشد پس غرض خداوند از فرستادن 124 هزار پیامبر و 14 امام معصوم و کتب آسمانی چیست!! اگر بنا بود ما باشیم و عقلمان و کلیات را بفهمیم و از اظهار نظر در امور جزئی که زیرمجموعه های امور کلی هستندعاجز باشیم دیگر ارسال این همه رسول و انزال کتب آسمانی کاری عبث و بیهوده و نسنجیده بوده که نعوذبالله خداوند انجام داده است. ما فکر نکنیم که خداوند اسراری دارد که به امثال جناب آقای آقامیری گفته ولی نه تنها به ما نمی گوید که حتی به بزرگان حوزه های علمیه هم نمی گوید. عزیزان! شما تاریخ را مطالعه کنید ببینید که برخی استعداد و ذکاوت و بیان سحرآمیز و جذابشان حتی خودشان را فریفت و همین تفکرات را در بین جوانان ترویج کردند که از کجا معلوم است بزرگان و اندیشمندان حوزوی درست فهمیده باشند و کم کم عده ای جذب آنها شدند و شد آنچه که شد و چه فرقه هایی را تاسیس کردند که باعث انحراف عده ای به ویژه جوانان شد. شما دقت کنید امروزه کسانی که از اوضاع و احوال کشور انتقاد رسانه ای می کنند چنان جوانان را جذب می کنند که دیگر اکثر آنان نگاه تحلیلی و انتقادی به سخنان آنها ندارند آنان با این که خود مرتب انتقاد می کنند ولی جوی را راه می اندازند که ما فکر کنیم هر کس از آنان انتقاد کند با آنان خصومت دارد و یا می خواهد جو خفقان راه اندازی کند. این است که برخی از اساتید اخلاق و عرفان به شاگردانشان توصیه می فرمودند بیست سال سکوت کنید بعد که زمام هواها و هوسها و شیاطین درونی و بیرونی را تا حدی به دست گرفتید وارد جامعه شوید و برای اصلام جامعه قدمی خالصانه بردارید اما برخی از ما مثل مسلسل حرف می زنیم تازه وقتی دیگران در باره حرفهای ما به تحقیق و پژوهش دست می زنند داد و فریاد به راه می اندازیم که مسلمانی نیست.موفق باشید.
    • رضا IR ۱۷:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
      سلام ائمه معصومین (ع) دارای علم بی پایان هستند و خداوند جهان را بر پایه آنها بنا نهاده است؛ بدون آنها چه بسا جهان کن فیکون شود. زمانی که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) متولد شد. بر بازوی مبارکش، این جمله نقش بسته بود: جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً (تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۱۳) بگو: حق آمد و باطل از میان رفت؛ به درستی که باطل رفتنی است. ” وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ (سوره ابراهیم آیه ۵) موسى را همراه آیات خود فرستادیم تا قوم خود را از ورطه ظلمانى کفر درآورده بوادى نورانى ایمان رهبرى کند، و آنها را بروزهاى خداوندى متذکر گرداند که در آن آیاتى است براى هر صبرکننده شکرگزارى. در خصال صدوق از امام باقر روایت نموده که فرمود «ایام اللَّه» سه روز است: روز قیام قائم آل محمد، روز رجعت و روز قیامت. اگر غیر معصوم (ولو عالم دینی) توانایی جدا کردن حق از باطل را داشت و با اندک علم خود می توانست این کار را انجام دهد، یک روز در لباس عالم دینی، ملا صدرا را مرتد اعلام نمی کرد و سپس در یک روز دیگر آن را ستایش کند! یا همان علما، شیخ فضل الله نوری را به دار بزنند و روز دیگر آن را تقدیس کنند!... یا یک روز همان علما لقب ناصرالدین شاه را به شاه هوسباز قاجار بدهند و روز دیگر ناصرالدین شاه را نفی کنند! باز هم بگویم؟... وقتی شرح لمعه را می خوانی با رساله سایر علما هیچ فرقی ندارد!... اختلاف، فقط در علوم روز است که متاسفانه علمای ما در شکافتن علوم روز بسیار ضعیف هستند! یکی از این علوم بحث ارز دیجیتال است که راجع به آن اصلا اطلاعاتی ندارند و لذا نظریات احتیاط آمیز می دهند؛ در حالی که همین ارز دیجیتال می تواند مشکلات اقتصادی ما را در شرایط تحریم کنونی برطرف کند!... اما علما با فتوای خود مردم را از فعالیت در این بخش باز می دارند!... مساله بعدی عمل به آن علم است که کمتر شاهد آن هستیم!... از سوی دیگر، اگر علما قادرند حق را از باطل جدا کنند، چرا به وجود امام معصوم (ع) نیاز است؟؟؟ نه... عقلا وجود امام معصوم لازم است و اوست که می تواند حق را از باطل تشخیص و جدا کند؛ غیر معصوم ضعیف تر از آن است که وصف شود!...
    • علی IR ۰۸:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      جناب آقا رضا با سلام و خدا قوت کسی منکر علم و قدرت و مدیریت فوق العاده و مثال نازدنی ائمه طاهرین علیهم آلاف التحیه و الثناء نیست لذا مدیریت در حکومت عدل جهانی تنها با ظهور و حضور امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه میسور می شود ولی سوال بنده از شما این است که اگر در عصر غیبت کبری خداوند حکیم راههایی مطمئن برای تشخیص حق از باطل فرا راه بندگان خویش ننهاده باشد آنان را در وادی حیرت و ضلالت رها کرده که خدا بندگانش را اینگونه رها نکرده و نمی کند خود ائمه طاهرین مسیر شیعه را در عصر غیبت تعیین کرده اند گنجینه گرانبهای احادیث و روایات همراه با قرآن و عقل سلیم وقتی روشمندانه مورد تحقیق و بررسی قرار بگیرد حق را از باطل جدا می کند ما منکر اشتباهات برخی روحانیون یا دینداران در طول تاریخ نیستیم ولی عرض ما این است که راه تشخیص اگر بسته باشد پس باید به خدا اعتراض کنیم که چرا قرنهای متمادی در عصر غیبت ما را از هادی و راهنما محروم کرده و توقع پیمودن راه حق را از ما دارید وانگهی قضاوت نادرست مگر در زمان حضور امامان علیهم السلام اتفاق نمی افتاد مگر مسلمانان پس از رحلت رسول اکرم (ص) دچار اختلاف و اشتباه در جانشین آن حضرت نشدند مگر خوارج در باره شخصیتی مثل حضرت علی (ع) به قضاوت و اعتقاد نادرست مبتلا نشدند مگر زیدیه و اسماعیلیه و واقفیه و امثال آن در زمان حضور ائمه (ع) شکل نگرفت پس اگر متد و روش عقلانی و قرآنی نداشته باشیم حتی با ظهور امام مهدی(عج) باز هم سرگردان خواهیم ماند لذا علمای راستین که از دانش کافی و تقوای وافی برخوردارند در طول تاریخ مرزبانان دین و اسلام بوده اند و چه خون دلها خورده اند تا امروز من و شما بنشینیم و در باب مسائل دینی با هم تبادل نظر کنیم. راه باز است و قرآن همچنان فرقان ( جداکننده حق از باطل) است البته با بهره گیری از احادیث صحیح و عقل سلیم و اجتهاد روشمندانه نه با پذیرفتن برخی آیات و کنار زدن بقیه آیات تا شخص مدعی دیدگاه خود را به نام اسلام آن هم با ژست اصلاح جامعه به خیال خود به کرسی بنشاند نه مطمئن باشید اگر همه به ویژه جوانان عزیز ما خالصانه دنبال واقعیات باشند راه سعادت را پیدا می کنیم را ه حق را با خط کش قرآن بشناسیم نه با نگاه به شخصیت مطرح کننده . دین باید اصولی و روشمندانه در سیستم ذهنی و روحی ما وارد شود وگرنه قافیه را می بازیم. موفق باشید.
  • محمد GB ۰۴:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۶
    چقدر خوبه توی صدا وسیما هم این گونه مناظره ها باشه.
  • علی IR ۰۲:۳۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۸
    با سلام به یکی از ادعاهای ایشان توجه بفرمایید:****به عنوان مثال ما گاهی می‌خوانیم که خوراک جهنمیان چرک و خون است در حالی که خداوند به همه بندگان در هر حالتی رزق می‌دهد. چگونه می‌شود که در جهنم رزق بنده از چرک و خون باشد.**** ظاهر این سخن ابتدا انسان را جذب میکند ولی وقتی به قرآن که سند محکم ما مسلمانان و مورد قبول همه با انواع گرایشات است، مراجعه می کنیم به نقاط ضعف جدی آن برمی خوریم که به چند تا اشاره می شود: @ 1- این سخن انکار صریح آیات 36 و 37 حاقه است که می فرمایند: وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ ﴿۳۶﴾و خوراكى جز چركابه ندارد (لَا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿۳۷﴾كه آن را جز خطاكاران نمى ‏خورند . به تفسیر این آیات مراجعه فرمایید. *@2- ایشان آیات مربوط به تجسم اعمال و عقاید را یا به دقت مطالعه نکرده اند و یا قبول ندارند آیات فراوان است مثل آیه 39 صافات وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ و جز آنچه مى‌كرديد جزا نمى‌يابيد! و یا در آیه 90 سوره نمل می فرماید: وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ و هر كس بدى به ميان آورد، به رو در آتش [دوزخ‌] سرنگون شوند. آيا جز آنچه مى‌كرديد سزا داده مى‌شويد؟ اینگونه از آیات بنا بر دقتی که مفسران بزرگ کرده اند و در آثار امام راحل عظیم الشان (ره) آمده است بدان معناست که جزای بدکاران چیزی جدای از اعمال و عقاید آنان نیست بلکه باطن و حقیقت همان عمل و عقیده آنان است. @ 3- قرآن از خوراکی بعضی از گناهکاران در همین دنیا پرده برداشته است آیه 10 نساء در باره آنانی که اموال ایتام را از روی ظلم می خورند می فرماید اگر چشم باطن بین داشته باشی می بینی همین حالا دارند آتش می خورند إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا؛ در حقيقت، كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى‌خورند، جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مى‌برند، و به زودى در آتشى فروزان درآيند. *** همچنین کسانی که غیبت می کنند بر اساس آیه 12 حجرات گوشت مردار می خورنددر این زمینه در تاریخ آمده که پیامبر رحمت به یکی از کنیزانی که روزه دار بود ولی غیبت کرده بود امر کرد بالا بیاورد و او گوشت مردار از دهانش بیرون آمد.لذاچرکابه در همین دنیا غذای آن کافران بوده و چیز جدیدی نیست.
  • علی GB ۱۲:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۸
    حسن اقا میری به حق و آقای رفیعی الکی سرگرم میکرد مخاطبارو
    • علی IR ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
      با سلام جناب آقای آقا میری با این استدلال که اگر مشرک در جهنم هم بگوید من پشیمانم معنا ندارد که ما بگوییم خدا نمی پذیرد.بنابر این مشرکین برای همیشه در جهنم باقی نمی مانند. ظاهر این سخن جذاب است و انسان در نگاه اول آن را می پذیرد چون ارحم الراحمین بودن خدا را به تصویر می کشد. اما باید این سخن را به قرآن عرضه کرد چرا که ما یک اصل داریم ائمه فرموده اند ای جوانان ای شیفتگان دین حتی اگر سخنی به نام ما به شما رسید حق ندارید دربست و چشم بسته آن را بپذیرید بعد از بررسی فنی سند و اطمینان نسبی از صحت انتساب آن به ما آن سخن را در مرحله دوم به قرآن عرضه کنید اگر مخالف قرآن بود آن را کنار بگذارید چرا که ما هرگز سخنی مخالف قرآن نمی گوییم . وقتی ما موظفیم حتی روایت نقل شده از معصوم را که سندش مشکلی ندارد به دلیل مخالفت محتوای آن با قرآن ببوسیم و کنار بگذاریم پس دور از انتظار نباید باشد که سخن انسانهای غیر معصوم را هم موظف باشیم با قرآن بسنجیم و اگر با قرآن ناسازگار بود آن را کنار بگذاریم.حال سخنی که از آقای آقامیری نقل کردم مشکلات متعددی دارد که قضاوت را به جوانان منصف وا میگذارم. ما اگر بخواهیم در تفسیر ارحم الراحمین بودن خدا دچار مغلطه و تندروی نشویم باید رفتار خدا در دنیا را با ظالمین بررسی کنیم چون اینجا ابهامی در کار نیست ولی اینکه در آینده خدا با مشرکان چه می کند ممکن است برای هر کسی مقدور نباشد بحث فنی بکند. **!_ اگر خدا در قیامت عذر و توبه را می بخشد چرا در همین دنیا قوم عاد و ثمو و قو لوط و قوم نوح را درو کرد در حالی که همه می گفتند (اِنّا کنا ظالمین) صد البته که ما ظالم هستیم (اعراف، 4 و 5) و عذر و اعتراف آنان را نپذیرفت. فقط قوم یونس نجات پیدا کرد چون قبل از نزول عذاب توبه کردند. **2_ چرا در آخرین لحظات توبه فرعون را نپذیرفت و حتی فرمود بدنت را هم به ساحل می برم تا درس عبرتی برای دیگران باشد(یونس، 90 تا 92) **3_ چرا قانون کلی صادر فرمودکه توبه گنکاران و نیز کفار را هنگام احتضار و دیدن نشانه های ورود به عالم برزخ نمی پذیرم (نساء، 18) شما همین خدا را قبول دارید یا خدای خیالی دیگری را. اگر در ابتدای ورود به عوالم بعد از مرگ توبه کسی را نمی پذیرد چگونه در جهنم می پذیرد آن هم با اگر و گمانه زنی شما اگر دلیل قرآنی دارید بیاورید.سخن بسیار است و ظرفیت نوشتاری اندک .موفق باشید.
  • محمد IR ۱۸:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۹
    سلام من نمی دانم این آقای "علی" کیست که جواب اکثر کامنت ها را می دهد، وقتی جوابش را می دهیم، آن جواب منتشر نمی شود!... فکر کنم مسوول این سایت باشد!!!
  • علی IR ۰۱:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
    با سلام بنده نه مسئول سایت هستم و نه کسی از آنها را می شناسم ولی اگر اینگونه که فرموده اید در حال اتفاق افتادن است من اصلا موافق نیستم و امیدوارم تکرار نشود بنده معصوم نیستم و از نظر همه عزیزان استفاده می برم به ویژه دوستانی که منتقد من باشند آنها چه بسا عیوبی در سخنان من ببینند که حتی خودم مطلع نباشم.از بابت این تذکر ممنون و سپاسگزارم. موفق باشید
  • علی IR ۱۵:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
    پاسخی به خانم عاطفه ادب و تواضع هر فردی نشان بزرگواری و شخصیت مثبت وی است و هرگز نمی تواند ملاکی بر سطح معلومات او باشدچه برسد به این که نشانه حقانیت مطالب وی باشد . بنابر این اگر می خواهید از مطالب آقای دکتر رفیعی طرفداری کنید با این دلیل نمی شود چون دیگران اگر بگویند آقای آقا میری هم همینگونه ادب و تواضع داشتند لذا شما مجبور خواهید بود طبق ملاکی که ارائه داده اید بفرمایید ایشان هم بر حق است آنگاه دچار تناقض گویی می شوید چون مثلا یا مشرک در جهنم همیشه می ماند یا نمی ماند نمی توان هر دو دیدگاه را پذیرفت. موفق باشید.
  • رضا UA ۲۱:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۰
    علی آقا سلام؛ در جواب شما باید بگویم: الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ، فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ، فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ، وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّى یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً (مختصر البصائر، ص 320) علم، بیست و هفت حرف است. همه آنچه تا به امروز رسولان الهی آورده اند، تنها دو حرف است و مردم بیش از این دو حرف نمی دانند. هر گاه قائم ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر را به اضافه آن دو حرف ارائه و در میان مردم اشاعه و آموزش می دهد. اختلاف فاحش بین حضور غیر معصوم و حضور امام معصوم (ع) را در روایت بالا ملاحظه فرمایید... این یعنی جداسازی حق از باطل به وسیله علم امام معصوم (ع) امکان پذیر است... علم چراغ راه است... علمای ما هم می توانند تا حد اندکی اثربخش باشند؛ به شرطی که دست از دنیا شسته، زهد و تقوا پیشه کنند و متصل به چشمه ی معرفت یعنی امام معصوم (ع) باشند... در اینجا نکته ای که مهم است این است که بحث اثربخشی مطرح است... جداسازی حق و باطل توسط غیرمعصوم به مانند یک داروی مسکن برای یک جامعه ی بیمار می باشد؛ درحالی که جداسازی حق و باطل توسط امام معصوم (ع)، یعنی شفای دائمی این جامعه... یعنی سلامتی محض جامعه... این که فرمودید در زمان ائمه گذشته، این جداسازی صورت نگرفت، باید بگویم که شرایط برای آن امامان معصوم فراهم نبود؛ زمام حکومت دست ائمه نبود. آن قدر رشد فکری و اطلاعاتی وجود نداشت تا مردم برخی از حقایق را پردازش و درک نمایند. اما اگر کسی به امام معصوم(ع) مراجعه می کرد، در آنجا کلام امام حجت بود و هیچ شک و شبهه ای در آن وجود نداشت. در حال حاضر می بینیم علمای ما وحدت نظر ندارند. یکی نظر خود را می گوید و دیگری تکذیب می کند و نظر متفاوت آن می دهد... جوان امروز گیج و سردرگم می شود حق کدام بود؟ باطل کدام بود؟. سر مساله هلال ماه شوال امسال نظرات مختلف بود. علما چون غیر معصوم هستند، همدیگر را قبول ندارند. بخاطر اختلافات علمای شیعه در یکی از توابع همدان، برخی از جوانان آنجا مسیحی شده اند!. چطور شما انتظار دارید غیرمعصوم بتواند حق را از باطل حدا کند.
    • حقگو IR ۱۲:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
      آقا رضا خداوند من و شما را به راه راست هدایت کند. اصلاً کل فلسفه نبوت را زیر سوال بردی.اینطور که شما حدیث آوردی پیامبر نعوذبالله دروغ گفت که انا مدینه العلم وعلی بابها.پیامبر اصلاً علم قابل توجهی نداشته که علی در آن باشد چون آن دو قسمت از بیست وهفت قسمت علم بین ۱۲۴هزار پیامبر تقسیم شده وچیزی به پیامبر ما نرسیده.حال با این علم اندک چطور پیامبر معصوم بوده؟پیامبر مستقیماً با وحی در ارتباط بوده و اگر خدا به او علم اندک داده باشه پس هیچ کس دیگری لیاقت ندارد که علم لدونی بیش از پیامبر داشته باشد. علم اولین وآخرین در قلب پیامبر(ص)بود به استناد سوره انشراح وسوره اسری(در شب معراج)یکی سیر آفاق بود ودیگری سیر انفس. وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا «36» و از آنچه به آن علم ندارى پيروى مكن، چون گوش و چشم و دل، همه‌ى اينها مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
    • علی IR ۱۲:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
      با سلام این روایت را میتوان "صعب مستصعب" قلمداد کرد که جای طرح آن در این فضا نیست اشاره می کنم اگر منظور علوم هدایتی باشد اینکه دو حرف یا دو بخش از آن، آن هم توسط آخرین دین در زمان حضور پیامبر اسلام در دسترس مردم نبوده پس سلمان و ابوذر و مقداد و کمیل چگونه به آن درجات رسیدند و اگر بگوییم بوده ولی در دسترس همه نبوده در زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام علوم و معارف زیادی منتشر شد در حالی که امام صادق (ع) در این روایتی که جنابعالی به آن استناد فرموده اید، می فرمایند فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ؛ یعنی از زمان پیامبر تا زمان من این علم هیچ تغییری نکرده و حتی منِ امام صادق و پدرم امام باقر هم چیزی بر انتشار آن نیفزوده ایم *** اگر خصوصِ علم سلوک و تقرب به خدا باشد قرآن در سوره واقعه میفرمایدمتاسفانه در زمان انبیای گذشته شمار مقربان که از اصحاب میمنه بالاترند، بیشتر از زمان صدر اسلام تا آخر الزمان است *** اگر علوم تجربی و طبیعی و ریاضی و تکنولوژی و امثال این مدّ نظر این روایت باشد باز دو مشکل داریم یکی این که آورنده این سری از علوم انبیاء بوده اند یا نه الآن بحث داغی است که قرآن و کتب آسمانی،کتب علمی به این معنا نیستند و استخراج این علوم به عقل و تجربه بشری واگذار شده که البته عقل سلیم خودش پیامبر درونی است و مشکل دوم این است که روایت می فرماید این علوم از زمان خاتم الانبیاء تا زمان خاتم الاوصیاء بکر و دست نایافتنی باقی می ماند و پیشرفتی در این زمینه مشاهده نخواهد شد در حالی که این سری از علوم و تکنولوژی پیشرفتهای چشمگیری داشته اند*** اگر گفته شود منظور همان علم الکتاب است که با استفاده از آن آصف بن برخیا توانست در یک چشم به هم زدن تخت ملکه سبأ را نزد حضرت سلیمان از فاصله بسیار دور حاضر کند مشکلش این است که روایات در آنجا می فرماید آن علم مربوط به اسم اعظم است و 73 حرف است که یک حرف آن مختص خداست و 72 حرف دیگر را خدا به پیامبر اسلام و ائمه(ع) داده پس سخن از 27 حرف نیست و اگر بگوییم این همان علم است و حرفها و بخشهایش بزرگتر فرض شده، مشکلش این است همان دو حرف یا چند حرفش هم در بین مردم منتشر نشده و اطلاع افراد انگشت شمار با انتشار عمومی متفاوت است**** بنابر این فعلا در بحث فعلی ما نمی توان به این روایت استناد کرد. موفق باشید
    • علی IR ۱۳:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
      ادامه مطلب قبلی در تبادل نظر با جناب آقا رضا ببینید یک مساله را فرض کنید در زمان غیر معصوم یا علمای ما توان تشخیص حق از باطل را دارند یا ندارند این که بگوییم در حد مسکن آری ولی در حد شفا خیر، قابل قبول نیست چون تشخیص مسکنی اگر به این معنا باشد که اطمینان آور نیست ولی از سر ناچاری آن را پذیرفته ایم این در واقع در حد شبهه و ظن و گمان باقی مانده و اصلا تشخیص یقین آور و اطمینان بخشی نبوده و این به معنای واگذاشتن امت اسلام در شک و تردیدی که راه برون رفت از آن پیدا نمی شود مگر با حضور امام معصوم و این با حکمت خدا ناسازگاری دارد و اگر بگوییم منظور این است که تشخیص مسکنی مقبول است این در احکام به صورت موجبه جزییه و در برخی موارد و نه به صورت کلی و موجبه کلیه پذیرفته است اما در مسائل حیاتی اعتقادی مقبول نمی تواند باشد چون اگر تشخیص علما با تشخیص امام معصوم در یک مساله و از یک زاویه، دو گونه باشد در واقع و نفس الامر نمیتوان هر دو درست باشند چون اولا اجتماع نقیضین پیش می آید و در ثانی سر از نسبی گرایی نامعقول در می اورد ولی اگر منظور جنابعالی این است که حق و باطل لایه های متعددی دارند که علما به لایه های رویین آن دست می یابند ولی با حضور امام معصوم ما به لایه های پنهان و مخفی و اخفای آن دسترسی پیدا می کنیم سخن حق و قابل قبولی است ولی انتخاب عنوان مسکن برای آن برای مخاطبین ممکن است بار منفی داشته باشد*** ببینید در زمان حضور ائمه مگر بحث های اعتقادی بسیار داغ نبود مگر جبر و تفویض دو طرز تفکر رودررو در همان زمان حضور ائمه شکل نگرفت و ائمه نظر سومی را به عنوان "امر بین الامرین" ارائه ندادند و آیا آن دو گروه پذیرفتند پس به قول شما جامعه باید به ائمه رجوع کند و اصلاً دلیل اصلی غیبت همین عدم اقبال عمومی جامعه به امام معصوم است که تا زمینه های آن در کل جهان فراهم نیاید امام مهدی (عج) ظهور نخواهند کرد. *** و اما مسیحی شدن آن جوانان که فرمودید دلایل متعددی می تواند داشته باشد از جمله برداشت ناکارآمدی دین اسلام در عرصه مدیریتی، مفاسد کلان اقتصادی و از همه مهمتر ضعف برخی طلبه ها و روحانیون در ارتباط عاطفی و صمیمانه با جوانان و شنود بزرگوارانه نقطه نظرات تند آنان علیه دین و انقلاب و ادامه ارتباط صمیمی با آنان تا فروکش کردن احساسات تند آنان و تمایل نشان دادن به بحثهای منطقی و منصفانه و..
  • رضا UA ۱۴:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۳۱
    سلام آقای حقگو؛ بنده فلسفه نبوت را زیر سوال نبردم، بلکه این روایتی که عرض کردم روایت معروفی از امام جعفر صادق علیه الصلات و السلام است. منظور از این روایت این نیست که علم، بین پیامبران از جمله پیامبر اعظم (ص) تقسیم شده است. نه ... برداشت شما اشتباه است. پیامبر اکرم (ص) و تمام ائمه معصومین علیهم السلام دارای تمام علم لدنی هستند؛ علمی که بدون واسطه به آنها رسیده است؛ منظور از روایت مذکور این است که علم در عرصه ظهور در زمان قبل از حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف دو حرفش ظاهر می شود؛ در حالی که وقتی حضرت ولی عصر (عج) ظهور می کنند، با تلاش و کوشش و اصلاحاتی که آن حضرت در جامعه انجام می دهند، ۲۵ حرف دیگر نیز به منصه ظهور می رسد. دلیل این آشکار سازی در زمان بعد از ظهور، درک بالا پردازش قوی و حقیقت جویی مردم در بعد از ظهور می باشد. اگر تاریخ زمان امیرالمومنین علیه السلام را بررسی کنید، با این روایات مواجه می شوید: الامام علی«ع»: سلونی عن طرق السماء، فانی أعلم بها من طرق الأرض، سلونی قبل أن تفقدونی، فإنّ بین جنبیَّ علوماً کثیرةً کالبحار الزواخر. از من دربارۀ راه های آسمان بپرسید که آنها را از راه های زمین بهتر می دانم. از من سؤال کنید پیش از آنکه از دستم دهید، به راستی در بین دو شانۀ من علوم فراوانی چون دریاهای پر از آب موجود است. الامام علی«ع»: سلونی قبل ان تفقدونی، فأنی لا أُسأل عن شیء ٍ دون العرش الّا أخبرتُ عنه. از من بپرسید پیش از آنکه از دستم دهید، به راستی از چیزی غیر از عرش الهی سؤال نشوم، مگر اینکه از آن خبر دهم. مردم در آن زمان ظرفیت و درک بالا نداشتند و شخصی مثل سعد ابی وقاص می پرسد که یا علی! چند عدد مو بر سر و صورت من وجود دارد! حضرت در جواب، جمله ای با این مضمون فرمودند که اگر بگویم تو قبول نمی کنی. بجای اینکه موضوعات اساسی سوال شود، تعداد موهای سر و صورت سوال می شود! با تمام این اوصاف، علم امام معصوم (ع) در آن زمان و پس از آن ظهور پیدا نمی کرد. در حال حاضر هزاران سال از آن زمان می گذرد و ارزش اطلاعات، داده و علم بیش از پیش برای مردم هویدا شده است؛ بنابراین علمی که در سینه امام معصوم (ع) است برای مردم تشنه ی حقیقت ظاهر خواهد شد. اینجاست که متوجه حکمت خدا می شویم که چرا ابتدای وحی به سرور پیامبران، رسول اعظم (ص) فرمود: بخوان و پس از آن به "قلم" قسم خورد...
    • حقگو IR ۱۱:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
      سلام آقا رضا متاسفانه باز هم مجاب نشدم.شما در نظر قبلی نوشته بودید تمام آنچه پیامبران تا بحال آورده اند دو حرف از بیست وهفت حرف است ولی الآن حرف دیگری می زنید.پس پیامبران واز جمله پیامبر ما رسالت خود را بطور کامل ادا نکردند.آنها باید تمام علوم را در اختیار مردم می گذاشتند حالا مردم می خواستند درک و پیروی کنند یا نه مختاربودند،من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم/تو خواه ازسخنم پند گیر و خواه ملال.پس امتهای پیامبران در روز قیامت می توانند در پیشگاه خدا از پیامبرشان شکایت کنند که چرا آن علوم را در اختیار ما نگذاشتی؟ شاید ما از آن علم بهره بیشتری برده و ارشاد می شدیم ودرجات بالاتری کسب می کردیم ویا از گمراهی نجات پیدا می کردیم.در ثانی خود امامان فرموده اند اگر سخنی از ما نقل شد با قرآن مطابقت دهید اگر مطابق وموافق قرآن بود بپذیرید وگرنه کنار بگذارید حال شما آیه ای از قرآن بیاورید که موید این حدیث باشد.ودر آخر نکات ارزنده ای که علی آقا در جواب شما مطرح کرده اند بسیار متین،قابل تامل و تخصصی است.
  • رضا DE ۰۰:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
    علی آقا سلام؛ در جواب شما باید بگویم: در الهیات، علم لَدُنّی، علم حضوری یا علم ناآموخته علمی است که بدون تعلیم و تعلّم و بی‌واسطه به دست آمده باشد. به عبارت دیگر علم لدنّی، علمی است که از طریق کشف و الهام بدست می‌آید و نام دیگر آن علم اعلیٰ است. این علم، مختصّ اهل قرب است و تنها با تعلیم و تفهیم ربّانی به دست می‌آید نه با دلایل عقلی و شواهد نقلی. این تعبیر آیهٔ  ۶۵  سورهٔ کهف است: . . . وَ عَلَّمْنٰاهُ مِنْ لَدُنّٰا عِلْماً. «و او (خضر) را از نزد خود علم بیاموختیم. از افرادی که دارای این علم عظیم هستند، می‌توان به پیامبر اسلام و اهل بیت اشاره کرد. کما اینکه در حدیث معتبری وارد شده است که پیامبر درنزدیکی رحلتش به علی هزار باب علم آموخت که از هر بابی هزار باب دیگر علم باز می‌شود. این روایت را نیز غزالی —صاحب کتاب احیا العلوم— که از علمای بزرگ اهل تسنن است نیز در رساله‌ای به نام —رسالة العلم اللدنّی— آورده است. غزالی در آنجا می‌گوید: «اگر این علوم را بخواهیم با تعلیم و تعلّم متعارف مقایسه کنیم، امکان ندارد. چگونه می‌شود یک میلیون باب علم را در لحظات کوتاهی تعلیم داد؟ این تعلیم و تعلّم به نحو متعارف و معمولی نیست». فلذا در ادامه می‌گوید: «این گستردگی و گشایش در علم، به صرف تعلیم و تعلّم حاصل نمی‌شود، بلکه این افاضهٔ امری آسمانی و الٰهی و لدنّی —یعنی از جانب درگاه خداوند متعال— می‌باشد». از سوی دیگر غیرمعصوم فقط در یک شاخه و یا چند شاخه می تواند به درجات میانی (و نه به درجات کمال) دست یابد!. ما عالمی غیر معصوم را در تاریخ سراغ نداریم که به تمام علوم کائنات اشراف داشته باشد؛ هر کدام از علما در یک یا چند شاخه در حد توانایی خود تبحر دارند که این مقدار از اطلاعات برای جداسازی حق از باطل لازم است اما کافی نیست!. علم علمای غیر معصوم در برابر علم ائمه معصومین علیهم السلام مثل قطره در برابر اقیانوس بسیار عظیم می باشد. به علاوه علمای غیرمعصوم در آن رشته ی علمی کامل نیستند؛ کمال مطلق علوم در سینه ائمه معصومین (ع) است. ما مشاهده می کنیم که در احکام از احتیاط واجب و نظریات تردیدآمیز استفاده می شود، این نشانگر علم اندک در آن حکم و فتوا است!. در حالی که حداقل اگر در یک شاخه علمی، عالمی به کمال رسیده باشد باید نظر قطعی دهد؛ یا چیزی حرام است و یا حلال!. یا چیزی حق است یا باطل...
    • علی IR ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
      با سلام و خداقوت خدمت آقارضا و این همه اطلاعات نمی خواهم بحث به درازا بکشد. نقطه اختلاف نظر حقیر با شما معلوم است . ببینید ما باید سه حوزه احکام و مسایل عملی (وظایف عملی) و اخلاقیات (ارزشها و بایدها و نبایدها) و عقاید (جهان بینی و هست و نیست ها) را از هم جدا کنیم. در حوزه احکام وقتی با اصول استنباط سراغ منابع دین (قرآن، سنت و عقل) برویم و روشمندانه عمل کنیم هرچند در برخی موارد نتیجه استنباط ما خطا باشد باز مأجوریم چون روش ما درست بوده و بیش از توانمان مکلف نیستیم و اگر نتیجه صحیح بود اجر ما دو برابر میشود که در روایات آمده و جای موشکافی در اینجا نیست و شما می دانید احکام در موارد زیادی غیر اختلافی بین فقهاست بگذریم** اما در حوزه اخلاق بر خلاف احکام، عقل بیشتر می تواند نقش ایفا کند که موارد حسن و قبح عقلی (مثل حسن عدالت و قبح ظلم) رهآورد عقل است و دلایل همسو از قرآن و روایات، جنبه ارشادی دارند بنابر این در این حوزه کمتر خطا و اختلاف داریم و اما در حوزه عقاید حضور عقل به حداکثری میرسد و بالطبع احتمال خطا در مجموع کاهش می یابد عقل در اینجا هم عقل پایه است و هم عقل پیرو عقل پایه با هیچ آیه و روایتی قابل اثبات نیست چرا که حداقل اصل اثبات و تصدیق خدا و اصل نبوت و ضرورت آن فقط با عقل قابل اثبات است البته پس از این، عقل، پیرو پیامبر می گردد و بازو و مؤید و معاضد نقل به شمار می رود. ما قبول داریم در عقاید بسیاری از فروع عقاید توسط عقل قابل اثبات نیست و عقل ما را موظف به استماع نظر نقل می کند ولی ما دلایلی داریم که در مسائل مهم اعتقادی راه تشخیص باز است و شما ببینید از ما خواسته اند در هجوم شبهات به قرآن مراجعه کنیم و یا هنگام نزول بلا به مساجد پناه ببرید تا راه برون رفت از بلایا را فرا بگیرید و عمل کنید.بله اگر امام معصوم حضور داشته باشند ایشان محور تشخیص حق از باطل هستند در تمامی زمینه ها و حوزه ها. ما باید بپذیریم در زمان غیبت به اندازه نیاز، راه تشخیص باز است وگرنه غیبت امام، خلاف عقل و خلاف قاعده لطف و حکمت خداوندی قلمداد می شود. موفق باشید.
  • حامد IR ۱۷:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
    اگر تشخیص حق از باطل در زمان غیبت امام زمان وجود داشت، الان باید جامعه گل و بلبل می بود. رای هایی در دادگاه ها داده می شود، که خلاف عدالت است. پرواضح است که خلاف عدالت است. بعد از مدتی وقتی به قاضی دیگر مراجعه می شود، می گویند قاضی اشتباه کرده است. همین اشتباهات است که موجب می شود تا نیاز به فردی باشد که مبرا از خطا و اشتباه است. تا کی ما باید تاوان اشتباه و خطای دیگران را بدهیم؟ باید عدل علی در جامعه جاری شود تا روی خوش عدالت را ببینیم.
    • علی IR ۱۷:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۱
      با سلام خدمت آقا حامد بله احتمال اشتباه قاضی وجود دارد این یا ناشی از ابهام و یا کم کاری و یا دغلکاری در مرتبه تحقیق و تفحص و دستیابی به مستندات جرم است یا ضعف علمی قاضی در تطبیق حکم بر مصداق است و یا ناشی از شهوت عملی و پارتی بازی و رشوه گیری پنهانی از محکوم واقعی است ولی همین موارد بلکه حادتر از آن در زمان حکومت خلفا و حاکمان بنی امیه و بنی عباس نیز اتفاق می افتاد در حالی که زمان زمان حضور امام معصوم بود این اولا در ثانی باید عرض کنم حکم قاضی بر اساس ظاهر و استناد به بینه و شواهد موجود است نه بر اساس واقع یعنی ممکن است شما شاهد ماجرایی باشید ولی به هر دلیل در دادگاه حاضر نشوید برای ادای شهادت یا حاضر شوید ولی چون یک نفر بودید پذیرفته نشود و یا طرف که باید قسم بخورد قسم دروغ بخورد و حکم به نفع صاحب حق صادر نشود و شما هم که شاهد ماجرا بودید واقعاً درست می فرمایید که حق به صاحبش نرسید ولی اگر طبق موازین باشد قضاوت قاضی صحیح بوده آن که پیامبر ما بود فرمود من بر اساس بینه و مستندات، قضاوت میکنم نه بر اساس علم غیب بنگرید***نَّمَا أَقْضِی‏ بَیْنَکُمْ‏ بِالْبَیِّنَاتِ وَ الْأَیْمَانِ وَ بَعْضُکُمْ أَلْحَنُ بِحُجَّتِهِ مِنْ بَعْضٍ فَأَیُّمَا رَجُلٍ قَطَعْتُ لَهُ مِنْ مَالِ أَخِیهِ شَیْئاً فَإِنَّمَا قَطَعْتُ لَهُ بِهِ قِطْعَةً مِنَ النَّار»؛[1] «[ای مردم!] تنها من در میان شما طبق گواهی گواهان و سوگندها دادرسى می‌کنم و [چه بسا باشد که] برخى از شما از برخی دیگر بهتر دلیل می‌آورد؛ بنابراین، هر فردى که من از مال برادرش چیزى را براى او [به واسطه بیّنه یا سوگند دروغ] جدا کنم، تنها براى او با آن، قطعه‌ای از آتش جدا کرده‌ام.*** بنابر این تا زمان ظهور تمام قضاوتهای دادگاهی بر اساس همین ضوابط انجام می گیرد حتی اگر چه قاضی امام معصوم نیز باشد بر خلاف علم غیب خود وتنها بر اساس مستندات حکم ظاهری می کند نه حکم واقعی البته در زمان ظهور ان شاء الله حکم بر اساس واقع می شود که خیلی سخت میشود که گفت گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند البته آن زمان عقول کامل می شود و ان شاءالله مجرمین کم خواهند بود . آری یادمان نرود که در زمان امام حسین شریح قاضی حکمی کرد آن هم علیه امام معصوم و یارانش که از همه حکمهای خلافی که در زمان ما بشود غیر قابل تحمل تر است. موفق باشید.
  • فرشید IR ۰۵:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
    نکته جالب ماجرا اینجاست که یک ساعت بحث این دو بزرگوار اصلا به جزئیات نرسیده وبیشتر بحث کلی بوده و جوابها موشکافی نشده ولی خیلی از دوستانی که اینجا اظهار نظر میکنند نکته بینی دقیق میکنن یا طرفین این گفتگو رو داوری میکنند یا از طرف مورد علاقه خودشون طرفداری میکنن انشاالله با همین رویه برین جلو حتما جاتون بهترین طبقه بهشته خوش بگذره
  • اسماعیل TR ۰۹:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
    اشکال این است که امروزه ما با علوم ۱۴۰۰ سال پیش می خواهیم حق را از باطل جدا کنیم. کسی که می خواهد حق را از باطل جدا کند باید با علوم روز آشنا باشد. حداقل در حد کارشناسی به علوم روز مسلط باشد. جابر بن حیان، شیمی را از امام صادق (ع) یاد گرفت. مردم در قدیم کاهل بودند بعد ما تقصیر امام آن زمان می اندازیم. امام علی(ع) زمام حکومت را در دست داشت و عدل خود را پیاده کرد. ائمه دیگر در زمان خود مورد حمایت قرار نگرفتند و حکومت دستشان نبود و طبیعتا نمی توانستند آن طور که باید و شاید حق را از باطل جدا کنند. مردم آن زمان مثل حالا دارای درک و فهم نبودند. آیا یک نفر در زمان امام باقر (ع) خدمت ایشان رسید تا نحوه تیراندازی هنرمندانه امام باقر(ع) را یاد بگیرد؟. در حال حاضر علما باید رشته های علمی مثل اقتصاد، مدیریت، علوم کامپیوتر، ریاضیات، فیزیک، شیمی، علوم پزشکی، علوم هوا و فضا، علوم تجربی، نجوم، فناوری اطلاعات و... را بشناسند تا بتوانند به درستی در مورد آنها فتوا بدهند. چطور با وجود جهل در این رشته ها می توانند راحت فتوا بدهند؟. علمای گذشته مثل شیخ بهایی، خوارزمی، ابوریحان بیرونی تا حدی در زمان خود راجع به آنها اطلاعات داشتند. وجود امام لازم است، بخاطر این که امام هزاران باب علم را می داند و دیگران عاجزند.
    • علی IR ۱۷:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
      با سلام خدمت آقا اسماعیل نه از 1400 سال قبل که از هزاران سال قبل دو را با دو جمع کنی میشود چهار آیا مبانی علم ریاضی تغییر می کند که حالا فرمول جمع و ضرب و تقسیم مثلاً تغییر و نتایج دیگری به ما بدهد ویا بوی کهنگی بدهد. دوست عزیز احکام اسلام به دو دسته تقسیم می شوند یک قسم عمده از ثابتات و احکام اولیه هستند که تا قیامت تغییر نمی پذیرند و یک قسم دیگر متغیرات و احکام ثانویه هستند که به صورت مقطعی تعطیل می شوند مثل برنامه حج واجب امسال. بنابر این کارشناسان دینی سالیان متمادی زحمت می کشند تا به درجه ای از دانش دینی و مهارت استنباط برسند تا احکام متنوع را از منابع استخراج کنند و اغلب احکام از نوع قضایای حقیقیه هستند نه از نوع قضایای خارجی که با گذشت قرنها دستخوش تغییر شوند و اما اینکه بر عالمان دینی لازم و واجب باشد برای استنباط و دادن فتوا این همه علوم و فنون را فراگیرند چنین امری را نه عقل لازم می شمارد و نه آموزه های وحیانی برای اینکه اولا چنین چیزی محال عادی است گر چه محال ذاتی نباشد و کسی نمی تواند دانای کل شود به ویژه که دامنه علوم بسیار گسترده شده و با گذشته های دور و حتی نزدیک قابل مقایسه نیست بله حالا یک نابغه ای پیدا شود یک استثناء به شمار میآید نه یک قاعده و دستورالعمل. عالمان دینی براع شناخت موضوعات به کارشناسان همان دانش و فن مراجعه می کنند و این امری رایج است حتی در مجلس مگر تک تک نمایندگان که در طول دوره نمایندگی با این همه موضوعات متنوع روبرو می شوند و به عنوان مخالف یا موافق که تا حدی مشابه فتوا دادن است، رأی می دهند به همه موضوعات تسلط دارند؟ افزون بر این که عالم دینی که امام معصوم نیست تا علم لدنی داشته باشد او هم مثل سایر متخصصان و دانشمندان، بشر است و باید زحمت بکشد تا به این همه علوم دست یابد وانگهی امروزه کمتر کسی را میتوان یافت که حتی در همان رشته خود به همه شاخه ها ی رشته خود آگاه و متخصص گردد شما ببینید در همین دانش پزشکی یک پزشک کوشا تنها در یک یا دو سه شاخه متخصص می شود در حالی که در قدیم چون علوم این همه بسط پیدا نکرده بود شخص نه تنها پزشک و متبحر در همه شاخه های آن می شد که چند رشته علمی دیگر را نیز فرا می گرفت*** ما امامان معصوم را در گذشته مقصر کم کاری و کاهلی مسلمانان نمی دانیم .موفق باشید.
    • حقگو IR ۱۷:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
      اسماعیل عزیز حوزه علوم تجربی آنچنان گسترده شده که امکان ندارد کسی بتواند بر همه آنهاتسلط ولو جزئی داشته باشد به همین خاطر علوم تخصصی وفوق تخصصی شده اند.یک عالم دینی عمری را باید سپری کندتا به درجه اجتهاد برسد دیگر برایش مقدور نیست که فیزیک،شیمی، مدیریت،پزشکی،کامپیوتر،نجوم،زمین شناسی،ریاضی،... را فرا بگیرد.هر رشته باید به اهلش سپرده شود.خود پیامبروامامان هم وقتی بیمار می شدندنزد طبیب می رفتند.پیامبروائمه،طبیب،ریاضیدان،منجم،شیمیدان، فیزیکدان...نبودند.آن بزرگوارن منبع حکمت بودند که فراتر از علم است.در زمانه کنونی هم طبق حدیث هرکس چهل روزخودرابرای خدا پاک وخالص گرداند خداوند چشمه های حکمت را از قلبش به زبانش جاری می گرداند.ولی این بدان معنی نیست که در اثر این کار یک فرد بی سواد فیزیکدان یا متخصص نرم افزار ...شود بلکه علومی ناآموختنی را خداوند به او القا خواهد کرد. نمونه اش در تاریخ بوده که یک نفربیسواد در یک لحظه ویا در اثر خواب دیدن،حافظ کل قرآن شده است.
  • اسماعیل TR ۰۱:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۳
    مرجعی که خود به دیگران رجوع می کند، دیگر محل رجوع نیست؛ باید بدانیم در صدر اداره جامعه، غیر از فقه، به علوم دیگر هم نیاز است که شما هم به این امر معترف بودید. از طرفی، بحث تعهد هم مطرح است که اگر علمای ما به آن فردی که علم روز می داند مراجعه کردند، آیا آن فرد خدا و قیامت را در نظر می گیرد یا منافع شخصی خود؟!. یادگیری علوم روز مثل دیگر علوم دینی، کار سختی نمی تواند باشد، بلکه عزم و اراده ای وجود ندارد. در قدیم امثال شیخ بهایی ها با امکانات کم در این مسیر قدم برداشتند؛ الان که دیگر امکانات زیادی وجود دارد مثل کامپیوتر، اینترنت و... هیچ چیز در این جهان غیرممکن نیست. حداقل در حد بضاعت می توان در مسیر قدم برداشت تا در یک مساله روز، حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال نکنیم!. در حال حاضر می بینیم یک زمان، موسیقی حرام اندر حرام است و عالم دینی آنرا حرام اعلام می کند؛ پس از سال ها همان موسیقی می شود هنر در جامعه اسلامی!. این دوگانگی ها جوانان را گیج می کند! در صورتی که حلالُ محمّد حلالٌ إلى يوم القيامة، و حرامه حرامٌ إلى يوم القيامة (بصائر الدرجات ، ص ۱۴۸ ، ح ۷ . و ن.ك : الكافي ، ج ۲ ، ص ۱۷ ، ح ۲ ؛ التهذيب ، ج ۴ ، ص ۱۴۵ ، ح ۲۷ ؛ المحاسن ، ج ۱ ، ص ۲۶۹ ، ح ۳۵۸ ؛ كنزالفوائد ، ج ۱ ، ص ۳۵۲ ؛ كشف الغمّة ، ج ۲ ، ص ۱۹۷ ). نکته قابل توجه اینکه خیلی از علما علوم روز را علم نمی دانند! اما آخرش مجبورند راجع به آنها حکم دهند! مثل بالا که ارز دیجیتال اشاره شد. هنوز حکم صریحی راجع به آن داده نشده است. علم ریاضیات هم فقط دو، دو تا ۴ تا نیست! علم ریاضیات از علوم پایه در علم امروز محسوب می شود که هرکس نداند، حتی نمی تواند به حساب خود رسیدگی کند، قبل از اینکه به حسابش رسیدگی شود!. خیلی ها حق الناس به گردنشان است بخاطر اینکه ریاضیات نمی دانند!. سوال این است که در آینده ای نزدیک اینترنت اشیا در تمام جهان سایه می افکند و جامعه ای وجود دارد بنام "جامعه اینترنت اشیا". کدام یک از علما حداقل از آن باخبرند؟! دنیایی که اطلاعات، دائم در حال پیشرفت است و علم روز در حال دگرگونی دنیاست، یک عالم شیعه باید پیشتاز باشد نه متکی به دیگرانی که معلوم نیست قصدشان از همکاری با عالم دینی چیست؟ بعد می بینیم کسانی اختلاس می کنند که روزی به آنها تکیه شده است!. آب دریا را اگر نتوان کشید / هم به قدر تشنگی باید چشید.
    • علی IR ۰۹:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۳
      با سلام و خدا قوت خدمت دوست عزیز آقا اسماعیل ببینید مر جع تقلید در به دست آوردن حکم یک مساله از هیچ کس حتی از سایر فقها تقلید و پیروی نمی کند البته در فرایند استنباط حکم از منابع (قرآن و سنت) نظرات فقها در طول اعصار و قرون و استدلالات آنها را می بیند و در باره صحت و نقص آنها نظر می دهد بنابر این در تشخیص حکم مستقل است اما هر حکمی یک موضوعی دارد مثلا انواع معاملاتی که در بانکها در جریان است مربوط به موضوع شناسی است در این مرحله هنوز نوبت به حکم نرسیده است در این مرحله از قوانین حاکم بر بانک و روند انجام این معاملات باید مطلع شد عقل می گوید باید از متخصصین و آگاهان در همان رشته مدد گرفت تا اصل موضوع روشن شود سپس در مرحله بعد برای دستیابی به حکم کار استنباط انجام پذیرد البته همانطور که فرموده اید تعهد به معنای عدم ضعف علمی پنهان شده و عدم دروغگویی و وجود حافظه قوی شرط است که با همین حساسیتها مرجع تقلید موضوع را از کارشناسان مربوطه دریافت می کند و بحمد الله چندین سال است که موسسه موضوع شناسی احکام فقهی در قم زیر نظر کارشناسان حوزوی تشکیل شده که همین امر خطیر را به صورت سازمان یافته انجام می دهند و حساسیتهایی که فرمودید مد نظر آنان است و ان شاء الله روز به روز گسترده تر خواهد شد هم اکنون این موسسه شش گروه دارد در زمینه های اقتصادی- بنیادین، پزشکی و تغذیه، حقوقی و عبادی، فرهنگی و اجتماعی و گروه ویژه. *** اضافه کنم که حوزه ذخیره های گرانسنگی داشته و دارد مثلاً علامه حسن زاده آملی که هم اکنون در قید حیات هستند در علوم زیادی از جمله ریاضی و هیئت و نجوم و حتی در باره علوم غریبه تبحر زبانزدی دارند و چندین دهه پیش آمریکایی ها التماس کردند که ایشان به آنجا بروند تا از دانش روز ایشان استفاده کنند ولی ایشان نپذیرفتند و هم اکنون در حوزه علمیه شاگردان و کارشناسانی در همین علوم روز پرورش داده اند. موفق باشید
  • میثم TR ۰۲:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۴
    سلام بنده کل بحث شما را مشاهده کردم و با این جمله موافق نیستم که چون عالم دینی در علوم دینی از جمله فقه فعالیت می کند، بنابراین فرصت پیدا نمی کند که به علوم روز بپردازد. علما در قدیم در سن ۷۰ سالگی به درجه اجتهاد می رسیدند، اما الان مشاهده می کنیم که در سن ۳۵ سالگی مدال اجتهاد را به گردن آنها آویزان می کنند!. این عالم دینی مابقی عمر را می خواهد چگونه سپری کند؟ آیا به دنبال بدست آوردن پست حکومتی است؟! این صحبت ها بهانه است؛ اگر دغدغه این عالم دینی، خدا، پیامبر(ص)، ائمه معصومین (ع) باشد، یک لحظه دست از فعالیت در جهت مثبت برنمی دارد. متاسفانه در سالهای اخیر در همان علوم دینی هم "تولید علم" صورت نمی گیرد و هرچه می شنویم به نقل از علمای گذشته مثل شیخ انصاری و دیگران و دیگران است... موفق و واقع بین باشید.
  • علی IR ۱۱:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۴
    با سلام خدمت آقا میثم علامه حلی هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که به درجه اجتهاد رسید و در سن 28 سالگی مسئولیت مرجعیت به دوش او آمد. این گر چه یک نوع نبوغ است ولی به جهت اینکه این همه مسائل مستحدثه در آن زمانها نبوده و علوم حجیم و پردامنه نبوده غالبا در سنین پایین به درجه اجتهاد نایل می آمدند . این نکته اول و اما نکته دوم ببینید بین اجتهاد با مرجعیت باید فرق گذاشت هر مجتهدی لزوماً مرجع تقلید نیست مجتهد کسی است که مهارت استنباط احکام را پیدا کرده ولی مرجع کسی است که افزون بر این مهارت، محل رجوع عده زیادی از مردم است که او را مرجع خود بر گزیده اند بنابر این او باید پیوسته پاسخگوی مسائلی باشد که در جامعه از وی استفتاء می شود خصوصا مسائلی که زاییده پیشرفت علم و تکنولوژی است و در گذشته مطرح نبوده وانگهی یک مرجع از وظایف مهم دیگرش پرورش مجتهد و کارشناس از میان طلاب حوزه های علمیه است که به سطوح عالی بار می یابند چرا که آینده جهان اسلام نیاز به مجتهد و مرجع و مبلغ و اسلام شناس دارد.علاوه بر این که ملاقاتهای مردمی و مسئولین نیز بخشی از اوقات وی را پر می کند** نکته سوم این است که پرداختن به سایر علوم مرتبط با حوزه فقط در حیطه مراجع نیست بلکه کلیت نظام آموزشی حوزه های علمیه را باید مد نظر بگیرید که بحمد الله موسسات حوزوی در بعضی از این علوم ورود کرده اند. ***نکته چهارم این است که خداوند رزقهای علمی را تقسیم کرده است اگر یک نفر یا یک گروه در همه زمینه ها تبحر بیابند احساس نیاز به سایر افراد و گروهها از بین می رود خداوند ما را طوری آفریده و استعدادها را طوری پخش کرده که هر فرد واجد برخی علوم بشود و در بقیه موارد نیازمند باشد تا افراد خود را وابسته به هم بدانند و به تعامل سازنده روی آورند پیوند حوزه و دانشگاه در همین سیستم و مکانیزم قابل طرح است ** و اما نکته پنجم دوست عزیز مرجع کسی است که از هواها و هوسها به دور باشد این از شرایط مرجعیت است و صرف مسئولیت حکومتی دنیاطلبی نیست مگر حضرت علی (ع) برای بدست آوردن زعامت جهان اسلام فعالیت نمی کردند مگر یوسف پیامبر از پادشاه تقاضای واگذاری پست حکومتی نکردندرهبری فکری و دینی جامعه وظیفه است و نه طعمه و اگر خدای ناکرده بر فرض مرجعی دنیا طلب بود وظیفه مقلدین آن است که از ادامه تقلید از ایشان دست بردارند. موفق باشید.
  • میثم JP ۱۷:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۵
    سلام کسی مخالف پذیرش مسوولیت حکومتی نیست؛ اگر تعهد وجود داشته باشد و زهد و تقوا و خدمت به مردم وجود داشته باشد، مردم خوشحال می شوند که چنین کسی زمام حکومت را به دست گیرد (مثل سلمان فارسی که زاهدانه استاندار مدائن شد)؛ بحث بنده این است که برای فراگیری علوم روز، بهانه نیاوریم که مجتهد فرصت فراگیری پیدا نمی کند. خواستن، توانستن است. فراگیری علوم روز برای خدمت بیشتر به مردم لازم است. همانگونه که مجتهد برخی علوم دینی را باید فراگیرد و نباید متکی به دیگران باشد، علوم روز هم در شرایط فعلی لازم است و باید جزء اولویت های آن باشد. مساله بعدی اینکه اگر هدف از پذیرش مسوولیت حکومتی خدمت به خلق است ندانستن علوم روز توسط کسانی که فقه محض خوانده اند و در حال حاضر پست حکومتی گرفته اند، به یک معزل بزرگ در جامعه تبدیل شده است... و می بینیم جامعه را می خواهند با دیدگاه ۱۴۰۰ سال پیش اداره کنند. در حالی که هر زمانی با زمان دیگر متفاوت است. ندانستن و پیگیری نکردن علوم روز، یعنی عقب ماندگی... همان حضرت علی(ع) و یوسف پیامبر (ع) که فرمودید مثال خوبی است که آنها خودشان علوم روز می دانستند و متکی به دیگران نبودند. اگر می بینیم که جایی از کسی کمک می گیرند، بدان معنی نیست که آنها در آن علم، جاهل هستند؛ بلکه می خواهند تبادل نظر، مشاوره، تفکر و حس همکاری را در جامعه ترویج دهند. اما می بینیم فلان عالم سالیان سال در حوزه درس خوانده، اما راجع به مسوولیتی که پذیرفته است، اطلاعات سطحی و در حد پایینی دارد و یا اصلا... این مسایل واقعیاتی است که وجود دارد، و اگر با همین وضعیت پیش برود، تنها امید جامعه حضور امام زمان (عج) است و دیگر کسی از افراد غیرمعصوم نمی تواند مشکلات مردم و جامعه را حل کند و یا اینکه سالیان سال با آزمون و خطا باید سپری شود، تا آن غیرمعصوم چیزی بیاموزد و یا تجربه کند که در این حالت فرصت های زیادی به هدر می رود. در روایات داریم که دنیا مزرعه آخرت است؛ تا شما نحوه درست "کاشت" در این مزرعه را ندانی، مراحل "داشت" را انجام ندهی، نمی توانی به خوبی "برداشت" کنی!. از طرفی دیگر، دانستن علوم روز از منظری دیگر قابل تامل است که ما می بینیم آیات زیادی در قرآن، از طبیعت سخن گفته است، آیات دیگر از تفکر در زمین و آسمانها و موجوداتی که بین آنها هستند؛ آیاتی دیگر از نجوم، خورشید و ستارگان گفته است و...
  • میثم JP ۱۷:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۵
    آیا بدون اطلاع از علوم روز، می توان در تفسیر آیاتی که راجع به مسایل علمی، طبیعت، نجوم و...است، موفق بود؟! در آیه ۲۵ سوره حدید داریم: ... وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ... و آهن (و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی (جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار بر مردم است (نیز برای حفظ عدالت) نازل کردیم...؛ چرا گفته است "نازل کردیم"؟؟؟ چرا نگفته است که "درون زمین قرار دادیم تا شما استخراج کنید" مگر آهن از آسمان می بارد؟؟؟ جواب این سوال را بنده از تحقیق در علوم ثابت شده ی روز و مستندات قوی علمی یافتم!... علوم روزی که به آنها کمتر توجه می شود اما خیلی حرف در آنها است و به تفسیر صحیح و حقانیت قرآن کمک می کند!...مساله بعدی بحث تبلیغ به عنوان یک مبلغ دینی می باشد؛ اگر در علوم روز بیشتر تحقیق شود، بیشتر می توانیم اعجاز قرآن را به رخ جهانیان بکشیم و حقانیت آن را ثابت کنیم. زبان مشترک یک مبلغ دینی با مردم جهان در هر نقطه ای می تواند "علوم ثابت شده ی روز" باشد. البته راجع به اعجاز علمی قرآن، فعالیت هایی انجام شده است که خوب بوده اما خیلی اندک بوده است!. در آخر باید بگویم که علمی که برخورد کنی، می توانی ایدئولوژی خود را به عنوان یک مبلغ دینی ترویج کنی... موفق و واقع بین باشید.
    • علی IR ۲۲:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۵
      با سلام خدمت آقا میثم با نکاتی که این دفعه فرمودید مخالفتی ندارم عرض کردم که مؤسسات حوزوی در این رشته ها ورود کرده اند به عنوان مثال فقط در موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی رشته‌هاي مختلف در 17 گروه فعال است : اخلاق، اديان، اقتصاد، تاريخ، تاریخ اندیشه معاصر، تفسیر و علوم قرآن، جامعه‌شناسي، حقوق، روان‌شناسي، زبان، عرفان، علوم تربيتي، علوم سياسي، كلام، فلسفه، مدرسی معارف، مديريت ،در مقاطع كارشـنـاسـي، کارشنـاسـی ارشــد و دكتــری. ***همچنین مرکز مطالعات و پژوهشهای فلکی نجومی آیت الله سیستانی در این زمینه فعال است و تاکنون به این مطالب پرداخته اند: «منظومه شمسى»، «هيأت اسلامى» «نجوم رياضى»، «فيزيک نجوم»، «زمين شناسى»، «روش تحقيق»، «ستاره شناسی»و «تقويم شناسی» این دو نمونه بود که خدمت شما عرض کردم و از دعایی که فرمودید ممنونم دعا کنید حقیر هم واقع بین و هم عاقبت به خیر باشم و برای شما نیز بهترین ها را از خداوند متعال درخواست می کنم امید که هر کجا هستید و به هر سرزمینی سفر می کنید سالم و غانم و مؤید باشید و همواره خدمتگزار دین مترقی اسلام ناب محمدی باشید. موفق باشید.
  • علی IR ۱۴:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۷
    با سلام این متن را از علامه محمد تقی مصباح یزدی مطالعه بفرمایید: اين جهان، دوران موقتي است كه در اين دوران بايد آزمايش دهد و از اين پس وارد مرحلهاي ديگر از حيات شود تا نتائج آزمايش معلوم گردد، در آن جهان، آزمايش تجديدي ندارد، هر كس وارد آن عالم شد به نتائج قطعي ميرسد و هر چه بگويد: «رَبِّ ارْجِعُوني...».جواب ميگويند «كَلاّ...» (مؤمنون، 99) باز به نحوي از آيات استفاده ميشود كه وقتي انسان وارد عالم آخرت شد امكان تدارك گذشته نيست و آنها كه آرزو ميكنند كه گذشتههاي تاريكشان را جبران كنند تقاضايشان اين است كه به دنيا برگردند، برايشان روشن است كه آنجا جاي تدارك نيست. «رَبَّنا اَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً اِنّا مُوقِنُونَ». (سجده، 12) نميگويند مهلت بدهيد همانجا كار شايسته بكنيم، ميدانند آن نشئه نشئه اختيار نيست، آنجا دوراهي نيست حركت بسوي بهشت و جهنم قهري و بدون انحراف است لذا ميگويند ما را به عالم اختيار برگردانيد كه دوراهي وجود داشته باشد. پس آن تكاملي كه در اثر اعمال اختياري است منحصر به اين عالم است: وَ اِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لا حِسابَ وَ غَداً حِسابٌ وَ لا عَمَلَ(1)،اگر كساني هم در آنجا عبادت ميكنند از سنخ عبادت ملائكه است، عبادت براي نتائج و به عنوان تكليف نيست، رواياتي داريم كه بعضي مؤمنين روز قيامت در بهشت از عبادت خدا لذت ميبرند، اما آنجا عبادت وسيلهي تكامل نيست، عين كمال است. نقل از کتاب معرف قرآن، بخش اول(خداشناسی)،ص: 182 - موفق باشید
  • کرمی IR ۰۹:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۸
    حسن آقا میری دین اسلام خوشمزه کرده برای مردم هم توجیه عقلی داره حرفاش چون از قران هزارجور میشه تفسیر کرد آیه هارو ایشون تفکر کرده درمورد آیه ها به نتیجه رسیده ولی بقیه فقط از تفسیرها کپی میکنند .... خداییش دمت گرم آقا میری چند نفر و میشناسم که با حرفای ایشون با خدا اشتی کردن /// ول کنین ابوجهل و خدا میبخشه یا نه این همه خدا قشنگی داره دست گذاشتین رو جباربودنش که اونم با حکمته
    • سید صدیق IR ۲۱:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۸
      سلام خدا خلقت رابراساس زوجیت آفریده شماها که طرف آقامیریرامیگیرین یعنی معلمان اشتباه میکنن نمره منفی میدن و درس نخونارو مردود میکنن .‌‌ کاش کسانی که نظر میدن کمی هم از اسرار خلقت علمی داشته باشن . عزیزم جباریت خدا به اندازه رحمانیتشون هست قبول کردن یانکردن خیلیا دراصل موضوع نمیتونه تغییرایجادکنه ..‌ ازشماباسوادترا بخاطر توجیه اعمالشون سفسطه بافتن اما سرآخر یااعتراف به جهل خود کردن یا بقول قران خسرالاخره شدن .... اگه قرارباشه با حرفا ونظرات ما دین اسلام پس وپیش بشه ول معطلیم..‌ عاقبت بخیر باشین
  • کرمی IR ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۸
    حسن آقا میری دین اسلام خوشمزه کرده برای مردم هم توجیه عقلی داره حرفاش چون از قران هزارجور میشه تفسیر کرد آیه هارو ایشون تفکر کرده درمورد آیه ها به نتیجه رسیده ولی بقیه فقط از تفسیرها کپی میکنند .... خداییش دمت گرم آقا میری چند نفر و میشناسم که با حرفای ایشون با خدا اشتی کردن /// ول کنین ابوجهل و خدا میبخشه یا نه این همه خدا قشنگی داره دست گذاشتین رو جباربودنش که اونم با حکمته
    • علی IR ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۸
      با سلام جناب کرمی قرآنی که هزار جور تفسیر داشته باشه از انجیل و توراتِ تحریف شده هم اوضاعش وخیم تر است در حالی که خود شما حاضر نیستید هزار تفسیر از صحبت های آقای آقا میری را بپذیرید اگر کسی بگوید ایشان خدا و ائمه را از انسانهای معمولی هم پایین تر آورده و به آنها توهین کرده مطمئناً شما دفاع می کنید و استدلال می آورید پس معلوم می شود هرج و مرجی نیست که سخن کسی هزار جور تفسیر داشته باشد و ما هزار مدل اسلام داشته باشیم . ضربه ای که محبتهای افراطی در نظام تعلیم و تربیتی وارد میکنند به مراتب بیشتر از خشونتهای ناعادلانه است به قول سعدی درشتی و نرمی به هم در بِه است . خدایی که جهنمی دارد که گول زننده و برای زهر چشم گرفتن است و ما همه بدانیم که واقعیت خارجی ندارد و او به قدری مهربان است که نه به جهنم می برد و نه از آن پذیرایی های دردناک و مشمئز کننده دارد هرگز کارآیی ندارد و ما گوینده او را حکیم نمی دانیم بر فرض خدا بخواهد ما را عذاب نکند باید به قدری مخفی کاری و مبهم گویی بکند که اگر همه دانشمندان اسلامی هم جمع شوند نتوانند آن را کشف کنند تا ما به خاطر مبتلا نشدن به آن از ظلم و تعدی و تجاوز دست برداریم وگرنه اگر ما از این واقعیت باخبر شویم اگر هزار برابر این تهدیدها هم در قرآن باشد ما نمی ترسیم و برایمان اهمیتی ندارد الآن که محاکم قضایی و زندان و مجازات و اعدام در جهان وجود دارد و ما شاهد آن هستیم با این وجود عده ای خیره سر به اموال و ناموس مردم تجاوز می کنند وای به حال ما که اگر زندانیان را در جهان آزاد کنند و همه قوانین جزایی و کیفری را لغو کنند خواهید دید همین من و شما و ناموس ما دیگر در خانه هامان هم امنیت نخواهیم داشت. بنابر این خداوند در آغاز همه سوره ها خود را هم رحمان و هم رحیم معرفی کرده تا ما راه را بیراهه نرویم اگر ما قرآن را قبول داریم اسلام هم رحمانی است و هم رحیمی مگر در جوشن کبیر که شبهای قدر می خوانیم خطاب به خدا نمی گوییم **یا ضارّ و یا نافع یعنی ای کسی که هم ضرر و زیان می زنی به آنان که گناهکار و مستحق آنند و هم نفع میرسانی شما ببینید همان خدای ارحم الراحمین قوم عاد و ثمود و شعیب و قوم لوط و نوح را چگونه عذاب کرد با تفسیر خیالی من یا شما یا آقای آقا میری که واقعیات تغییر نمی کند ما باید تصور درستی از خدا و جهان و آینده داشته باشیم . ادامه دارد
    • علی IR ۱۵:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۸
      ادامه مطلب شما ببینید در بیش از هفتاد جنگ چه همه افراد به فرمان و امضای پیامبر از مخالفان کشته شدند و چه همه زنان و فرزندان یتیم شدند و صدای شیون از چه همه خانه به اوج آسمان رسید در حالی که اینها به فرمان پیامبر اسلام بود که برای جهانیان رحمت است و پیامبری مهربانتر از او نداریم و چه همه از کشته ها فقط به دست حضرت علی (ع) بوده شما اضافه کنید کشته های سه جنگ صفین و نهروان و جمل را حال اگر کسی چشمانش را ببندد و بگوید پیامبر همه مشرکان و دشمنان را در فتح مکه عفو کرد و دیگر هیچ تحلیلی از این همه کشته ارائه ندهد به نظر شما قرآن و اسلام و خدای واقعی را معرفی می کند یا همان خیالات خودش را اتو کشیده به من و شما تحویل می دهد هم ایشان از تحلیل واقعی عاجزند و هم کسانی که از آن طرف فقط خشونت و کشته ها را می گویند و چشمانشان را به سوی عفو و گذشتهای پیامبر می بندند باید اسلام و قرآن و خدا و پیامبر را همانطور که هستند بشناسیم و تحلیلی جامع ارائه دهیم و گرنه شما هم بیایید وسط میدان خدا را خیلی زیباتر از خدای آقا میری تبلیغ کنید طرفداران بیشتری پیدا میکنید بالاخره روزی همان جوانان عزیز ما خواهند فهمید سالها بیراهه رفته اند و خواهید دید چه قضاوتی خواهند کرد و گر نه برای من و شما چه فرق می کند که این آقا چه می گوید یا فلان آقا چه نظری می دهد من که وامدار کسی نیستم و حتماً شما هم نیستید پس بیاییم دید واقعی و تحلیلی جامع پیدا کنیم و دوستانمان را راهنمایی کنیم واقعیت به گفته این و آن تغییر نمی کند اگر تغییر کند دیگر ثباتی ندارد و همه چیز توهم و خیال می شود بله ظاهر سخنان ایشان خیلی ها را جذب می کند ولی ما باید به دنبال کشف حقایق باشیم. این همه حمله به دیگران که شما چرا این جور خدا را معرفی کرده و می کنید حقیقت ندارد صدها و بلکه بیش از این فقط توسط عالم و خطیب توانا حاج حسین انصاریان و دیگر عالمان وارسته توبه کرده و به اسلام حقیقی رو آورده اند. مراقب باشیم قدرت تحلیل را از ما نگیرند خداوند فقط ارحم الراحمین نیست هزار وصف او در همین جوشن کبیر آمده و در قرآن و بقیه ادعیه هم معرفی شده است. یک فراز از یک دعا و مناجات یا چند آیه از قرآن را دورش خط نکشیم بلکه همه قرآن و ادعیه و مناجاتها را مطالعه کنید به تحلیلی واقعی دست پیدا می کنید موفق باشید.
    • علی IR ۱۸:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۸
      با سلام قسمتی از سخنان آقای آقا میری در مناظره این بود که الآن هم در سایتها وجود دارد***آیه قرآن موضوع عذاب را مطرح می‌کند، این عذاب برای این نیست که خداوند انتقام خود را از ما بگیرد یا خودش را خالی کند، عذاب برای این مطرح شده که بندگان برگردند. همه حرف من این است که عذاب برای ادب کردن است. خداوند همانطور که در این دنیا مکانیزمی را قرار داده، برای آخرت هم مکانیزمی را قرار داده که اگر درست عمل نکنیم انتهای آن مکانیزم به عذاب ختم می‌شود یعنی خداوند کسی را عذاب نمی‌کند بلکه ما به گونه‌ای عمل می‌کنیم که انتهای این عمل ما به عذاب ختم می‌شود. یعنی کسی کسی را به جهنم نمی‌برد بلکه انسان‌ها با پای خودشان به جهنم می‌روند و با پای خودشان از آن بیرون می‌آیند. سؤال اینجاست که آیا واقعا راه برگشت از جهنم وجود ندارد؟ و برخی نمی‌توانند از جهنم بیرون بیایند؟ چرا به نظر من همه می‌توانند*** ابتدای سخن را از ابتدای دعای ابوحمزه گرفته اند که می فرماید(إِلَهِي لا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ.؛ خدایا با عقوبتت مرا ادب نکن بع در ادامه می فرمایند کسی کسی را به جهنم نمی برد این با قرآن شازگاری ندارد همه جهنمیان را خدا بر اساس عدلش به جهنم می برد و مستند به جرائم و جنایات و عقاید نادرست و اخلاق ناپسند آنان است در ابتدای دعای افتتاح آمده است که (اشد المعاقبین فی موضع النکال و النقمه )خدایا تو در مقام عقاب و انتقام سخت ترین عقوبت کننده ای و در قرآن همه جا جهنمی ها را خدا و مامورانش به جهنم میبرند بعد ایشان در آدامه می فرمایند دوباره جهنمی ها خودشان از جهنم بیرون می آورد خدا نه کسی را به جهنم میبرد و نه کسی را از جهنم بیرون می آورد در حالی که این هم بر خلاف قرآن و ادعیه و روایات است در صورتی که در همین ابتدای ابوحمزه در سطر دوم می فرماید( وَمِنْ أَيْنَ لِيَ النَّجاةُ وَلا تُسْتَطاعُ إِلاّ بِكَ لا الَّذِي أَحَسَنَ اسْتَغْنى عَنْ عَوْنِكَ وَرَحْمَتِكَ، وَلا الَّذِي أَساءَ وَإجْتَرَاءَ عَلَيْكَ وَلَمْ يُرْضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِكَ؛ من ترجمه اش را نمی آورم دوستان مراجعه بفرمایید به مفاتیح الجنان یا اینترنت ببینید هیچ کس نمی تواند خودش از جهنم نجات پیدا کند حتی بزرگان از عرفا و بالاتر پیامبران و ائمه بهشت و مقام قرب و رهایی از جهنم خود را مرهون فضل خدا می دانند . ادامه دارد
  • علی IR ۱۹:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۸
    ادامه مطلب ایشان در ادامه می فرمایند **سؤال اینجاست که آیا واقعا راه برگشت از جهنم وجود ندارد؟ و برخی نمی‌توانند از جهنم بیرون بیایند؟ چرا به نظر من همه می‌توانند** اولا ایشان برای مطلب خود باید دلیل قطعی بیاورند ثانیا به صرف این که امکان خروج از جهنم برای همه وجود داشته باشد این دلیل بر این نمیشود که همه از جهنم بیرون بیایند شما می فرمایید همه می توانند سوال ما این است مگر در دنیا همه جهنمی ها نمی توانند با توبه کردن از جهنم بیرون بیایند یعنی خدا آنان را به دلیل توبه شان بیرون بیاورد ولی آیا همه توبه می کنند توبه یعنی بازگشت از مسیر انحرافی که به جهنم ختم می شود در دنیا با این که امکانش برای همه هست ولی عده زیادی بر نمی گردند به دلیل این که خداوند می فرماید من جهنم را از جنیان و انسانها پر خواهم کرد پس معلوم میشود در دنیا بر نگشته اند شما هم که می فرمایید بعد از مرگ و در عالم برزخ امکان بازگشت هست پس معلوم می شود در برزخ و روز قیامت هم برنگشته اند و حالا به جهنم آمده اند سوال ما این است چه کسی تحمل عذاب را در عالم برزخ و آن هول و هراسهای قیامت را دارد که با وجود این که می توانسته برگردد برنگشته که حالا خداوند جهنم را از آنان پر کند پس به صرف باز بودن راه این را اثبات نمی کند که همه با پای خودشان از جهنم بر می گردند شما باید دلیلی بیاورید که علاوه بر امکان بازگشت وقوع قطعی آن را هم اثبات کند در حالی که همان ادعای اولیه شما بر امکان خروج از جهنم از بی دلیلی رنج می برد لذا ما چاره ای نداریم جز این که ذهن تحلیلگر و موشکاف داشته باشیم وگرته هر روز جذب یک شخص یا گروهی خواهیم شد . موفق باشید
    • حقگو IR ۱۳:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۹
      سلام علی آقا پیداست انسان فرهیخته و دانایی هستید.من ازبرادران اهل سنت هستم.سوالاتی دارم که تا بحال هیچ کس پاسخ قانع کننده ای به آنها نداده.کتابهای ثم اهتدیت تیجانی و کتاب مناظره دکتر وشیخ را هم مطالعه و مداقه کرده ام و دردی از من دوا نکرد.با هر کس بحث کردم یا گفت بروم بپرسم خبرش را می دهم و نداد ویا شروع به سفسطه و آسمان ریسمان بافتن کرد. از پاسخهایی که به دیگران می دهید مشخص است که فردی منطقی هستید ومستدل سخن می گویید.خوشحال خواهم شد که با هم در ارتباط باشیم.حالا یا از طریق این سایت ویا از طریق ایمیل یا تلگرام یا هر روشی که جنابعالی صلاح بدانیدتا از علم وکمالات شما بهره مند شوم.
    • علی IR ۱۶:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۰
      با سلام و ارادت خدمت جناب آقای حقگو من در خدمتم تا زمانی که مسئولین سایت تذکر دهند در این صورت نشانی ایمیل خودم را از طریق همین سایت خدمت شما ارسال میکنم. ببینید دو راه فراروی ماست یکی راه کوتاه و اطمینان بخش است و دیگری راه پر سنگلاخ مشابه همان راهی که جناب آقای آقامیری طی می فرمایند که آخرش هم معلوم نیست راه حق و حقیقت را پیدا کنند و از راهی که نه علمای شیعه آن را برمی تابند و نه علمای اهل سنت برگردند یا نه.این که در حال تحقیق و پرس و جو هستید قابل تحسین است و به یقین خداوند یاور شماست. ببینید وقتی ما پی به حقانیت قرآن بردیم دیکر بسیاری از ریزه کاری های معارف را از قرآن اخذ می کنیم هر چند با عقلمان نتوانیم آن معارف را اثبات کنیم. من موافق با عبور از سنگلاخ نیستم وقتی ما با یک یا جند استدلال منطقی پی به حقانیت مذهب و مرامی بردیم آنگاه مثل سایر محققین آن مذهب وارد تحقیق می شویم و بحث درون مذهبی می کنیم چه بسا برخی مطالب ضعیف و حتی ناسازگار با اصول آن مذهب وجود داشته باشد که با دلیل آنها را کنار میگذاریم بسیاری از مطالب اختلافی بین شیعه و سنی به بنیانها و اصول آنها صدمه ای نمی زند لذا همیشه بحث وجود داشته و باید ادامه و استمرار داشته باشد نتیجه خیلی از مباحث نه شیعه را سنی میکند و نه سنی را شیعه. بنابراین بر جوینده حق است که همه این مباحث را کنار بگذارد و خود را سرگردان در سنگلاخ و دچار اتلاف عمر نکند ببینید آن مطالبی که در پاسخ به آقا محمد فرموده بودید هرگز راهگشا نخواهد بود آن مطالب اثباتگر شیعه یا سنی بودن من و شما نیست. ما برای آن تعاملات و روابط اجتماعی تحلیل داریم نه این که این دلیل بر شیعه بودن ما باشد و برادران اهل سنت هم توجیهاتی دارند که نمی تواند دلیلی اطمینان آور برای سنی بودن آنان باشد لذا باید از طرح این مباحث رهزن بپرهیزیم. حق بودن نیازی به انبوهی از دلیل ندارد ولی عبور از سنگلاخ دلیل و انرژی زیادی می طلبد ولی ما را به مقصد نمیرساند***ببینید پیامبر اسلام فقط برای شیعه رحمت نیست برای همه رحمت است حتی برای کفار چه رسد برای برادران اهل سنت که مسلمان و موحدند. ما شنیده ایم که روز واویلای قیامت همه پیامبران عرض می کنند وانفسا خدایا به فریاد ما برس ولی رسول خدا عرض میکند خدایا به امت من رحم بفرما. این بازتاب دلسوزی و رحم و شفقت رسول خدا در همین دنیاست
  • علی IR ۱۷:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۰
    ادامه مطلب*** ببینید رسول خدا به یقین از حوادث بعد از رحلت خود باخبر بود چون گذشته از علم غیب فردی بسیار باهوش و سیاستمداری بی بدیل و جامعه شناسی بی همتا بود او مهاجرین و انصار و فعالان سیاسی و اجتماعی آنان را به خوبی می شناخت لذا در آخرین روزهای حیات خود با آن که شامه سیاسی ایشان می گفت این املا نوشته نخواهد شد ولی ایشان به نیکی می دانستند برخی مطالب گر چه نوشته نشوند ولی در طول تاریخ خوانده خواهند شد بر خلاف بسیاری از مطالب که نوشته می شوند ولی خوانده نمی شوند و فقط بایگانی می گردند.هم شیعه و هم اهل سنت میگویند وقتی پیامبر فرمودند قلم و کاغذ بیاورید خلیفه اول با یک ادبیات تندی مانع از تحقق آن شدند من در صدد نقد آن ادبیات نیستم ولی از جنابعالی میخواهم در این باره تفکر کتید که اگر آن مطلبی که رسول خدا می خواستند املا بفرمایند به سود خلیفه اول بود که دلیلی نداشت ایشان مانع شوند و اگر در تاکید بر ولایت علی بن ابیطالب به معنای محبت و دوستی بود که هم خلیفه و هم برادران اهل سنت قبول دارند و جریان غدیر را همین گونه تحلیل می فرمایند قرآن در آیه تبلیغ فرموده بود (والله یعصمک من الناس) یعنی طرح ولایت مخالفینی دارد که تو از آنان بیمناکی ولی من خدا نمی گذارم مانع کار تو شوند آن روز در غدیر خم کسی ندانست چه کسانی در اندیشه ممانعت بوده اندحال پیامبر برای جویندگان حق مشخص کردند مانع چه کسی است ما یا باید بپذیریم خلیفه اول داناتر به مصالح جامعه اسلامی و دوراندیشی برای آتیه اسلام و مسلمانان بودند در این صورت به خاتم النبیین بودن رسول خدا خدشه وارد می شود حتی این سخن این را ضمناً به گوش ما زمزمه می کند که در واقع خدا اشتباه کرده چون میبایست وقتی فردی داناتر از حضرت محمد وجود داشته، او را به پیامبری برگزیند.این یک مطلب دیگر برای تفکر و حقیقت یابی خدمت شما و دوستان دیگر تقدیم می گردد باشد که پیرامون آنها تفکر کنید و البته اگر اشکال و نقدی وارد است استفاده می کنیم. موفق باشید.
    • علی IR ۲۰:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۰
      ***اصلاحیه *** به جای خلیفه اول بخوانید خلیفه دوم
    • حقگو IR ۰۰:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۱
      سلام وعرض ادب علی آقا برادرعزیزم لطفاً اگر می خواهید بحث ومذاکره ای داشته باشیم فقط قرآن کریم را که هردو نفرقبول داریم ملاک قراردهیم.فرض را براین بگذارید که نه من کتب مذهبی شما راقبول دارم ونه شما کتابهای ما را.پس فعلاً روایات واحادیث را از دو طرف کنار بگذاریم و ملاک ما قرآن، منطق وعقل باشدولاغیر.اما چون جنابعالی بحث وصیت پیامبرص)رامطرح فرمودید عرض میکنم که ما اصلاً این واقعه راقبول نداریم.چون اولاً پیامبر(ص)سوادخواندن ونوشتن نداشتند ثانیاًچرا پیامبرامری به این مهمی را به لحظات آخرحیاتشان واگذارکردند؟ثالثاً چرا قرآن که کتابی مبین وروشن است بحث جانشینی پیامبر رابوضوح مطرح نکرده است؟رابعاًطبق آیات قرآن پیامبر تا وقتی به ایشان وحی نمیشد ازآینده خبرنداشتندلا یعلم الغیب الاالله. خامساًآیه ای که به آن استنادفرموده اید بعداز آیه الیوم اکملت لکم...آمده است.سادساً در کتابهای فعلی صحاح سته اهل سنت دست برده شده است.سابعاً ما اهل سنت مولاعلی(ع)را بهترین،مناسبترین،عالم ترین... فرد بعدازپیامبر(ص)وشایسته ترین شخص برای خلافت میدانیم حالابه هردلیلی بعدازسه نفر به خلافت رسیدند چه باید کرد؟ حضرت علی از تمام جهات قابل قیاس باسه خلیفه دیگر نیستندومانندمقایسه نورخورشید بانور سه تا ستاره است. اماازطرفی تعیین مقام خلافت ویا آنچه شما آنرا ولایت می نامید را ازطرف خدابرای ایشان نمی دانیم. آیاتی مشابه آیه یا ایهاالرسول بلغ...در چندین مورد دیگر وبالحنی شدیدتر آمده که خطاب به پیامبرمیفرماید (مضمون آیه)اگردرابلاغ آنچه به تو وحی می شود کوتاهی وخلاف کنی رگ وتید تو را می زنیم.ثامناً علمای شیعه جای اصل وفرع را عوض می کنند.فلسفه بعثت انبیاء برقراری قسط وعدل وتعالی وسعادت انسان در دنیا وآخرت است ومطمئناً قصدحضرت علی هم برای خلافت همین بوده اما علمای شماقائلندکه هیچ عملی بدون قبول ولایت پذیرفته نیست.این در هیچ جای قرآن نیامده است.قرآن حنفا که پیرو دین حضرت ابراهیم(ع)ویکتا پرست بودند رااهل بهشت ونجات معرفی می کند با وجودی که دوپیامبر اولوالعزم یعنی حضرت موسی(ع)وحضرت عیسی(ع) بعد ازحضرت ابراهیم مبعوث شده بودندپس اصل ایمان همان سه اصل توحید،نبوت ومعاداست وبقیه فرع هستند.
    • علی IR ۰۰:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۲
      با سلام و خدا قوت از آنجا که دوستان دیگر نیز مطالب ما را مطالعه می کنند اجازه دهید به نکات جنابعالی پاسخی کوتاه بدهم بعد به محوری که فرمودید باز می گردیم.اینکه فرمودید پیامبر امی بوده قبول اما ما گفتیم املا یعنی پیامبر بفرمایند و دیگری بنویسد به همان روشی که معاهدات و مکاتیب و نامه ها را املا می فرمودند اما این که وصیت مکتوب را چرا به روزهای آخر عمر مبارکشان واگذاشتند اولا این اشکال به اهل سنت هم وارد است که چرا خلیفه اول و دوم به همین شیوه عمل کردند که بنا بر اساس فرمایش شما باید برادران اهل سنت پاسخ دهند اما شیعه معتقد است در 18 ذیحجه همان سال تقریبا 70 روز قبل در غدیر خم در مراسمی به یاد ماندنی این مطلب را رسماً اعلام فرمودند که اختلاف شیعه و سنی در مفهوم ولی در عبارت من کنت مولاه فهذا علی مولاه است و البته ما معتقدیم در سالهای قبل نیز در موارد گوناگون اعلام فرموده اند که نمی خواهیم به حکمتهای این وصیت نانوشته بپردازیم البته اگر بفرمایید خدمت شما عرض می کنم.اما آگاهی پیامبران از غیب بله با وحی بوده البته تمام وحی های نازل شده بر پیامبر ما در قرآن نیامده بلکه به عنوان احادیث قدسی است که فرقشان با قرآن این است که الفاظ آنها از خود پیامبر است ولی قرآن هم مفهوم و هم معنایش از سوی خدا وحی شده است.ما عرض میکنیم اگر کسی بگوید ما قبول نداریم در این زمینه وحیی نازل شده باشد گفتیم شامه سیاسی و دانش جامعه شناسی و ذکاوت آن حضرت این را می گفت.اما این که فرمودید آیه بلّغ بعد از آیه اکمال دین نازل شده منطقی نیست چرا که اگر دین کامل شده بود مطلب به این مهمی که آیه بلُغ حامل آن است نمی تواند باقی مانده باشد مطلبی به قدری مهم که عدم تبلیغ آن مساوی عدم ابلاغ رسالت باشد این بدون استناد به شان نزول آیات است.اما این که فرموده ایدصحاح سته که از منابع اصلی برادران اهل سنت است تحریف شده سوال این است که اهل سنت چگونه می خواهند از مذهب و مرام خود دفاع کنند چون آنان، سنت پیامبر را در کنار قرآن قبول دارند ولی شیعه چنین مشکل اساسی را ندارد و برای بازشناسی احادیث جعلی توانمند است اما پاسخ به نکته های سوم و هفتم و هشتم جنبه قرآنی دارد و کانال ورودی ما به بحث هایی است که فرمودید لذا سعی بر این است که به این مطالبی که بنده و جنابعالی فرمودید باز نگردیم مگر این که جنابعالی بفرمایید ادامه دارد
    • حقگو IR ۱۲:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۲
      ادامه مطلب تاسعاً خداوند درآن آیه میفرماید:یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک...یعنی آنچه بر تو نازل می شود (وحی، قرآن) را ابلاغ کن...نگفته :بلغ ما تومر ربک... آنچه از جانب پروردگارت امر شد ابلاغ کن. جنابعالی فردی دانا هستید نزول فقط مخصوص آیات الهی است که وجه تسمیه آنهم همانطور که خود بهتر می دانید یعنی قرآن بخاطر استفاده و فهم مردم از جایگاه اصلی اش(ام الکتاب) در درجه پایینتری آمد ،پس مراد از آنچه بر تو نازل می شود یا نازل شد همان آیات الهی است نه یک دستور،دستور نازل نمی شود واگر نازل شود وحی قرآن است که باید در قرآن آن دستور بیاید مانند: یا ایها الذین آمنو کتب علیکم الصیام ... کتب علیکم القتال ...کتب علیکم القصاص ...کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت... عاشراً هر جا عبارت یا ایها اارسول آمده طرف مقابل کفار و مشرکین بوده اند و در مواردی که طرف مقابل مسلمانان بودند از عبارت یا ایها النبی استفاده شده است مانند:یا ایها النبی قل لازواجک... یا ایها النبی لم تحرم... یا ایها النبی حسبک الله و من تبعک من المومنین ...البته موردی هم هست که طرف مقابل کفار ومنافقین هستند واز عبارت یا ایها النبی استفاده شده ولی در هیچ موردی از یا ایها الرسول استفاده نشده وقتی طرف مقابل مسلمین بوده اند. منتظر پاسخ هستم.
    • علی IR ۱۲:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۲
      ادامه مطلب این که فرمودید چرا قران به وضوح ولایت حضرت علی را مطرح نفرموده اند باید بگویم کاملا واضح است چون یکی از وظایفی که قرآن برای رسول خدا تعیین کرده اند تبیین مفاد آیات است وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛(نحل 44) و از نظر شیعه رسول خدا در این زمینه کوتاهی نکرده اند و اگر منظور جنابعالی این است که چرا نام ایشان در قرآن نیامده اولا اگر می آمد چه تضمینی شما دارید که به سرنوشتی مشابه واژه ولیّ دچار نمی شد و کسانی که به فرموده شما نگذاشتند حضرت علی خلیفه بلافصل شود نمی گفتند این آیه نص در ایشان نیست چرا که علی نام بسیار داریم ثانیا مگر نام همه شخصیت ها در قرآن آمده ما از اهل سنت می پرسیم چرا نام عایشه در ماجرای افک نیامده در حالی که نام مریم مقدس آمده و خداوند از پاکدامنی ایشان دفاع کرده ولی در ماجرای افک خداوند با قاطعیت از پاکدامنی یکی از همسران رسول خدا دفاع کرده و اهل سنت این دفاع را در باره عایشه می دانند در حالی که ایشان از نظر آنان ام المومنین است موارد دیگر هم هست در ماجرای هجرت رسول خدا خلیفه اول نیز با آن حضرت همراه شدندچرا قرآن در بیان این مطلب نام خلیفه اول را نیاوردند در صورتی که شیعه هم معتقد است آن همراه رسول خدا در غار ثور همان خلیفه اول است که برادران اهل سنت می گویند ثالثا خداوند به غیب و آینده آگاه است خداوند می دانست در آینده نزدیک و دور مساله خلافت مورد اختلافات وافع خواهد شد و به همین دلیل در آیه ولایت هم از واژه خلافت استفاده نکردند و هم نام شخص را نیاوردند تا دامنه اختلاف به اصل قرآن کشیده نشود و باعث تحریف و حذف آن آیات در طول اعصار و قرون نگردد و این یکی از تدابیر الهی برای حفظ قرآن از تحریف است که خداوند آن را تضمین فرموده است إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ(حجر 9) اضافه بفرمایید که قرآن کتاب تدبر است و با جمعبندی آیات و استناد به شواهد اطمینان بخش کسی که جویای حق باشد به مطلب می رسدشما مشابه همین را در افعال خداوند می بینید مثلا در همان مخفی شدن رسول خدا و خلیفه اول در غار ثور خدا در درب غار چیزهایی را قرار داد مثل تار عنکبوت که مخالفان با آن که رد پاها را تعقیب کردند و جلو غار که رسیدند رد پاها که تمام شد می گفت ادامه دارد
  • IR ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۲
    علی آقای عزیز اینکه مرقوم فرموده بودید منظور املاء بوده که موضوع را بغرنج تر می کند چون پیامبر می توانستند شفاهی بفرمایند و بقیه گوش کنند و بنویسند.ضمناً اگر ممکنه اصل درخواستی را که پیامبر داشته اند و همان عبارت عربی که فرموده اند را بنویسید چون من هیچ جا ندیدم. در ثانی اگر در واقعه غدیر به این مطلب اشاره شده مکتوب کردن دوباره آن چه ضرورتی دارد؟ ثالثاً مگر عمر کی بوده که به جای همه تصمیم می گرفته؟ همانجا که نسبت هذیان گویی به پیامبر(ص) داد(البته بنا به روایات اهل تشیع که ما قبول نداریم) باید مسلمانان دهانش را خورد می کردند چرا منفعل شدند و حرف او را قبول کردند؟ این انتقاد به خود حضرت علی(ع) هم وارد است. همچنین انتقاد دیگری که به مولا علی(ع) وارد است این است که چرا دختر خود که دختر حضرت فاطمه(س) بود را بعداً به عقد عمر جبت وطاغوت دادند ؟در حالیکه قرآن میفرماید:الم تر ...یومنون بالجبت والطاغوت...و از امام زین العابدین(ع) روایت شده که هر کس روزی یکبار بر جبت ( ابوبکر) وطاغوت(عمر) لعنت فرستد خداوند هفتاد هزار هزار(هفتادمیلیون)حسنه برایش نوشته می شود وهفتاد ...در حالیکه مراد از جبت در قرآن حی ابن اخطب و طاغوت کعب ابن اشرف است که هر دو یهودی بودند وبرای به دست آوردن دل مشرکین مکه بر بتان سجده کردند وگفتند آیین شما از آنچه محمد(ص) می گوید برحق و درست تر است.بگذریم در قرآن داریم: ولا ترکنوا الی الذین ظلمو فتمسکم النار،یعنی ظالم را حمایت و تقویت وپشتیبانی نکنید وگرنه آتش(جهنم) شما را دربر خواهد گرفت.بنا به روایات شما ظالم تر از عمر هم کسی وجود داشته پس چرا حضرت علی با این کار و با مشورت دادن به عمر موجبات تقویت او را فراهم کردند فرزندانشان را به اسامی آن سه غاصب نامیدند؟ نفرمایید که بخاطر حفظ وحدت که اصلاً پذیرفته نیست. اینطور که شما عمر وبقیه را به تصویر کشیده اید اینها اصل اسلام را نشانه رفته بوده اندوحدت که جای خود دارد واز فروعات است پس تعلل در مقابلشان جایز نبوده است. مگر اینکه حقیقت و واقعیت چیز دیگری غیر از آنچه به ما گفته اند باشد.در مورد وحی و قرآن عقیده اهل سنت این است که خداوند تمام آنچه لازمه هدایت، تکامل وتعالی بشر بوده در قرآن آورده است.احادیث قدسی جنبه هدایتی نداشته اند وبا قرآن هم تنافی نداشتند وپیامبر(ص) هیچ آیه وحرفی را فروگذار نکردند.ادامه دارد...
  • علی IR ۱۴:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۲
    ادامه*** آنان با مشاهده جلو غار یقین کردند رسول خدا درون غار نیست در حالی که به این سوال پاسخ ندادند که پس رسول خدا کجا رفته با این تدبیر جان رسول خدا و خلیفه اول از خطر ترور نجات یافت در حواشی آیات ولایت نبز مطالبی است که مخالفان ولایت مطمئن می شوند هدف ولایت به معنای خلافت بلافصل نیست و در نتیجه آیات از تحریف مصون می ماند و هر کسی از ظن خود یار این آیات و حامی آنان می گردد البته این به معنای ابهام و اجمال این آیات و اغراء به جهل نیست.**** اما این که فرمودید حضرت علی را خورشید و سه خلیفه را ستاره می دانید نشانه حقگویی شماست ولی بنده عرض میکنم آزاده هم باشید چرا که می فرمایید چه کنیم که به هر دلیلی نگذاشتند خلیفه اول و بلافصل بشونداین سخن منطقی نیست و مشابه دلیلی است که عده کثیری از همانهایی که در غدیر حضور داشتند می گفتند در حالی که ما طبق آیات قرآنی باید شایسته سالار و مدافع آن باشیم حتی اگر جریان غدیر را ناظر به انتصاب حضرت علی به جانشینی ندانیم عقل و منطق به ما اجازه نمی دهد ستاره را به جای خورشید بپذیریم آیا می توان در مسایل مهم پزشکی به جای مراجعه به فوق تخصص به پزشک عمومی مراجعه کنیم عقل و منطق چنین چیزی را نمی پذبرد مگر این که مساله جانشینی پیامبر را امری خطیر ندانید که در این صورت باید با هم گفتگو کنیم ببینید هیچگاه نمی توان به خداوند نسبت داد که مفضول را بر فاضل ترجیح داده خداوند حتی فاضل را بر افضل ترجیح نمی دهد چه رسد به این که مفضول را بر فاضل ترجیح دهد و حالا کسی بفرماید «الحمد لله الذي قَدَّم المفضول علي الفاضل» خداوند هرگز نه خود چنین کاری میکند و نه ان را امضا می کند منطق قران "فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ" وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ است. بنابر این ما خورشید را هم از نظر منطق و عقل و هم از نظر قرآن باید مقدم بدانیم و این مساله و قضاوت تاریخی صرف نیست بلکه تعیین مسیر زندگی است و بین این دو مسیر در مجموع فاصله قابل توجهی است ما حتی شیعیان زیدی و اسماعیلی و واقفی را که در طول مسیر از منطق عقلی و قرانی از ما جدا شده و مفضول را بر فاضل مقدم دانسته اند تخطئه کرده و مسیرشان را نادرست می دانیم اینکه فرموده اید ما علی علیه السلام را خورشید و شایسته ترین فرد برای خلافت بلافصل می دانیم ولی ...ادامه دارد
    • حقگو IR ۲۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۲
      علی آقای عزیز منظور مرا نگرفتید.ابوبکر،عمر،عثمان و هیچکدام از خلفا را خداوند تعیین نکرده است بلکه مردم انتخاب کردند و این نشانه ارجحیت آنان نسبت به حضرت علی(ع) نیست وما آنها را همانطور که گفتم قابل قیاس با حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) که خلیفه پنجم بودند نمی دانیم پیامبر(ص)از ما محبت ابوبکر وعمر وعثمان را نمی خواهند بلکه مزد واجر رسالت خود را در محبت امت نسبت به اهل بیت وآل خود می دانند بخاطر همین ما اهل سنت در اختتام هر نماز وقبل از سلام دادن، به پیامبر(ص)وآل ایشان صلوات،سلام وبرکت میفرستیم و نامی از سه خلیفه دیگر نمی آوریم. ما معتقدیم در قیامت اول رحمت خداوند و در وهله دوم شفاعت پیامبر(ص) برای مردان مسلمان وشفاعت حضرت فاطمه زهرا(س) برای زنان مسلمان مایه نجات ورستگاری مسلمین ومسلمات خواهد بود و مایه خشنودی پیامبر(ص) محبت اهل بیت و آل ایشان خواهد بود به همین خاطر بعد از شهادت به یگانگی خدا و شهادت به رسالت پیامبر(ص) می گوییم: اشهد ان لا اله الا الله واشهد ان محمداً عبده ورسوله ودر ادامه: اللهم صل علی محمد وعلی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم وعلی آل ابراهیم انک حمید مجید*اللهم بارک علی محمد وعلی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم وعلی آل ابراهیم انک حمید مجید*پروردگارا بر محمد وبر آل ایشان درود فرست همانطور که بر ابراهیم وبر آل ابراهیم درود فرستادی که تو والا و ستوده صفاتی*پروردگارا بر محمد وبر آل محمد برکت بفرست همانطور که بر ابراهیم وبر آل ابراهیم برکت فرستادی که همانا تو والا مقام وستوده صفاتی. ملاحظه بفرمایید که با چه دقت وتاکیدی بر آل پیامبر(ص) درود میفرستیم.آیا آل پیامبر(ص) غیر از امامان هستند؟ پس ما سعی می کنیم دین خود نسبت به آیه لا اسئلکم علیه من اجر....را در همه نمازهایمان ادا کنیم. اگر بقول جنابعالی ما مفضول را به افضل ترجیح می دادیم باید به سه خلیفه دیگر در نماز درود میفرستادیم.دوست نداشتن سه خلیفه دیگر گناه وخلاف نیست اما محبت نداشتن نسبت به اهل بیت خسران و بدبختی وتباهی است و مرتکب آن در آخرت مورد بازخواست ومواخذه خداوند قرار خواهد گرفت.اما بهترین محبت پیروی از سیره پیامبر وآل ایشان است نه دانستن ترتیب اسامی آنان و بر سر وسینه کوفتن برای آنان در حالیکه عملمان خلاف راه وروش آنان باشد.
  • IR ۱۵:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۲
    ادامه مطلب ونمی توانستند این کاررابکنند شاهد سخنم سوره ها وآیاتی است که با "قل" یعنی بگو شروع می شود که خدا به پیامبرش می گوید بگو ای کافران... اما پیامبر بدون تغییر همان را نقل قول می کنند ونمی گویند ایهاالکافرون لا اعبد...اینکه فرموده بودید آیه یا ایهاالرسول ...بعد از الیوم اکملت لکم ...غیر منطقی به نظر میرسد به قرآن مراجعه فرمایید آیه اولی چندین آیه بعد از آیه دومی الیوم...آمده است.ضمناً مگر کسی می تواند در قرآن دستبرد بزند وکم وزیاد کند؟ زهره نی کس را که یک حرفی از آن/ یا بدزدد یا فزاید در بیان.واین نص قرآن است نحن نزلنا الذکر ونحن له لحافظون ملاحظه بفرمایید چه تاکیداتی در این آیه وجود دارد.مگر ما با قرآن سر جنگ داریم که بخواهیم آیات خدا را محو کنیم؟منظورم آوردن نام مولا نبود که اگر هم می آمد مشکلی ایجاد نمی شد.کلام خدا گنگ ومبهم نیست که هر کس از آن تعبیری داشته باشد مگر آنان که در دلهایشان مرضی هست که به رای خود تفسیر می کنند.منظورم از دست بردن در صحاح سته کتابهای موجود در بازار است وگر نه کتابهای قدیمی دست نخورده است نمونه اش اینکه در حدیث ثقلین در کتابهای قدیمی صحاح اصلاً از عبارت عترتی یا اهل بیتی استفاده نشده اما در چاپهای جدید این عبارت را آورده اند کتاب الله وعترتی اهل بیتی در نسخه قدیمی کتاب الله وسنتی آمده است.این فقط یک نمونه اش بود.در ثانی قرار بر این شد که ملاک ما قرآن باشد وگرنه بحث به درازا خواهد کشید و من هنوز یک سوال هم مطرح نکرده ام. البته آخرین مطلبی که فرمودیده بودید کتب شیعه از احادیث جعلی مبراست قابل قبول نیست یک مورد را ذکر وبه آن بسنده می کنم.مجموعه بحارالانوار که مشتمل بر ۱۱۰جلد است توسط یک عالم(شیعه) تقریباً بیطرف مورد بازنگری قرار گرفت وبا اغماض به ۵ جلد تقلیل یافت وبقیه احادیث را ضعیف و جعلی تشخیص داد وشاید از این هم بیشتر می توانست تقلیل بدهد. فقط کلام الله است که کسی زهره دست بردن در آن را ندارد.
    • علی IR ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۳
      ادامه ***اما این که فرمودید چرا مسلمانان در آن جلسه برخورد فیزیکی با خلیفه دوم نکردند به دلیل آن بود که رسول خدا حتی از مشاجره حاضران را نهی کردند چه رسد به اینکه به آنان اجازه برخورد فیزیکی بدهند و مطیع ترین فرد به سکوت و عدم برخورد و مشاجره مولای متقیان علی (ع)بودند**اما این که فرموده اید علی علیه السلام چرا دخترشان را که از حضرت زهرا هم بوده به عقد خلیفه دوم درآوردند محققین از شیعه این را با ادله رد کرده اند همان گونه که نسبت مِطلاق بودن را به امام مجتبی داده اند و محققین شیعه آن را با استدلالات رد کرده اند اینها بحث های درجه اول نیستند و نه تاییدی بر اهل سنت هستند و نه خدشه ای بر شیعه وارد میکنند ***اما این که جبت و طاغوت چه کسانی هستند باید بگویم آن دو مصداق که شما فرمودید مربوط به شان نزول است ولی شان نزول مخصص آیه نیست و باعث انحصار در همان مصادیق بالفعل نمی شود بلکه مصادیق بالقوه را هم در طول زمان تا آخرالزمان شامل میشود و شما حتی الآن هم میتوانید مصادیقی برای آن بیابید یا مثلاً آیه اِن جاءکُم فاسِقٌ ِبنَبأ فَتَبَیَُنُوا یک قاعده کلی برای همیشه است و همیشه مصادیقی دارد و منحصر در همان مصداقی که در شان نزول آمده ندارد البته اگر روایاتی در بیان مصادیقی آمده باشد باید هم از نظر سند و هم معنا معتبر باشد *** استراژی حضرت علی استراژی قرآنی و مواجهه با قضیه بر اساس صبر جمیل است ببینید حضرت یعقوب در باره حادثه تلخی که پیش آمد فرمود من صبر جمیل می کنم صبر جمیل ایشان دو مشخصه مهم دارد یکی نقد فعال و کوتاه نیامدن. آن حضرت تا آخر پای حرف حق خود ایستاد و هرگز سخن فرزندانش را که نشانه هایی از توطئه و پوشاندن حقایق را داشت نپذیرفت . مشخصه دوم آن این بود که فرزندان خطاکارش را از خود نراند و نگذاشت شکاف و فروپاشی خانواده اش رخ دهد و زندگی مسالمت آمیری با آنان داشت و البته در همین فضا همواره ناقد رفتار آنان در باره یوسف بود لذا حضرت علی هم در کنار کوتاه نیامدن از حق خود رفتاری مسالمت آمیز در پیش گرفتند لذا نه تنها وارد جنگ نشدند که از مشورت دهی برای حفظ اساس اسلام مضایقه نکردند ما نیز باید نقد منصفانه داخلی و یکپارچگی بین المللی داشته باشیم البته امام حسین چون اصل و اساس اسلام نشانه گیری شده بود آن حماسه را آفریدند***اما احادیث قدسی ...ادامه دارد
    • علی IR ۱۳:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۳
      ادامه***اما احادیث قدسی و همه احادیث رسول خدا جنبه هدایتی دارد و جزء سنت رسول خدا و شارح و مبین قرآن میباشند*** ما معتقدیم افعال و سکوت و امضاهای رسول خدا مثل سخنان ایشان مصون از خطا و هوا و هوس و اِعمال سلیقه شخصی است رسول خدا شجره طیبه ای هستند که تُؤتی اُکُلها کُلَِ حینٍ بإذن رَبها بنابر این همه کارهای ایشان به اذن خداست از جمله معرفی حضرت علی به عنوان وصی و جانشین بلافصل خود ولو در قرآن حتی آیات ولایت هم نباشد فعل رسول خدا اگر به شکل تواتر به ما برسد قابل قبول و غیر قابل خدشه است.***در زمان رسول خدا همه مطالب لازم از سوی خدا نازل شد اما همه در قرآن نیامده چون خود فرآن آیاتش را نیازمند به تبیین می داند لذا سنت رسول خدا و به اعتقاد ما سنت امامان معصوم شارح و تبیین کننده آیات قرآنی است شما شاهد هستید که جزئیات احکام نماز و روزه و سایر احکام در قرآن صریحاً نیامده ولی خود قرآن فرموده ماآتاکُمُ الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا یعنی منِ قرآن، سنت رسول خدا را حجت و لازم الاطاعه معرفی میکنم اگر همه مطالب در خود قرآن بود پس این همه تفصیل احکام را بزرگان اهل سنت ابوحنیفه و احمدبن حنبل و امام شافعی و مالک از کجا آورده اند. چنین تفصیلات و فروع فقهی در قرآن نیامده همین طور تفصیلات و فروعی که امامان شیعه بیان فرموده اند بله می توان گفت در لایه ها و بطون قرآن همه این تفصیلات هست ولی هر کسی نمی تواند آنها را استخراج کند ***این که فرموده اید پیامبر حتی قل ها را نیز می آوردند نکته دقیق و قابل توجهی است و این هم که حتی یک واو از قرآن کم نشده و کسی جرات این کار را نداشته این هم سخن متینی است اما نکته ای که باقی می ماند این است که آیا ترتیب فعلی آیات و سوره ها بر اساس ترتیب نزول است؟ من پاسخ این را از شما می خواهم بیان بفرمایید***در آیه حفظ کلمه نحن صحیح نیست آیه این است ...و انا له لحافظون. و اما تضمین حفاظت از قرآن لزوماً به معنای معجزه نیست بلکه به معنای اعمال تدابیر حکیمانه در نزول آیات و ایجاد انگیزه های حفاظتی در عموم مسلمانان است. مسائل اختلاف برانگیز را با ظرافتهای فوق العاده بیان کردن همانگونه که کمی توضیح داده ام جزو تدابیر حکیمانه است. البته قرآن با این خصوصیات از هر گونه دستبرد محفوظ مانده و خواهد ماند*** ادامه دارد
    • علی IR ۱۶:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۳
      *** این که فرموده اید در چاپهای قبلی صحاح سته عبارت به شکل کتاب الله و سنتی آمده است به قبول یا رد ادعای تحریف صحاح سته نمی پردازم ولی عرض بنده این است که باز هم خدشه ای در اثبات در کنارِ قرآن بودن عترت و اهلبیت وارد نمی کند چون جایگاه آنان از قرآن و سنت رسول خدا قابل اثبات است.** و اما بنده نگفتم همه احادیث ما معتبرند بلکه عرض من این است که اگر شما می فرمایید صحاح سته که کتب منبع اهل سنت است تحریف شده اند ولی علمای شیعه با استفاده از علم رجال و عرضه متون حدیثی بر قرآن احادیث جعلی را از میان انبوه احادیث شناسایی می کنند و هیچگاه به بن بست نمی رسند. در پاسخ به مطلب نهم (تاسعاً) خدمت جنابعالی عرض می کنم که آنچه بر رسول خدا نازل میشد فقط وحی قرآنی نبود بلکه شامل احادیث قدسی و سایر مطالبی که ویژه هدایتهای تکوینی و مطالب سرّی و اختصاصی است هم میشود لذا اگر خداوند بخواهد مطلبی را به مطالبی که قبلاً نازل شده ارجاع دهد اگر آن مطلب در قرآن باشد قید (فی الکتاب) را می آورد ببینید در سوره نساء آیه 140 می فرماید (و قد نزل علیکم فی الکتاب ان اذا سمعتم ) چون فرموده این مطلب را قبلاً در قرآن بر شما نازل کرده ام ما به جستجوی آن بر می آییم و آن را در آیه 68 انعام می یابیم که می فرماید(و اذا رایت الذین یخوضون فی آیاتنا) لطفاً به این دو آیه مراجعه کنید. عرض بنده این است که اگر همه وحی ها در کتاب جا می گرفت قید (فی الکتاب) در اینجا لغو و غیر لازم بود پس همین قید، دلیلی جداگانه است بر این که (ما نزل) و (ما انزل) اگر همراه با این قید بود باید به جستجوی آن در قرآن بر آییم ولی اگر این قید را نداشت جزء مطالبی است که بر قلب رسول خدا نازل شده ولی هنوز به مسلمانان نفرموده تازه وقتی هم بفرماید چون وحی قرآنی نبوده در قرآن جا نمی گیرد و باید در سنت و احادیث نبوی به جستجوی آن برآییم و اما چون در آیه(یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک) قید فی الکتاب نیامده آن ما انزل در قرآن نیست البته در سنت هست که شیعه و سنی آن را مربوط به غدیر می دانند البته در معنا و مراد آن اختلاف نظر وجود دارد. این یک دلیل قرآنی. اما دلیل عقلی این است که ابلاغ مطلبی که قبلاً ابلاغ شده و حتی در قرآن جای گرفته تحصیل حاصل و غیر منطقی است مگر آن که بگوییم در نوبت قبلی رسول خدا محافطه کاری کرده و ... ادامه دارد
    • علی IR ۱۶:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۳
      ادامه***قبلی رسول خدا محافطه کاری کرده و مطلب را به صراحت نفرموده این هم از رسول خدا محال است علاوه بر اینکه اگر عصیان نباشد حداقلش ترک اولی است و اولاً باید خداوند ایشان را توبیخ بفرماید و ثانیاً ایشان نیز باید فوری استغفار کنند که دلیلی بر این اتفاق نداریم و اما « آیه 140 نساء یادآوری و تاکید بر آیه 68 انعام است و خطاب به مسلمانان و توبیخ آنان است. ** و اما دستور و فرمان نیز نازل می شود و اعم از این است که وحی قرآنی باشد یا وحی غیر قرآنی که برای تشخیص نیاز به قرینه داریم که عرض شد. *** اما اینکه در نکته دهم(عاشراً) فرموده اید [هر جا عبارت یا ایها الرسول آمده طرف مقابل کفار و مشرکین بوده اند ... و آن را با یا ایهاالنبی مقایسه کرده اید بنده منظور شما را متوجه نشدم بله عبارت یا ایها النبی در 6 سوره و مجموعاً در 13 آیه و عبارت (یا ایها الرسول) فقط در سوره مائده و در 2 آیه 41 و 67 آمده ولی این را به خاطر بسپارید که (یا ایها الرسل)نیز داریم و آن شامل همه پیامبران از جمله پیامبر اسلام نیز می شود آیه 51 مؤمنون(یا ایها الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحاً) بنابر این نکته ای که در فرق بین این که منادا رسول باشد یا نبی فرموده اید تام نیست و منظور شما را از بیان این نکته نیز متوجه نشدم. این نکته را هم استطراداً عرض کنم که در سور مکی (یا ایها المزمل) و (یا ایهاالمدثر) داریم و حتی یک (یا ایهاالرسول) و (یا ایهاالنبی) نداریم فقط یک (یا ایهاالرسل) داریم که عرض شد و در سور مدنی خطاب یا ایهاالرسول در اواخر عمر مبارک آن حضرت نازل شده ولی خطاب یا ایهاالنبی از همان سالهای آغازین حضور در مدینه تا اواخر آمده است که جای تامل و دقت دارد. ***از این به بعد جنابعالی سوالاتی را که در نظر داشته اید مطرح بفرمایید که در حد توان و فرصت محدودی که دارم ان شاء الله مطالبی عرض خواهم کرد. از صبوری و لطف شما سپاسگزارم. موفق باشید.
  • حقگو IR ۱۲:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۴
    علی آقا من شما را فرد منطقی ومنصفی می دانستم .اماهرچه قدر با منطق ودلیل عقلی وقرآنی حرفی میزنم شما بی دلیل وبر پایه روایات رد می کنید در حالیکه قرار بود روایات را از هر دو طرف کنار بگذاریم. الآن می گویم عمر مگر کی بوده که در خانه پیامبر(ص) آنهم در آن لحظات حرفی بزند حالا اگر هم به قول شما(البته من گناهش راگردن نمی گیرم)چنین حرفی زده باشد چرا بقیه حرفش را قبول کردند وقلم وکاغذ نیاوردند؟این که نه درگیری لازم داشت و نه وحدت اسلامی مخدوش می شد.بگذریم،شما فرمودید که جبت وطاغوت مصداق بالقوه آیه ذکر شده ابوبکر وعمر هستند(البته تلویحاً) می خواهم بدانم از کجا به این نتیجه ومصادیق رسیدید؟لطفاً روایت وحدیث نیاورید.ازآیه مربوط به جبت وطاغوت تا آیه ان جاءکم فاسق... فرق از زمین تا آسمان است.مشخص است که آیه دوم دارد یک دستور وقانون کلی را بیان می کند اما آیه جبت وطاغوت به موقعیت خاصی دلالت دارد.تزویج حضرت ام کلثوم با عمر را هم که رد وانکار می کنید یعنی تاریخ را هم قبول ندارید دیگر انصافی باقی می ماند؟تاریخ را که نمی شود پاک کرد.لابد اسامی پسران حضرت علی را هم قبول ندارید.باز هم بگذریم فرمودید حضرت علی(ع) صبر جمیل کردند باید بگویم که ایشان حق نداشتند در مقابل طاغوت صبر وسکوت کنند طبق آیه قرآن فقاتلوا التی تبغی...فقاتلو ائمه الکفر...مگر اینکه ایشان نعوذبالله ترسو بوده باشند که این از ساحتشان به دور است. من نگفتم پیامبر(ص)از روی هوی وهوس حدیثی گفته اند منظورم احادیث قدسی در مورد تعریف از شخص پیامبر(ص) وحضرت علی(ع) وچند مورد دیگر محدود می شود وتعدادشان اندک است والبته از تحریف و حذف واضافه مصون نمانده اند که توضیح آن از حوصله بحث خارج است اگر خواستید با مثال عرض خواهم کرد. آیات الهی خود واضح و روشن است همانطور که قرآن خود را بیان و مبین معرفی می کند مگر در مورد احکام که بجز روش وضو و تیمم که در قرآن آمده بقیه احکام را پیامبر (ص) به امت آموزش دادند فرموده بودید و اما تضمین حفاظت از قرآن لزوماً به معنی معجزه نیست اتفاقاً یکی از معجزات آشکار قرآن است.در طول تاریخ کسانی که چشم برزخی داشتند کلمات قرآن را منور ونورانی می دیدند ما چشم باطنمان کور است.اگر یک حرف اضافه شودمانندوصله ناجورخودنمایی می کندواگر کم شود جای خالی اش نمایان است واگرعوض شودبه معنای آیه خدشه واردمی شود ...ادامه دارد
  • حقگو IR ۱۳:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۴
    من فکر می کنم ادامه این بحث به تسلسل وتکرار مکررات خواهد انجامید بنابراین چکیده عقیده ما اهل سنت در مورد ولایت وجانشینی پیامبر(ص) عرض می کنم وخاتمه می دهم.وقتی که حضرت آدم خلق شد وبه زمین هبوط کرد خداوند برنامه سعادت فرزندان او را تحت عنوان شریعت ودین از طریق پیامبران خود بر سه پایه و اصل توحید نبوت ومعاد به بشر ابلاغ فرمود تا نوبت به خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) رسید. ایشان هم ادامه دهنده راه همان انبیاء ودعوت کننده به سوی حق وتوحید ویکتاپرستی شدند ودر طول ۲۳ سال رسالت خود را نحو احسن بانجام رساندند.اما چون بعد از ایشان پیامبری نبود که مسیر حق ویکتاپرستی را تبلیغ کند خداوند قرآن را که نور است وهدایت از گزند تحریف مصون داشت که بهمراه سنت وسیره پیامبر که اسوه حسنه بودند تا قیامت راهگشا وهادی خلق بسوی سعادت ورستگاری باشد وامت بتواند با رجوع به این دو ثقل وهمچنین کمک واستعانت از اجماع و عقل، احکام و راه حل مسائلی که با آنها مواجه می شوند را به دست بیاورد.این همان صراط مستقیم است که هر یک از ۱۲۴ هزار انبیاء الهی همچون چراغ ومصباحی این صراط را روشن نموده اند وپیروی از آنان مایه نجات وفلاح ورستگاری است.اما هیچکدام از این چراغها هدف نیستند بلکه همچون تابلو راهنمای خلق بسوی سعادتند.کلام اولین آنان همچون کلام آخرینشان است وازنظر دعوت به راه حق وحقیقت وتوحید هیچ فرقی بینشان وجود ندارد،لانفرق بین احد من رسله،آنان آمده اند تا ما از آنها سرمشق بگیریم وپا جای پای آنها بگذاریم واعمال وگفتار وکردار ورفتار وپندارمان مانند آنها شود تا به فلاح برسیم. ائمه هم از هادیان این راه بودند واز نظر مقام مرتبت در نزد خداوند، گل سرسبد خلقت زمانه خود بودند که قیاس کردن آنان با بقیه افراد خطاست. تنها فرق ما با شیعه این است که ما امامت را مقامی از جانب خداوند نمی دانیم چون دلیلی برای اثبات آن در قرآن نیافته ایم و اگر در قیامت از این بابت بازخواست شدیم خواهیم گفت که صراحتی در قرآن از این بابت ندیدیم پس طبق آیه ولا تقف ما لیس لک به علم چون علم و یقین نداشتیم قبول نکردیم تلاشمان را هم کردیم پس نهایت جاهل قاصر قلمداد خواهیم شد چون اگر در قرآن به صراحت بیان می شد محال بود مخالفت کنیم.ادامه دارد
  • حقگو IR ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۴
    خلفاء راشدین هم که پنج تن بودند از نظر ما انسانهای موجه و پاکی بودند(البته دو نفرشان امام هم بودند) اما بجز حضرت علی(ع) وامام حسن(ع)که امام بودند محبت وپیروی از سه خلیفه دیگر را برخود واجب نمی دانیم همچنین آنان را معصوم بری از خطا واشتباه وامان خود نمی دانیم اما از طرفی معتقدیم جلب رضایت خدا و خشنودی پیامبر(ص) از طریق محبت اهل بیت وآل پیامبر(ص) میسر می شود.[من خودم شخصاً با شنیدن یا بردن نام مبارک امام حسین(ع) اشک در چشمانم حلقه می زند.] وبهترین راه جلب محبت آن بزرگواران را در پیروی از سیره آنان می دانیم.فکر کنم بحث در این مورد کافی باشد چون خودتان فرموده بودید که نه من قصد سنی کردن شما را دارم ونه شما قصد شیعه کردن من را دارید. واگر اجازه دهید ان شاءالله در فرصت بعدی سوالاتم را مطرح کنم. والسلام علی من اتبع الهدی
    • علی IR ۱۶:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۴
      با سلام و ارادت خدمت دوست عزیزم جناب آقای حقگو ما که با هم مناظره نمی کنیم مطالبی را خدمت شما عرض کردم و الکلام یجر الکلام شد من که از سخنان شما احساس خستگی و ملال نداشته و ندارم و ادعا نمی کنم عقل کل و همه چیزدان هستم البته من مطالب گوناگونی عرض کردم که موجود است و در اوایل به آیه 6 سوره صف استناد کردم و استناد دومی هم از قرآن برای جنابعالی میفرستم تا جنابعالی مورد مداقه قرار دهید البته آنچه شکی در آن نیست ارادت بنده به جنابعالی و کلیه دوستانی است که دنبال حق و حقیقت می گردند برای اینجانب که از مراتب قرب به خدا دور افتاده ام نیز دعا بفرمایید*** از جمله آیاتی که ادعای شیعه نسبت به امامت حضرت علی و ائمه طاهرین را اثبات می کند و آیه و مفاد آن مورد وفاق شیعه و سنی است آیات 44 تا 47 سوره حاقه است بنگرید: وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيل لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ؛ و اگر [رسول خدا] پاره ای از گفته ها را به دروغ بر ما می بست. ما او را به شدت می گرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره می کردیم؛ در آن صورت هیچ کدام از شما مانع از عذاب او نبود.** استدلال به این آیه از این قرار است که این همه حساسیت و تهدید پیامبری که از همان جوانی و پیش از بعثت در امانتداری زبانزد بوده و لقب امین به او داده بودند برای چیست. قبل از پاسخ به این نکته باید توجه داشته باشیم که این آیه افزون بر ابلاغ آیات قرآنی شامل تفسیر و تبیین آیات نیز می شود چون تفسیر و تبیین آیات جزو وظایف اصلی رسول خدا بوده و دروغ گفتن باعث تحریف معنوی و محتوایی آیات می گردد تا اینجا نتیجه می گیریم که پیامبر در ابلاغ و تفسیر و تبیین و شرح قرآن معصوم بوده البته اطلاق آیه شامل کلیه سخنان رسول خدا که جنبه انتساب به خدا داشته باشد می شود البته آیاتی هم داریم که معصوم بودن جبرئیل و فرشتگان وحیِ تحت فرمان ایشان را اثبات می کند حال سخن در این است که این همه سرمایه گذاری و مراقبت از وحی برای چیست اگر وحی سالم به سمع و دست مسلمانان برسد به غایت آن رسیده یا این که نیاز به حامی و مجری در جامعه نیز دارد و این امری جدای از وظایف شخصی عموم مسلمانان است و ضرورت تشکیل حکومت را اثبات می کند سوال بعدی این است. ادامه دارد
    • علی IR ۱۷:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۴
      ادامه***سوال بعدی این است آیا همین حساسیت و نهدیدی که در ابلاغ و تفسیر قرآن و سنت وجود دارد در باره اجرا هم وجود دارد و مجری و حامی قرآن وسنت که در راس حکومت اسلامی قرار گرفته نیز باید معصوم از عصیان و خطا باشد یا نه. عقل حکم میکند که رسول در مقام اجرا نیز باید معصوم باشد و اگر غیر از این باشد تمام زحمات هدر می رود سوال بعدی این است که پس از رحلت رسول خدا آیا خداوند نسبت به حفظ و بقا و استمرار دینش از درجه اهتمامش کاسته شد یا میزان اهمیت و حساسیت به همان اندازه زمان حیات رسول خداست.شکی نیست که چون این دین آخرین و کاملترین است و دیگر پس از این دینی دیگر نخواهد آمد باید هر سه مقام و جایگاه به همان شکل در جانشین رسول خدا موجود باشد و خداوند به مراتبِ نازلتر از آن رضایت نمی دهد و این جز با عصمت جانشین رسول خدا تحقق نمی یابد و معصوم را هم جز خداوند نمی تواند شناسایی و معرفی کندو اگر گفته شود لازم نیست هر سه مقام در یک شخص جمع شود و او نسخه برابر اصل باشد چه اشکالی دارد مقام علمی و ملکوتی مربوط به ابلاغ و تفسیر دین در دست حضرت علی و به ترتیب امامان بعدی باشد و مقام اجرا و حاکمیت در دست شخص دیگری باشد اشکالش این است که این امر موجب تضعیف دین می گردد و چون شخص حاکم و مجری دین، معصوم نیست خطر جدایی دین از سیاست و حاکمیت جدی است و اگر بگوییم معصوم ناظر و هادی باشد و از حاکم مراقبت کند تاریخ نشان می دهد که چنین امری اتفاق نیفتاده و درخواست نظر مشورتی گر چه در اوایل و در زمان خلیفه اول و دوم بوده ولی این امر اولاً در پاره ای از مسائلی بوده که خلفا احساس ناتوانی می کردند وگرنه در مسائلی که احساس بی نیازی می کردند به امام مراجعه نمی کرده اند و ثانیاً نظر مشورتی، الزام آور نیست و شخص چه بسا با افراد متعددی مشورت کند و نظر یکی دیگر غیر از معصوم را ترجیح دهد و یا حاصل ضرب نظر آنها را لحاظ فرماید و ما میبینیم وقتی در باره حاکم، امامت را به خلافت تنزل دادند چیزی نگذشت که به امارت و سلطنت هم تنزل کرد. قرآن در آیه 101 سوره آل عمران مطلبی می فرماید هشدلر دهنده آیه این است: وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ و چگونه کافر خواهید شد در صورتی که آیات خدا بر شما تلاوت می‌شود و پیغمبر خدا میان شماست. ادامه دارد
    • علی IR ۱۷:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۴
      ادامه مطلب*** این آیه سلامت ایمان جامعه را با حضور رسول در میان مردم تضمین می کند البته حضور فعال که تمام امور در دست او باشد . مفهوم مخالف این آیه این است که اگر رسول نباشد یا باشد و مبسوط الید نباشد تضمینی برای سلامت دینی و ایمانی مردم نیست و نیز این معنا را می رساند که پس از رحلت رسول خدا فقط در صورتی جامعه به معنای واقعی امکان دینداری کامل و وافی دارد که فردی معصوم و حائز هر سه مقام جانشین آن حضرت گردد. و این فرمولی نهایی و پیشرفته برای اداره جامعه دینی نیز به دست ما می دهد و آن تمرکز در مدیریت است حاکمی که خود داناترین باشد و دانش دینی او از همه بالاتر باشد به خوبی می تواند جامعه را حکمرانی کند و به ساحل سلامت و سعادت برساند***در پایان از شما دوست عزیز خواهشمندم اگر تمایل به ادامه گفتگو داشتید به علت تراکم اشتغالات از نیمه دوم محرم ان شاء الله در خدمت شما هستم و تا این لحظه هم اگر از حقیر هر گونه بدی دیده اید به بزرگواری خود حقیر را عفو فرمایید من که ذره ای دلخوری از جنابعالی و سایر دوستانی که در این صفحه با یکدیگر تبادل افکار کرده ایم ندارم و دعاگوی همه به ویژه جنابعالی که حق بیشتری برمن دارید هستم. موفق باشید
    • حقگو IR ۱۱:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۵
      سلام علی آقای عزیز من هم هیچ دلخوری نسبت به جنابعالی ندارم.بحثی دو طرفه بوده که هر کدام نظر ودلایل خودمان را مطرح کردیم.عقاید هر کس برای خودش محترم است ودلخوری ندارد.ان شاء الله اگر عمری بود سوالاتم را همان زمانی که تعیین فرمودید مطرح خواهم کرد.فقط یک اشتباه تایپی در مطلب قبلی داشتم که اصلاح می کنم.(ما سه خلیفه را امامان خود نمی دانیم).ممنون که در بحث شرکت فرمودید.در ایامی که متعلق است به دردانه عالم خلقت و گوشوار عرش الهی برای عاقبت به خیر شدن من وخانواده ام دعا بفرمایید.خدانگهدارتان باشد.
  • میثم IR ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۷
    سلام ممنون بابت کلیپ.به نظر حقیر جناب آقامیری درست میفرمایند که انسان جاودانه هست و عوالم هم محدود به دنیویه نمیشود اما سوالی که ذهنم رو مشغول کرده این هست که حکم خالدین فیها در ایاتی که برای عقوبت اعمال چه صحیح و چه خطا نازل شده است چی هست مثل آیه الکرسی که می فرماید کسانی که ولی آنها شیطان هست اهل آتش هستند و جاودان در آن. خب در اینجا اگر بخشش باشه جاودانگی آیه زیر سوال میره که چنین چیزی لاممکن هست و موجب تناقض در آیه میشه البته این احتمال رو میدم که در تفهیم کلام دچار سو برداشت شده باشم جناب آقای رفیعی هم از سخنوران حاذق هستند اما عجبم چرا برای رد صحبت های اقای آقامیری فقط به یک آیه استدلال می کنند و برداشت شون از یک آیه هست به امید اینکه این دست مناظرات ادامه پیدا بکنه چه بین تشیع چه بین تمام امت اسلامی جای اینکه یک طرفه قضاوت کنیم و تهمت بهم بزنیم به عنوان تتمه هم عرض بکنم این مناظرات باید خروجی داشته باشند نه اینکه انتهای داستان اقای رفیعی پای صحبت خودشون و اقای آقامیری پای صحبت خودشون استمرار داشته باشند مباحث خروجی داشته باشه بهتر هست ولو طویل بشه
    • علی IR ۱۶:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۸
      با سلام و تبریک این عید بزرگ خدمت آقا میثم اگر مطالبی که در این صفحه تاکنون در بیان اشکالات وارده به سخنان آقای آقا میری اینجانب عرض کرده ام دقت بفرمایید جایی برای طرح این سوال باقی نمی ماند.در ادامه به یک دلیل دیگر استناد می کنم و ان از دعای کمیل است که شبهای جمعه می خوانیم ببینید این دعایی که خضر نبی به امیرمؤمنان گفته و ایشان به کمیل نخعی فرموده اند چقدر زیبا این مساله را مطرح و پاسخ داده اندمتن دعا این است: **فَبِالْیَقِینِ أَقْطَعُ لَوْ لاَ مَا حَکَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذِیبِ جَاحِدِیکَ وَ قَضَیْتَ بِهِ مِنْ إِخْلاَدِ مُعَانِدِیکَ‏ لَجَعَلْتَ النَّارَ کُلَّهَا بَرْداً وَ سَلاَماً وَ مَا کَانَ لِأَحَدٍ فِیهَا مَقَرّاً وَ لاَ مقَاماً لَکِنَّکَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُکَ أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَهَا مِنَ الْکَافِرِینَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِیهَا الْمُعَانِدِینَ‏؛وَ انْتَ جَلَّ ثَناؤُكَ قُلْتَ مُبْتَدِئا- وَ تَطَوّلْتَ بِالْأِنْعامِ مُتَكَرّماً- أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً؟ لا يَسْتَوُون؛ بنابراين با يقين قطعى میدانم اگر نبود حكم و فرمانِ حتمى تو به عذاب نمودن منكران و معاندان تو و مخلد بودن معاندين در آتش، حتماً همه آتش جهنم را سرد و سلامت مى‏نمودى و براى هيچ كس در آتش جهنم جايگاهى نبود. ولى تو اى خدايى كه تمام نام هايت مقدس است قسم خورده اى كه جهنم را از كفار جنى و انسى پر كنى و قسم خورده اى كه هميشه معاندين را در آن جاى دهى. و تويى كه بزرگ است مبنابراين با يقين قطعى مى‏دانم اگر نبود حكم و فرمانِ حتمى تو به عذاب نمودن منكران و معاندان تو و مخلد بودن معاندين در آتش، حتما همه آتش جهنم را سرد و سلامت مى‏نمودى و براى هيچ كس در آتش جهنم جايگاهى نبود. ولى تو اى خدايى كه تمام نام هايت مقدس است قسم خورده اى كه جهنم را از كفار جنى و انسى پر كنى و قسم خورده اى كه هميشه معاندين را در آن جاى دهى. و تويى كه بزرگ است مدح و ثنايت از اول گفته ‏اى و كريمانه كاملًا منت گذارده ‏اى كه مؤمن و فاسق هرگز مساوى نيستند. آفاق نيايش تفسير دعاى كميل، ص: 325***ببینید این که حیات انسان استمرار دارد و منحصر در حیات دنیوی نیست از سخنان آقای آقا میری نیست بلکه کسی از مسلمانان منکر آن نیست آقای آقا میری می فرمایند...ادامه دارد
    • علی IR ۱۶:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۸
      ادامه مطالب*** هیچکس برای همیشه در جهنم باقی نمی ماند حتی مشرکان و دشمنان درجه یک خدا و اهلبیت علیهم السلام. در دعای کمیل پاسخ این مطلب آمده است. استدلال این است: بعضی چیزها امکان ذاتی ندارند و در نتیجه امکان وقوعی هم ندارند یعنی هم محال وقوعی هستند و هم محال وقوعی مثلاً اگر کسی بگوید آیا خدا می تواند کره زمین را بدون این که کوچک و فشرده کند در ید تخم مرغ جای دهد البته بدون این که تخم مرغ را بزرگ کند می گویی خیر خداوند نمی تواند می گویند مگر خدا ناتوان است می گوییم خداوند به همه کارها تواناست به شرط آنکه آن کار امکان ذاتی یرای تحقق داشته باشد و این کار از نظر عقلی ناممکن است و قدرت خدا به امور ممکنه تعلق می گیرد نه به امور ممتنعه. اما بعضی امور امکان ذاتی دارند ولی امکان وقوعی ندارندمثل این که خدا می تواند خوبان را به جهنم و بدان را به بهشت ببرداین کار امکان ذاتی دارد ولی عقل می گوید خداوند امکان ندارد این کار را بکند چون با حکمت خدا از آفرینش انسان ناسازگاری دارد بنابر این این کار با این که محال ذاتی نیست ولی محال وقوعی است*** حال با این مقدمه سراغ دعای کمیل می رویم دعا می گوید من قطع و یقین دارم که تو می توانی جهنم را برای همه سرد و سلامت قرار دهی و بساط جهنم را یه کلی بر چینی تا اینجا نتیجه میگیریم این امر محال ذاتی نیست و به بیان دیگر امکان داتی دارد حال باید ببینیم خدا این امر ممکن را انجام خواهد داد یا خیر. این دعا می گوید در انجام این کار مشکلات و موانع عقلی وجود دارد و در نتیجه باید با آقای آقا میری بگوییم این که شما می فرمایید مخالف و در تضاد با معارف دینی ما از جمله دعای کمیل حضرت خضر و علی علیه السلام است. بنابر این این امر گرچه امکان ذاتی دارد ولی ممتنع وقوعی است و امکان وقوعی به هیچ وجه ندارداما مشکلات عقلی این کار چیست؟ دعای کمیل می فرماید این که جهنم برهمه گلستان شود دو مشکل عقلی دارد اول این که منکران خدا عذاب نشوند مخالف حکمت خداست چون خداوند فقط ارحم الراحمین و غفار و عفو کننده نیست بلکه اسما و صفات دیگری هم دارد و یکی از آنها حکیم بودن خداست و باحکمت خدا از آفرینش انسان ناسازگار است چون باعث می شود دادن عقل و آزادی و اختیار به انسان کاری بیهوده باشد و اگر قرار بودهمه به بهشت بروند دیگر نیازی نبود به انسانها قدرت مخالفت کردن بدهد و ...ادامه دارد
    • علی IR ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۸
      ادامه*** و بعد همه منکران خود را به بهشت ببرد این مساوی با اقدام بر هتک حرمت خداست به جای این کار می شد به انسانها امکان گناه کردن را نداد در این صورت دیگر انسان در واقع فرشته میشد و انسانی در کار نبود در نتیجه بر اساس حکمت خود سوگند یاد کرده که جهنم را از منکران خدا پر کند البته این افراد پس از مدتها که عذاب و در نتیجه پاک شدند به بهشت می روند ولی عذاب آنها قطعی است *** دعا در ادامه می فرماید در باره معاندین (یعنی دشمنان سرسخت خدا) علاوه بر این که با حکمت خدا منافات دارد مخالف با قضای حتمی خداست و خداوند سوگند یاد کرده است که این گروه را برای همیشه در جهنم نگه دارد چون آنان تا وقتی که قَدَر بود نه قضای حتمی میتوانستند امکان رهایی خود را فراهم آورند ولی متاسفانه از این موقعیت که فقط در دنیا فراهم بود استفاده نکردند در نتیجه در جهنم مُخَلَّد می باشند. بنابر این ما چگونه مجازیم چشمانمان را به روی این همه آیات و روایات و ادعیه ودلایل عقلی ببندیم و چیزی بگوییم که برای همه به ویژه جوانان عزیز خوشایند باشد آیا می توان به هر قیمتی که شده نسل جوان را جذب کرد؟ هنوز اشکالات متعددی به سخنان آقای آقامیری در این مناظره وجود دارد که اگر دوستان در آینده وارد بحث شدند خدمت شما عرض می کنیم. موفق باشید.
  • زهره IR ۱۵:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۸
    الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابی طالب
  • احسان IR ۱۷:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۶
    آفرین به آقای آقامیری
  • احم CH ۱۹:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۷
    مناظره خوبی بود فقط اینکه دائم جوان بودن آقای آقا میری و کم سواد بودن ایشون وقتی مطرح میشه بسیار زننده است صحبتهای آقامیری دغدعه یه عده کثیرس از مردمه پیرو جوان و تحصیل کرده و نکرده است باید روی ان دغده ها تمرکز کرد و انقدر تعارف تیکه پاره نکنید
    • علی IR ۱۲:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۰
      با سلام ببینید بحث بر سر جوان بودن ایشان نیست علامه حلی قبل از بلوغ به درجه اجتهاد رسیده بود و مردم منتظر بودند تا ایشان به سن تکلیف برسند و از ایشان تقلید کنند اما بیسواد یا کم سواد بودن عیب است چه از ایشان و چه از یک فرد بزرگ و کهنسال و مشهور. بحث را از مسیر واقعی خود منحرف نکنید و بجای شعار و احساس به تحقیق رو آورید. به عنوان نمونه ایشان دو مقدمه را مطرح می کنند مقدمه اول اینکه عذابهای جهنم همه وعید است و مقدمه دوم این که تخلف کردن از وعید از خداوند حکیم اشکالی ندارد تا اینجا را همه ما قبول داریم بعد ایشان از این دو مقدمه نتیجه می گیرند که همه این وعیدها برای ترساندن ماست و خداوند در قیامت به این وعیدها ترتیب اثر نمی دهد و این را به شکل قطعی مطرح می کنند ما این را قبول نداریم چون اولاً مقدمه دوم فقط می گوید تخلف از وعید اشکال نداردولی این که خداوند به وعیدهای خود عمل میکند یا نه کاملاً نامعلوم است چرا چون اگر ما یقین داشته باشیم خداوند به وعیدهای خود عمل نمی کند دیگر اینها وعید نخواهد بود بلکه شوخی و بیهوده خواهد بود و نه خدا که حتی یک پدر چنین سخن نمی گوید بنابر این یقین به عملی نکردن وعیدها اساساً وعید را از وعید بودن و از تهدید بودن خارج می کند این مانند راز مگوست همین که به دیگری حتی با اشاره فهمانده شود از راز بودن خارج می شود و دیگر راز نیست. ثانیاً ارحم الراحمینی خدا هم دلیل قطعی نمی شود بر عملی نکردن تهدیدها چون در دنیا خداوند هر چه تاکنون تهدید کرده آنها را عملی کرده مگر خداوند به تهدیدهای خود علیه اقوام عاد و ثمود و قوم صالح و نوح دقیقاً عمل نکرد به قرآن مراجعه کنید چون بحث طولانی می شود. ثالثاً شکی نیست که پیامبران به اذن خداوند لااقل برخی از امور غیبی را میدانسته اند و ما نمی توانیم مدعی شویم که ما غیب می دانیم ولی پیامبران نمی دانند قرآن در وصف همه پیامبران می فرمایند یاری کردن پیامبران در بحران ها به دو دلیل بوده است یکی اینکه از مقام و جایگاه من می ترسیدند و خائف بودند و دیگر این که از وعیدهای من حساب می بردند و هراسان بودند (ذلِکَ لِمَن خافَ مَقامی وَ خافَ وَعید؛ سوره ابراهیم، آیه 14) این آیه می فرماید همه پیامبران از وعیدهای الهی در هراس بوده اند و این ترس دنباله ترس آنان از مقام و جایگاه خداوند بوده است ...ادامه دارد
  • علی IR ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۰
    ادامه مطلب ***بنابر این اگر پشت پرده این خبرِ قطعی وجود داشت که خداوند به وعیدهایش ترتیب اثر نمی دهد پیامبران از این حقیقت باخبر میشدند و در نتیجه (خافَ وَعید) ترسیدن و حساب بردن از تهدیدها و وعیدها ی خدا معنا نداشت در صورتی که خداوند خبر می دهد که همه پیامبران وعیدهای خداوند را جدی تلقی کرده و از آنها خائف و هراسان بوده اند و صراط مستقیم که در سوره حمد آمده راه کسانی است که خداوند به آنها نعمت داده است و بر اساس آیه 69 سوره نساء خداوند به پیامبران و امامان و شهدا و صالحین نعمت داده است "وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا"؛ پس اگر ما بخواهیم بر صراط مستقیم باشیم باید راهمان همان راه پیامبران باشد پس ما هم باید از وعیدهای خداوند در هراس باشیم و اگر در هراس نباشیم راهمان راه پیامبران نیست و بر صراط مستقیم نیستیم و وقتی چنین نباشیم طبق سوره حمد ما جزء غضب شدگان یا گمراهان هستیم بنابر این اگر جناب آقای آقامیری بی دلیل ما را نسبت به تهدیدها و وعیدها و جهنم بی تفاوت کرد در حقیقت ما را از صراط مستقیم خارج و به گمراهی کشانده و ما نشسته ایم و به او احسنت و آفرین می گوییم انگار او از رازی باخبر است که حتی پیامبرانی همچون ابراهیم خلیل و موسای کلیم و عیسای مسیح و حبیب خدا حضرت محمداز آن بی اطلاعند و بی جهت از وعیدهای الهی در هراس می باشند. ثالثاً ما آیاتی داریم که گویای این مطلب است که خداوند به وعیدهای خود مبنی بر عذاب عمل خواهد کرد و خلف وعید نمی کند هر چند از نظر عقلی امکان تخلف باشد مانند آیه 47 سوره حج که می فرماید " وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ"؛ و آیه 31 سوره رعد " حَتَّىٰ يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ" بنابر این بهتر آن است که دست به تحقیق و بررسی بزنیم و بی دلیل به سخنان این و آن دلخوش نکنیم و ابدیت خود را تیره نکنیم.موفق باشید.
  • علی IR ۱۵:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۰
    با سلام خدمت آقای حقگو سؤالات خود را مطرح بفرمایید تا در چند روز آینده اگر خداوند توفیق داد خدمت شما باشم منتظرم. موفق باشید
    • IR ۲۰:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۲
      سلام برادر گرامی ام جناب علی آقا عزاداری ها قبول باشه ان شاء الله از آنجایی که این صفحه سنگین و طولانی شده اگر صلاح می دانید بقیه مباحث و سوالات را در صفحه تحت عنوان "همه چیز درباره عقد موقت مطابق نظر فقها و مراجع+ سکانس جنجالی" در همین سایت دنبال کنیم. کافیست عبارت بالا را در قسمت جستجو(ذره بین) وارد کنید ،دومین صفحه ارائه شده،صفحه مورد نظر است. در آنجا یکی از سوالاتم را با آقای اثنی عشری مورد بحث گذاشته بودم که می توانید ملاحظه و اگر نظری دارید ارائه و اظهار بفرمایید.
    • حقگو IR ۱۲:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۳
      سلام برادر گرامیم علی آقا تسلیت ایام و عزاداریها قبول از آنجا که این صفحه طولانی شده لطفاً در صورت امکان صفحه تحت عنوان" همه چیز درباره عقد موقت مطابق نطر علما و مراجع " را در همین سایت جستجو و مراجعه بفرمایید.ضمناً در آن صفحه یکی از سوالاتم که در مورد متعه بود،با آقای اثنی عشری مورد بحث قرار گرفته و اگر جنابعالی نکاتی را در آن مورد لازم می دانید که ذکر شود لطفاً مطرح بفرمایید.
    • حقگو IR ۱۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۳
      تا از دوباره کاری وتکرار مکررات جلوگیری شود
    • حقگو IR ۱۵:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۳
      سلام برادر گرامیم علی آقا لطفاً اگر مقدور است ادامه مباحث را در صفحه تحت عنوان" همه چیز درباره عقد موقت مطابق نظر فقها و مراجع" در همین سایت داشته باشیم.
  • مجید IR ۰۳:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۸
    چیزی که من حقیر میفهمم اینه که خدا عالمه بر نیت درونیتونه آقای رفیعی در آخر صحبتشون خودشونو وکیل مدافع خدا معرفی کر خودش متوجه نشد !!!!!!!!!!!!!!!!!
    • علی IR ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۸
      با سلام خدمت آقامجید این که می فرمایید جناب آقای دکتر رفیعی خودشان را در پایان وکیل مدافع خدا معرفی کردند حداقل برای بنده واضح نیست که منظور شما چیست حالا خود شما یا سایر دوستان توضیحی بفرمایند اما این که آیا ما باید مدافع خدا باشیم یا خیر جواب مثبت است گرچه خداوند غنی و بی نیاز است و اگر جمله کائنات کافر گردند بر دامن کبریاییش ننشیند گَرد ولی خود خدا از ما بندگان خواسته دین او و آرمانها و ارزشهایی که او قائل است را پاسبانی کنیم و همیشه مدافع حق و حقیقت و مدافع خدا و پیامبران و ائمه هُدی و حتی مظلومان عالم باشیم و اصولاً بندگی یعنی همین وگرنه آدمهای بی خاصیت و خنثی که نه به درد جبهه حق می خورند و نه به درد جبهه باطل ما اگر خدا را یاری کنیم خداوند نیز ما را یاری خواهد کرد که يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ (محمد، 7) ان شاء الله همه ما مدافع حق و حقیقت باشیم ولی خداوند نیاز به وکیل ندارد بلکه بنا بر مفهوم توکل، خداوند وکیل ما میشود در جانبداری از ما و رساندن ما به قله های سعادت و پیروزی. موفق باشید.
  • پیمان IR ۰۵:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
    سلام. جناب رفیعی سخران خوبی هستند ولی به نظر در بحث مناظره به اندازه سخنرانی قابل نبودند. یک دقیقه مجری برنامه در مورد شبه مخلد بودن صحبت کردند به اندازه کل صحبت جناب رفیعی موثر تر و دقیق تر بود. در کل صحبت جناب رفیعی در مورد شبه مخلد بودن فقط دو سه آیه ارائه شد و متاسفانه جواب در خور برای حل شبه داده نشد. و بقییه صحبت از 10ها بار در مورد خوب بودن گفتگو و داستان هامختلف ... تشکیل شد.
    • علی IR ۰۸:۴۲ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
      با سلام خدمت آقا پیمان دقیقاً همین طور که شما می فرمایید جناب آقای دکتر رفیعی گزینه مناسبی برای مناظره نیستند و این اشتباه از سوی ایشان و متولیان فرهنگی نباید تکرار شود بله ایشان در دسته بندی کردن مطالب و ارائه آن به مخاطبان متخصص و توانمند هستند البته به نظر برخی از صاحبنظران جامعه از ایشان هم عبور کرده الان شما می بینید در هر موضوعی که وارد شوید مطالب معمولاً دسته بندی شده و حتی با شیوه های هنری در همین سایتهای اینترنتی موجود است ما در عصر تراکم اطلاعات نیاز به متفکرینی داریم که به ما ایده بدهند و به معنای واقعی نوآور باشند لذا دیگر عصر جدید حتی عصر حاج آقا قرائتی با آن همه آوازه و خدمات نیست و جامعه تشنه افرادی عمیق و متفکر و در عین حال صاحب بیان و مردمی است . موفق باشید
  • سامان IR ۱۵:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
    خوارج هم جای مهر رو پیشونیش نقش بسته بود. گفتن کسی که خوابیده رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودش رو به خواب زده هرگز. فقط خدا شر باسوادهای روشنفکر نمای قرآن خون رو با هر مدرک تحصیلی از سر ما و بچه های ما کم کنه.
    • IR ۰۵:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۷
      شما میتونید مباحث عمیق حضرت آیت الله جوادی آملی رو ازش بهره ببرید
  • مهرداد IR ۱۷:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۹
    ممنون از اجرای این بحث لطفا ادامه بدید
    • حمید IR ۱۲:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۰
      با سلام خدمت طرفین مذاکره و همه کسانی که نظرشون را در مورد بحث مناظره ارسال کردند من نظر شخص خودم را ميگم و به هیچ آقایی هم اهانت نميکنم هم دکتر رفیعی و هم آقا میری یک نظری در مورد مباحث دینی و قرآنی دارند ولی به قول آقا میری که تو يه بحث هاشون گوش کردم اگه هر کسی به پیامبر درونش گوش بده ميتونه خوب را از بد تشخیص بده و ما باید این مباحث را گوش بدیم که راهمونمون باز بشه و راه رسين به خدا را بهتر پیدا کنیم چون پایان ما رسیدن به خداست بیاییدسیم دلمان را بیشتر به خدا وصل کنیم تا بهتر زندگی کنیم نه بهتر زنده باشیم خواهشم اينه هر نظر میدهید به نیت برتری افکار ندید فقط خدا را در نظر بگیرید خدا بخشنده است ولی اگر ما ببخشیم به امید روزی که همه ی خلق در کنار هم در آرامش باشند
    • علی IR ۱۲:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۰
      با سلام گرچه مناظره فعلاً نیست ولی می توانید کلیپی که اخیراً از جناب آقای دکتر رفیعی در پاسخ به کلیپ جناب آقای آقامیری در باره توبه حُرّ بن یزید ریاحی یکی از فرماندهان لشکر عمربن سعد منتشر شده را ببینید بلکه هر دو را ببینید سپس قضاوت کنید.موفق باشید
    • علی IR ۱۴:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۰
      با سلام خدمت آقاحمید هیچکس نباید به دیگری توهین کند این از اخلاق اسلامی بدور است اینکه با مراجعه به پیامبر درونی بتوانیم همه چیز و حق و باطل را تشخیص بدهیم سخنی مخالف عقل سلیم است ببینید منظور از پیامبر درونی همان عقل سلیم است و خود همین عقل ناتوانی خود را در بسیاری از امور دریافته لذا پیامبرانی را که از سوی خداوند با معجزات و بینات می آمده اند را می پذیرد این که بگوییم همان عقل کافی است یک مغالطه و یا یک اشتباه است اگر چنین بود نیازی به ارسال 124هزار پیامبر و 14 معصوم علیهم السلام نبود مراقب باشیم گول نخوریم موفق باشید.
  • کریم باقر IR ۰۲:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۶/۳۰
    به نظر من وقتی انسان مرد و تمام پرده ها کنار میره انوقت دیگر مشرک هرچه قدر برگرده فایده نداره.
    • مهدی حامی IR ۱۰:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۷
      دوستان شاید بشه گفت بهترین وجه افتراق این دو بزرگوار مثال تفاوت عید فطر در فتوای مراجع بزرگوار است . فقط امام این دو بزرگوار وقتی اومد حقیقت به طور کامل برای همگان مشخص میشه به نظر من صحبت ها ی آقای آقامیری 90 درصد درسته اما در 10 درصد با نظر قرآن موافق نیست امام به هر تقدیر آیا مسئله مهم انسانیت ما عمل به قرآن هست یا اینکه مشرک اول میره جهنم پاک میشه میاد بیرون یا اصلا نمیره یا ابدی میمونه؟ همینکه خیلی از جوان ها رو جذب خودش کرده و از خدا و دین میگه جای شکر داره بله ما در برزخ جهنم داریم در قیامت سختی هایی داریم که مثل جهنم میمونه و جهنم واقعی هم داریم اما اینکه چقدر مشرک در جهنم میمونه رو کی می دونه که آقای آقامیری اینقدر محکم و مطئن درباش صحبت میکنه ؟ به امید ظهور نور چهاردهم در تاریکی های دنیا انشاالله
  • احمدرضا IR ۰۷:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۶
    سلام به نظر من این آقای آقامیری بسیار دید روشنی داره و از زوایای دیگه ای داره قرآن را بررسی میکنه شاید هر دوی آقایون یک مطلب را میگفتند ولی به نظر من آقای آقا میری روشن تره . من اگه یک معلم باشم و دانش آموزم بره فکر کنه و نتیجه ای حتی به غلط بیاره بیشتر مورد تشویق قرارش میدم الان جناب آقا میری فکر کرده و به این نتیجه رسیده ولی جناب دکتر رفیعی مطالب را از اساتید خودش یاد گرفته و بدون تفکر که از این دید هم میشه دید بیان میکنه من نظر آقامیری را بیشتر میپذیرم و از دنبال کننده هاش هستم
  • حمید IR ۰۱:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۵
    سلام علیکم و عرض ادب اقای رفیعی برای سخنرانی تقریبا خوبه و قابل استفاده اما اصلا و ابدا برای مناظره مناسب نیست اونم باکسیکه انقدر اهل مغلطه ست ... یاعلی
  • محمد IR ۰۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
    با سلام ،مطالب عالی بوداما برداشت و نظر شخصی من که در حوزه معارف دین تبحر ندارم در مورد بخشش در عالم دیگر ما همه مخلوقات خداوند هستیم و خداوند روح خود را در ما دمیده است و جهنم و بهشت را خداوند بر اساس،عدل خوددر برابر اعمال ما تقسیم خواهد کرد .فهم من این است که هیچ کس در جهنم باقی نخواهد ماند ولی معنی این سخن آنیست که بخشیده می شود و به بهشت می رومد شاید کلا نیست و نابود شود مگر خداوند کن فیکن نیست .فهم من آنست که ما از روح خداوند هستیم و همه به ذات خدا پیوند خواهیم خورد و خداوند سبحان هرگز روحی که در این دنسا مشرک بوده است و خداوند را قبول نداشته است خواهد بخشید مگر آفرینش دنیا و بعثت پیابران شوخی هست چرا مقام خداوند را با حرفای نامربوط می خواعیم پایین بیاوریم اگر کسی با ذره ذره وجود منکر خداوند باشد و مشرک بمیرد حتما در دنیای آخرت خداوند به او توجه نخواهد کرد و در جهنم خواهد ماند چون او خودش خداوند را قبول نداشت پس مشرکان بنظر من بخشیده نمی شوند چون خداوند را قبول ندارد و بر اساس منطق این حق خداوندی است که مشرکان را قبول نکند .و رحمت خداوند بر اساس حکمت و عدل خداوندی خواهد بود نه حکمت و عدل ما .متشکر اگر آقای دکتر رفیعی خودشان اگر لغزشی در مورد نظر بنده بود لطف کنند مرا هدایت نمایند
  • امیر علی IR ۰۴:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
    احسنت بر هر دو بزرگوار ولی اگه خوب دقت شده باشه معلوم میشه چه کسی حرف حق رو میزنه صرف احتمال و نظر شخصی کفایت نمیکند استدلال باید متقن و روشن و از مسلمات هم باشد و اون کسی که با خونسردی وتسلط کامل بیان میکنه مشخصه دلیل و برهان داره بالاخره ان شاءالله این گونه مباحث به این شکل زیاد بشه....
  • سید عباس IR ۰۲:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۰۴
    سلام.به خدا ورسولش قسم اینا دارن ما رو بازی میدن
  • علیرضا IR ۲۱:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۵
    بعضی از آدمها در این دنیا به کمال و سعادت میرسن و بعضی دیگر هم بعداز مرگ و در دنیای بعداز مرگ به کمال و سعادت می‌رسند و هرچه آدم زودتر به این کمال برسد بهتر و بیشتر از زندگیه خود لذت خواهد برد
  • محمد IR ۰۳:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۲
    با سلام ممنون از حاچ اقا رفیعی بخاطر شرکت در این جلسه واقعا کار قابل تقدیری کردند
  • مهدیا IR ۰۱:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۰
    سلام و عرض ادب برای من سوال شد که چرا هیچکدام از این بزرگواران رجوع به اهل بیت علیهم السلام نکردند؟؟ تأویل آیات در تفسیر البرهان بسیار مشخص و روشن است. چرا به آیات انقدر نگاه شخصی شد؟؟ قرآن کلام خداست، هیچ کس جز معصومین قادر به تفسیر نیستند! چرا که اهل بیت جانشین خدا هستند پس حرف خدا را میدانند!! و اینکه چرا این کلام معصوم را هیچکدام نگفتند که در دل انسان رجا و خوف مساوی هم باشد نه رجا بیشتر و نه نه خوف!! هر دو ۵۰_۵۰ در قلب انسان باشد که اینگونه باعث حرکت، رشد ، پویایی و تلاش می‌شود!!
  • احسان IR ۲۲:۱۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۰۱
    واقعا میشه تفسیرات وآیه های قرآن رو از زاویه ی دیگه نگاه کرد و توضیع داد مث حرفهای آقا میری عالی بود
  • IR ۱۰:۱۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۰۲
    سلام خیلی ممنون از هر سه بزرگوار امیدوارم اینگونه نشستها بیشتر شود و به نظرم هر دو عزیز خوب و مستدل صحبت می کردند و به نظرم از آنجایی که خداوند سبقت رحمته علی غضبه است و در روایات هم داریم که وقتی انسانهای گنهکار پاک شوند بهشت برده می شوند و...
  • IR ۰۸:۱۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۳
    با سلام نظر من اینه که به گفته آقای میری هر چند گناه کبیره هم مرتکب بشی اون دنیا راه برگشت وجود داره حتی اگر مشرک که بزرگترین گناه یعنی قبول نداشتن خدا ،برکت الله تا هر چقدر میدونید گناه کنید اونجا راهی برای جبرانش هست .تمامی حرف های آقای میری رو چرت وپرت میدونم حیف یک ساعت وقت رو که صرف این مناظره کردم
  • راضیه IR ۰۹:۴۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
    عالی
  • IR ۰۳:۲۲ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۴
    اصلا اگر خدا میخواست همه هدایت بشن چرا خلق کرد، همه تو بهشت عشق و حال میکردن، اگه میخواست تو جهنم آدم بشن چرا اینقدر مسخره بازی در آورد(نعوذ بالله) ، بعدشم شاید یکی حق الناس کنه و اون طرفم در قیامت از حقش نگذره، اینجوری طرف هر چقدر میخواد صدای خدا بزنه، مثلا ترامپ به ملت ایران ظلم کرده آیا 80 میلیون آدم فردای قیامت همه از حقشون میگذرن، اصلن این آدم به عنوان کافر کار خوبی براش ثبت شده؟ چون تو قرآنم میگه فکر کردن بهترین عمل رو داشتن ولی میزانی براشون نیست. و، کسانی که با نی بر لب تشنه امام حسین زدند و چه بلا ها که بر سر این خاندان پاک آوردند ودر زیارت عاشورا صدهابار لعن شدند، چگونه لیاقت هم نشینی با آنها در بهشت دارند. اصلن فلسفه بهشت و جهنم زیر سوال میره،و در قرآن میگه آیا ما کسانی که کار نیک کردند با کسانی که فساد کردن یکی میدونیم؟ ... ما بهشت جاودانه را قبول میکنیم اما چرا نمی‌توانیم جهنم جاودانه رو هم باور کنیم. خدا صفت رحمان داره صفت جبار هم داره پس خدا رو باب میل خود نسازیم و اون روفقط با صفت رحمان و رحیم زیر سوال نبریم چون میانه رو ترین امتی هستیدکه در زمین هستید این نظر بنده که یک دانشجوی زبان هستم بود هرچند اطلاعات کاملی ندارم ولی نمیشه که ظلم کنم به امید رحمت خدا در قیامت، خیلی مضحکه
  • رضا دهقان IR ۰۶:۵۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۷
    من به اینکه کدوم بزرگوار درست میگن کاری ندارم فقط اصل کار که همون مناظرس عالی بود انشالله ادامه داشته باشه با اساتید دیگر
  • فرامرز صادقی IR ۰۳:۲۵ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۴
    این گفتگو یک مسابقه و یا حتی یک مباحثه هم نبود که بگیم یکی از طرفین برنده شدند . چون در نظرات دوستان دیدم که به تناسب هریک از این عزیزان رو برنده خطاب نموده که دیگری را مستاصل و تسلیم کرد.در حقیقت این گفتگو نمایش قرائت و دیدگاه متفاوت از مباحث فقهی و شناخت و معرفت شناسی بود. هیچکدام از این بزرگواران سعی در تخطئه نفر مقابل نداشت بلکه در یک فضای بسیار دوستانه و دلنشین به بیان نقطه نظرات خود درباره موضوعات دینی و دیگر حوزه ها پرداختند. هر یک از منابع مشترک چون آیات و احادیث و ... بهره گرفتند و جالب اینجاست که اصرار نداشتند سخن و برداشت خودشان صحیح و دیگری مطرود و نادرست است. نقطه مشترک و جمع بندی صحبت های هر دو عزیز هم رحمت واسعه الهی بود اما با دو نگاه. به شخصه بسیار لذت بردم. امیدوارم این برنامه فتح بابی گردد تا همه صاحبان خرد و اندیشه در تمامی حوزه های فکری و عقیدتی و علمی و فرهنگی و ... در چنین فضاهای ساده و صمیمی و بدور از هرگونه عصبیت ، توهین و حرمت شکنی به تبادل افکار و آرا بپردازند و یقینا اینگونه تضارب آرا به پویایی جامعه کمک شایانی خواهد نمود و از یکسویه بودن جلوگیری خواهد کرد . ذکر این نکته هم ضروریست که صاحبان اندیشه نیز نظرات و استدلال هایشان بر اساس تحقیق و مطالعه و تفکر بوده و بدون تحقیق و مستند حرفی نزنند
  • سعید IR ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۷
    عالی
  • IR ۱۸:۱۹ - ۱۳۹۹/۱۲/۱۲
    با لبخندها و پوزخندها که نمیشه حقیقت رو عوض کرد. البته میشه استرس رسوایی رو کاهش داد.
  • IR ۱۱:۲۲ - ۱۳۹۹/۱۲/۱۴
    عالی بود
  • DE ۰۳:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۰
    سلام .ما همه زیر چتر قدرت خداییم همین الانشم که تو دنیاییم آفریدگار یه جا به پیامبر میگه ای پیغمبر اگر خدا تو وهمه کسانی که با تواند وارد جهنم کند کیست که شما را نجات دهد یعنی هر کار خیریم کنیم اگه بخواد هرکاری بامون میکنه پس به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد ولی رفیعی دمش گرم انسان بزرگیه آقامیری لوتی منش و متواضع
  • فاطمه ۱۵ ساله IR ۰۹:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۰
    مسائل مهم کشور رو ول کردن به این نظریات سطحی و الکی چسبیدن مطمئن باشید تو کشوری که مثلا اعلام استقلال دینی شده کسی نمیاد چادر رو به زور از سر کسی برداره اون کسانی که از امر به معروف و نهی از منکر فقط مسائل مربوط به نماز یا حجاب رو یاد گرفتن باید بدونن روزانه چقدر کودک بر اثر فقر ناشی از بی توجهی میمیرن؟ تا حالا کدوم مناظره ای برای همچین موضوعی پخش شده؟ فقط بلدن سوژه دست مردم بدن که از مسائل مهم منحرفشون کنن
  • محمد قانع IR ۰۸:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۱
    سلام به همه استاذی که دغدغه دین دارند. و سپاس فراوان از آقای سرلک یا عزیزانی که این حرکت مثبت مناظره را مجددا شروع کردند چرا که قبل از انقلاب و در اول انقلاب توسط بزرگانی چون شهیدین مطهری و بهشتی ره بر گزار گردید. به نظر بنده کمترین، مباحث مستدل روایی و تاریخی و کلامی در چنین برنامه عمومی مفید است لکن ابراز نظریه شخصی باید در فضای کاملا علمی و غیر عمومی مطرح شود چون فهم عمومی اقتضای چنین مباحث را بر نمی دارد.از همه شما عزیزان سپاسگزاری . وفقکم الله.
  • IR ۲۳:۲۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۰
    سخنرانی که الان گذاشتین چهل دقیقه اش تقطیع شده است و کم شده
  • دانیال IR ۱۲:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۷
    من عاشق سید حسنم
  • سجاد IR ۰۴:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۵/۳۰
    با احترام به هر دو نفرشون به نظر بنده دکتر رفیعی درست میگه
  • مجتبی کریمی IR ۱۱:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۵
    باسلام خدمت مردم عزیز ایران آقا میری اگر راست میگه چرا جوری حرف میزنن که عربستان سعودی وامریکایی وانگیلیسی ودشمنانه ایران خوشحال از حرف زدنش میشن
  • IR ۲۱:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۹
    در زمان شاه همین اقایون ادعا داشتند اگر یک ساعت رادیو در اختیارشون بود ایران را گلستان میکردند .الان چهل وسه سال است که کل ایران در دست انهاست مملکت گل وبلبل را تبدیل به خرابه گدا خانه ومردم را بیچاره کرده اند خودشان هم میدانند با ملت چه کرده اند خودشان به نان نوایی رسید با تمام همراه واقوامشان وملت را رها کرئده به حال خود وباز هم به روی مبارک خودشان نمی ارند وباز هم ادعا میکنند مملکت را به همه جا رسانیده اند
  • مصطفی IR ۱۷:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۹
    من الان یه بی دینم که میخوام دینم انتخاب کنم اگر به حرف های آقایان رفیعی و همفکرانشان باشه هر دینی رو انتخاب می کنم جز اسلام .چون اسلام میشه دینم خشونت و سر بریدن و پدر در آوردن در دنیا و آخرت. ولی واقعیت اینه که اسلام این نیست . لذا حالا که یکی اومده اسلام رو مهربون و خوب تبلیغ میکنه از ترس تعطیل شدن دکان اینقدر نکوبیدش. دو تا جوون هم برگردن دوتاست
    • حمید IR ۱۳:۴۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۱
      عزیزم اسلام دین صلح هست ولی مذهب مهمه
  • مصطفی IR ۱۷:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۹
    حالا ابوجهل که بهش گیر دادن .چون این یه تاکتیک هست به یه جزئی اشاره کنی تا کلیت درست طرف مقابل رو ببری زیر سوال .حالا همون ابوجهل رو چند میلیارد سال میخواهید بسوزونید توش سیخ کنید و تو گلوش سرب داغ بریزید و دوباره و دوباره و دوباره . سود این کار برای خداوند چیست . برای حکمت افرینش خدا چیست آیا مثلا دل خدا خنک میشه
  • IR ۲۳:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۲
    الان من نمی‌فهمم اونایی که از آقای آقا میری دفاع کردن نشنیدن که آیات قرآن رو مسخره میکنه؟باب میل جوانان یعنی اینکه اعتقادات ضد اسلامی رو در اونها نهادینه کردن؟مگه غیر از اینه که از معجزات قرآن اینه که جاودانه هست؟پس از تغییر به دوره و همیشه تازگی داره.
  • یامولا ادرکنی IR ۲۱:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۲
    اولا نباید به حاج آقا رفیعی بد گفت که ایشون جلوی دوربین اینطوری هستند ، چون اگه دروغ باشه تهمته و اگه راست باشه غیبته
  • یامولا ادرکنی IR ۲۱:۰۸ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۲
    سلام ، باید دنبال حق بود و این اختیار رو به ما داده تا در دنیا به کمال برسیم و نباید بگیم خالق ما رو وِل کرده
  • هموطن IR ۲۲:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
    سلام، مسئله اینجاست ک تمام اساتید حرف واحدی ندارن، چطور بعد این همه سال ک انسان‌هایی آمدن و ازدنیا رفتن ب گفتهای شما اساتید اعتماد داشتن، در صورتی ک هنوز بحث بهشت و جهنم برای اساتید تحصیل کرده حتی حوضه متناقض هست!! حتی اگر جوابی براش دارید برای مردمی ک رشته تحصیلی‌شان این نیست بخاطر چندین جواب داشتن ، یا بیراهه میرن یا جواب راحت‌تر و ساده تر رو انتخاب میکنن،
  • ناشناس IR ۱۱:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۸
    امیری دعا کنه شمر عذابش تخفیف بشه زود برم به بهشت
  • سید شهریار نوریان IR ۱۷:۰۷ - ۱۴۰۰/۱۰/۱۱
    عالی....ادامه دهید
  • رضا صابری IR ۲۱:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۶
    واقعا چقد بیشعور بودن این گروه فیلمبردار مسخره که اصلا شعور نداشتن مدام پارازیت ول دادن وسط صحبت کردن آقایون واقعا جای باسی تامل و تاسفه
  • طاها IR ۰۶:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۸
    سلام.خیلی عجیبه،این میگه شرک رو ول کنه میره بهشت حتی تو قیامت.ببخشید ها!وقتی رفته قیامت همه چیزارو دیده ،هنر میکنه بگه خدا وجود داره!!!این چه حرف بی پایه و اساسیه چه هنری هست طرف مشرکه میره اون ور بعد این که همه چیو دید حالا میگه من پشیمونم از شرک!عه؟خسته نباشی.دزنتیجه اینجور توبه ای ارزش نداره یعنی چی میره بهشت!
  • ا IR ۰۳:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    والله ،خدا میدونه،چه کسی لیاقتش بهشت هست یاجهنم؟بهشت هم هست وجهنم هم هست ،فقط خداوند متعال از ضمیر قلبی همه آگاه هست وبس،خدا تشخیص نهایی را صادر می‌کند ،تمام،
  • اشنا IR ۱۴:۵۹ - ۱۴۰۳/۰۶/۲۹
    ۷.۲۰ ثانیه رفیعی با سلام و تعارفات گذشت